3

فتنه ۸۸ نباید به چیزی غیر از براندازی نظام ختم می‌شد

  • کد خبر : 178096
  • ۰۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۸

مشاور نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه فتنه ۸۸ نباید به چیزی کمتر از براندازی نظام ختم می­‌شد، گفت: آنچه جلوی این فتنه را گرفت، یکی مدیریت بی نقص مقام معظم رهبری بود که بار کم کاری خواص را بر دوش کشیدند و دیگری حضور مردم.

پرونده «حماسه ماندگار»- هاجر تذری و مهدی بختیاری: بیش از ۶ سال از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ و حضور شکوهمند ۸۵ درصدی مردم می‌گذرد، حلاوت این پیروزی به کام ملت به دلیل عدم تمکین نانجیبانه گروهی فتنه‌گر به رأی مردم، تلخ شد و انتخاباتی که می‌رفت تا اهرم قدرتمندی برای ایران در منطقه باشد، فرصت‌ها و هزینه‌های بی‌شماری را به نظام جمهوری اسلامی و مردم تحمیل کرد.

برخی گمان می‌کنند گذر زمان می‌تواند سبب فراموشی گناه و جنایت فتنه‌گران شود و از این روست که در سطوح مختلف تلاش‌ می‌کنند فتنه را در سطح یک کدورت تنزل داده و «حساسیت‌زدایی» کنند.

در سالگرد تجمع بی‌نظیر مردم ایران در ۹ دی که شاید بتوان آن را همه پرسی دوباره‌ای برای تائید نظام جمهوری اسلامی ایران دانست، در گفتگویی با «حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور» به بررسی زوایای مختلف بروز فتنه، دلایل گستردگی آن، نقش مردم در پایان دادن به ۲۰۲ روز آشوب و اغتشاش و لزوم یادآوری مجدد این حادثه عبرت آموز پرداختیم:

* ۹دی پایانی بود بر ۸ ماه فتنه‌گری در داخل کشور که اهرم قدرتمندی که به واسطه حضور عظیم مردم پای صندوق های رای در اختیار جمهوری قرار گرفت را کُند کرد. با توجه به اینکه ما انتخابات مهم خبرگان و مجلس شورای اسلامی را در پیش رو داریم، چقدر از حوادث گذشته درس گرفته ایم؟ با توجه به اینکه اخیراً نیز برخی آقایان هشدارهایی راجع به احیا شدن دوباره فتنه­‌گران و برنامه‌­ریزی‌­هایی برای انتخابات آتی داده‌اند؟

درس عبرتی که از فتنه مهیب سال ۸۸ می­‌توانیم بگیریم در خصوص موضوع انتخابات، نیاز به یک مقدماتی دارد که به آن موضوع پرداخته شود؛ یکی از مقدمات این است که جنگ نرم، تهدید نرم، براندازی نرم، براندازی خاموش، اسامی متعددی دارد که همه اینها مبتنی بر مانور جمعیتی است. به این معنی که یک ایدۀ باطلی وجود دارد، این ایده باطل اگر بخواهد از جامعه بخواهد به کرسی بنشیند نیاز به پشتیبانی مردمی دارد.

اینها باید اکثریتی را همراه خودشان کنند که غالباً اینطور نیست، یعنی در هر جا جنگ نرم اتفاق افتاده شما غلبه اکثریت را نمی­‌بینید، اینها در واقع یک اقلیتی هستند که تظاهر به اکثریت می­‌کنند، آن هم به کمک ابزارهایی مثل رسانه‌. اینها سعی بر این دارند تا افکار عمومی را تحت تاثیر خود قرار دهند.

اما این اقلیت در چه شرایطی می تواند لباس اکثریت را به تن کند؟ یکی از شرایط، ایجاد نارضایتی در میان مردم است تا بتوانند از این بسترها استفاده کنند.

دوم قلب کردن حقایق است. یعنی داشته­‌های یک نظام را زیر سوال ببرند، توانمندی­‌ها را ضعیف کنند و ضعف­‌ها را بزرگ کنند.

بزک و آرایش دشمن برای مرعوب کردن جمعیت از دیگر بسترهاست که با روش‌ها و ابزار مختلف انجام می‌شود.

* به نظر می رسد بستر انتخابات هم بهترین موقعیت برای این کار باشد.

بله. اگر بخواهند حرکتی را بدون هیچ مناسبتی خلق کنند، برای آنها بسیار هزینه‌بر است و تاثیری هم ندارد. مثلا چگونه و با چه مناسبتی مردم را می توانند در روز ۶ دی جمع کنند؟

پس باید از یک بستر مناسب بهره ببرند که انتخابات مناسب ترین بستر است. البته هرکدام از این انتخابات مانند شوراها، مجلس، خبرگان یا ریاست جمهوری پتانسیل خودش را دارد ولی برای مثال در انتخابات مجلس ممکن است آن یک دستی در شهرها ایجاد نشود . مثلا در استان اصفهان ممکن است در نجف آباد یک زمینه‌هایی باشد و در زرین‌شهر یک زمینه های دیگری که اینها هیچ شباهتی به هم ندارند پس نمی توانند بحرانی را درست کنند.

** انتخابات ریاست جمهوری بهترین میدان برای براندازی نرم است

بنابراین تنها بستر مانور جمعیتی و ایجاد بحران برای براندازی در تهدید نرم، انتخابات ریاست جمهوری است که می­‌توانند در آن از بالاترین نقطه کشور، از پایتخت تا دورافتاده‌­ترین مناطق را تبدیل به دو قطب کنند و روبروی هم قرار دهند.

 آقای عبدالله نوری زمانی به این موضوع اشاره کرد و گفت ما می­‌توانیم در انتخابات، جمعیت را مثل دو تا تیم فوتبال، مثل آبی و قرمز تقسیم کنیم و تا آخر روبروی هم قرار دهیم؛ [البته روبروی هم قرار دهیم تعبیر من است] گفتند جامعه را می­‌توانیم به دو رنگ تقسیم کنیم و در انتخابات به میدان بیاوریم .

لذا انتخابات ریاست جمهوری بهترین میدانِ براندازی نرم است و شما در بعضی جاها مثل گرجستان و اوکراین به خوبی این حوادث را می‌بینید که تماما استفاده از بستر انتخابات ریاست جمهوری بود.

** باید از دوقطبی سازی جامعه جلوگیری کنیم

ما اگر بخواهیم چنین اتفاقی در ایران نیافتد باید بسیار مراقب باشیم چرا که آنها درصدد هستند از این فرصت‌ها استفاده کنند. نباید بگذاریم زمینه­‌های لازم دست­شان بیافتد و از دوقطبی‌سازی جامعه جلوگیری کنیم. باید حقایق را به مردم بگوییم و در برابر شایعات و دروغ‌سازی‌ها بی تفاوت نباشیم.

در این خصوص همه وظیفه دارند، از فرهنگیان و روحانیون گرفته تا رسانه ها و حتی مسئولان امنیتی کشور.

* در فتنه ۸۸ ما معتقدیم کسانی که از آنها به عنوان «سران فتنه» یاد می‌شود، درواقع بازیگران پازلی بودند که از خارج کشور طراحی می شد. اما خب این افراد هم بی تجربه و بی سابقه نبودند و در مقاطع زیادی در انقلاب مسئولیت داشتند و نمی‌توان گفت که بی اطلاع بودند. چه می‌شود که چنین افرادی با آن سابقه و علی رغم شواهد صریح فتنه، حاضر به عقب نشینی از مواضع خود نمی‌شوند؟

اولاً باید یک نکته­ را بگویم که فتنه ۸۸ در ظاهر برنامه­‌ریزیِ دقیقِ قبلی ندارد ولی باطن قصه غیر از این است.

در اسفند سال ۸۶ -نمی­­‌خواهم نام ببرم- بعضی از سران جریان ملی ـ مذهبی کشور به آمریکا رفتند و در یک اجتماعی با حضور سران اپوزسیون خارج‌نشین و مقامات امنیتی آمریکایی شرکت کردند. موضوع جلسه آنها انتخاباتی بود که قرار بود ۱۴ ماه بعد برگزار شود. آنجا به این نتیجه رسیدند که کلمه رمز، [حالا تعبیر من است که کلمه رمز]  ۱- دروغ ۲- تقلب و ۳- ابطال انتخابات باشد.

**چرا هاشمی در سال ۸۸ نماینده‌ای در کمیته صیانت از آرا دارد؟

* برای آنها مهم نیست که چه کسی رای می‌­آورد؟

بله مهم نیست. ۱۴ ماه بعد از آن یعنی تیر ماه سال ۸۷، کمیته صیانت آرا تشکیل شد، آقای مرتضی الویری نماینده آقای کروبی شد، آقای محتشمی­ پور و برخی دیگر نماینده آقای موسوی شدند، آقای مهدی هاشمی هم نماینده آقای رفسنجانی­ شد. من آن زمان در یکی از سخنرانی­ هایم گفتم: حضرت ­آیت­ الله هاشمی­ رفسنجانی! این دو نفر کاندیدای ریاست جمهوری هستند و نماینده در کمیته صیانت آرا دارند، حضرتعالی برای چه؟ شما از چه موضعی؟ واقعاً این سوال است برای مردم که کمیته صیانت از آرا چه نفعی برای هاشمی­ رفسنجانی دارد؟

مدتی بعد در تیرماه ۸۷ می بینیم که کمیته صیانت از آرا تشکیل می‌شود و ایجاد این کمیته فقط یک معنی دارد.

جامعه‌­شناسان معتقدند که بقاء هر نظام سیاسی به سرمایۀ ملی آن نظام سیاسی بستگی دارد . سرمایۀ ملی یعنی چه؟ مصادیق و تعاریف زیادی می­‌کنند اما یک تعریف غیرقابل خدشه است و آن هم اعتماد عمومی و ملی و اعتبار عمومی و ملی است.

**تشکیل کمیته صیانت از آراء سرمایه ملی را هدف قرار داد

هر چقدر این سرمایه ملی کم شود، تزلزل در نظام بوجود می‌آید و اقتدار و صلابت نظام و همچنین ماندگاری آن زیر سوال می­‌رود.

پس بقا، دوام و اقتدار یک نظام سیاسی بستگی به سرمایه ملی­‌اش دارد که آن هم اعتبار عمومی و ملی، اعتماد عمومی و ملی است.

تشکیل کمیته صیانت آرا به معنی هدف قرار دادن این سرمایه ملی بود و یک فریاد بین‌المللی که «ما به نظام اعتماد نداریم و نظام هم نزد ما اعتبار ندارد».

** نامه آقای هاشمی قبل از انتخابات ۸۸ زمینه­‌سازی فتنه بود

در فتنه ۸۸، یکی از جملاتی که مقام معظم رهبری فرمودند این بود که «کسانی که اعتبار و اعتماد عمومی را هدف قرار دادند و به آن ضربه زدند، خیانت نابخشودنی کردند» چون با اساس نظام بازی کردند.

البته اینها همه زمینه‌سازی بود. نامه آقای هاشمی قبل از انتخابات هم، زمینه­‌ساز فتنه بود که خطاب به حضرت آقا نوشتند و بنده ۴۸ ایراد از این نامه گرفتم.

آقای هاشمی در این نامه می‌گوید: من شعله­‌های آتش را می­‌بینم، معلوم است که شما باید از آن خبر داشته باید چون هیزمش را خودتان تهیه کردید!

پس اینکه بگوییم فتنه ۸۸ یک اتفاق بود، نه اینطور نیست. فتنه‌گران با برنامه جلو آمدند و سران فتنه هم که در این باتلاق افتادند تلاشی برای نجات خود نکردند.

* نظام چه فرصتی برای نجات آنها فراهم کرد؟

هنوز زمانی از انتخابات نگذشته بود که مقام معظم رهبری آقای موسوی را به حضور پذیرفته و فرمودند جنس شما با این کارها نمی‌­سازد، هر ایرادی هست از طریق قانون پیگیری کنید و قانون موظف به پیگیری است.

ایشان همچنین با نمایندگان هر ۴ کاندیدا جلسه چند ساعته گذاشتند و فرمودند نمی‌خواهم هیچ ابهامی باشد هر کس هر ابهامی دارد صریح مطرح کند.

حتی وقتی نمایندگان کاندیداها در آن جلسه اقرار کردند که تقلب بیخود است و چنین چیزی نیست و نمی­‌شود، یکی از آقایان می‌گوید چرا این از تریبون عمومی نمی­‌گویید که آقا می‌فرمایند شما جواب ندهید.

پس مقام معظم رهبری حجت را تمام کردند ولی اینها برنگشتند. یعنی در حقیقت نمی‌­خواستند برگردند. یک وقتی یک کسی خواب است می‌­شود بیدارش کرد، ولی کسی که خودش را به خواب زد هر چه سروصدا کنید، اصلا بنا نیست بیدار شود.

بنده همان موقع در یک مصاحبه گفتم که اینها امکان ندارد از فتنه گران اعلام انزجار کنند چون در این صورت همان اقلیت پشت سرشان را هم از دست خواهند داد.

** کروبی می‌گفت‌ حمایت اسرائیل به من چه ربطی دارد!

من با آقای کروبی ۱۰ ساعت به صورت ۲نفره صحبت کردم. یکی از سوالاتی که طرح کردم این بود که  سران آمریکا، اسرائیل و سران غرب و سران تابلودار ضدانقلاب از شما حمایت می­‌کنند، شما چرا محکوم نمی­‌کنید؟ چرا مرزبندی نمی­‌کنید؟ چرا نمی­­‌گویید اینها به ما ربطی ندارد؟

ایشان با عصبانیت گفت «اینها به من چه ربطی دارد؟ به خودشان مربوط است.»

اما به خودشان مربوط است اینجا معنی ندارد. ما باید در مرزبند­ی­‌هایمان تعیین تکلیف کنیم. به هر حال اگر کسی در مقابل کاری سکوت کرد، از آنهاست.

اما چرا آقایان موضع­ گیری نکردند؟ به همان دلیلی که گفتم، چون موضع­ گیری ریزش دارد و ریزش هم با ادامه راه­شان نمی­‌سازد.

البته گاهی هم خدای متعال توفیق توبه را از انسان می‌­گیرد. اینکه انسان خطایی کند و آن را قبول داشته باشد نشانه شهامت و صداقت است اما گاهی افراد علی رغم آگتهیاز حقیقت، بر اشتباه خود اصرار دارد که این توفیق را از انسان سلب می‌کند.

در اثر اصرار بر اشتباه، در اثر کتمان حق من می­دانم حقیقت چیست ولی کتمانش می­ کنم اینجا توفیق را می­ گیرد.

وقتی من می­‌بینیم که روز عاشورا به امام حسین(ع) توهین می‌­شود و آقای موسوی در اطلاعیه­‌اش به این توهین­ کنندگان می­گوید «مردم خداجوی»، این کتمان حقیقت توفیق توبه را می­‌گیرد و دل را قسی می‌­کند، دلی هم که قسی شد، توفیق توبه پیدا نمی‌­کند.

* عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی در برخورد با این فتنه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در بعضی از اتفاقات، اتاق فرمان دشمن آشکار و قابل پیشگیری و کنترل است ولی معمولا در جنگ نرم اتاق فرمان لو نرفته است و خیلی قابل کنترل نیست و کارها به صورت زیرزمینی اتفاق می‌­افتد.

**در جنگ نرم اتاق فرمان آشکار نیست

از طرف دیگر، برخوردکننده فقط نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی ما نبودند، ما چند گروه در میدان داشتیم: ۱- نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ۲- نیروهای انتظامی ۳- نیروهای بسیج که به کمک نیروهای انتظامی رفت و ۴- نیروهای مردمی. البته اگر جایی نیاز بود، ممکن بود از توان سپاه هم استفاده می‌شد.

پس ما ۵ دسته نیرو در میدان داشتیم که بخشی از اینها آموزش‌­دیده بودند مثل نیروهای یگان ویژه و نیروهای انتظامی و بخشی از نیروهای سپاه ولی بسیج ما برای این نوع کارها آموزش ندیده بود و لذا به نیروی بسیجی ما گفته می­‌شد سعی کنید برخوردی پیش نیاید.

گفته می‌شد بسیاری از اینهایی که تجمع می­‌کنند تحت تاثیر احساسات و هیجانات هستند و ممکن است مغرض هم نباشند لذا ما باید کار را فرسایشی کنیم تا غبار فتنه بخوابد و حقیقت برملا شود؛ اما حقایق گاهی قلب می‌شود.

اگر هم در یک جاهایی اعتراض انتخاباتی وجود دارد، چارچوب قانونی هست و طرف باید درخواست تجمع کند ولی آیا باید به سران فتنه اجازه تجمع داد؟ به نظر بنده خیر. قانون می‌­گوید اگر فرد مدعی است تقلب شده، باید سند و مدرک ارائه دهد. مگر می‌­شود من ادعای تقلب کنم و سندی هم ارائه ندهم و بگویم حتماً انتخابات باید ابطال شود.

اگر به چنین جریانی اجازه تجمع داده شد، در حقیقت قانون از بین رفته است و این زیر پا گذاشتن حق الناس است.

**با کسی که قانون را زیرپا می‌گذارد با ناز برخورد نمی‌کنند

با این تفاسیر با کسی که می آیند در تجمع غیرقانونی شرکت کرده و قانون را نقض می کند، با ناز برخورد نمی کنند اما باز هم نظام با همین افراد مدارا کرد تا اینکه وارد فاز بعدی شدند یعنی آتش زدن سطل زباله، ماشین و موتور، بانک و مسجد و یا حمله به مراکز نظامی مثل پایگاه بسیج که دپویی از تسلیحات دارد.

شما حساب کنید اگر آن مقادیر اسلحه دست نفوذی هایی که در میان مردم بودند می افتد چه اتفاقی رخ می داد؟

مگر می شود در چنین شرایطی دست روی دست گذاشت و برخوردی نکرد؟ اما باز هم جالب است که یک نفر پای دیوار که هیچ نقطه اشرافی از داخل پایگاه ندارد تیر می خورد. معلوم می شود که اینها همه صحنه سازی است.

تا اینکه کار به حمله به نیروهای انتظامی می کشد که در جریان آن چند نفر از مامورها را به شهادت می رسانند.

صحنه‌­های فاجعه‌­آمیزی ثبت شده که افکار عمومی واقعاً تحمل دیدنشان را ندارند که چطور این افراد شبیه نیروهای هیتلر، مثل آدم­های فاشیست بی‌ترحم که بویی از انسانیت نبردند، آنطور یک نفر را عریان کرده و چه بلایی بر سرش می‌آورند.

طبیعی است که اینجا برخورد خواهد شد اما این برخورد از طریق رسانه‌های بیگانه قلب می شود و از کاه، کوه می سازند.

مثلاً شما مورد «ندا آقاسطان»، را در نظر بگیرید؛ به هر حال فرض بر این است که یک نیروی انتظامی که می ­خواهد یک آشوب و فتنه به این بزرگی را مهار کند با معیارهای عقلی و محاسبات عمل می‌­کند. می­‌آید بررسی می­ کند که فلان اقدام برای مهار فتنه مفید است یا خیر.

**قتل ندا آقاسلطان چه نفعی برای نظام داشت؟

اتهام قتل خانم ندا آقاسطان را به گردن نظام انداختند؟ اما این سوال پیش می‌آید که قتل این دختر با آن شکل، چه نفعی برای نظام دارد؟

آیا ندا آقا سلطان یکی از سران فتنه بود یا از فرماندهان آنها و یا سوابق ضدانقلابی داشت که حالا نظام بخواهد برای قتل او برنامه‌ریزی کند؟

اگر معتقدند که این قتل اتفاقی بوده، چرا از لحظه حرکت ایشان از منزل از او فیلمبرداری شده؟ آیا نظام خودش آمده فیلمبرداری کرده و بعد فیلم آن را در فضای مجازی گذاشته است؟ این با کدام منطق عقلی سازگار است؟

لذا پروژه کشته‌سازی همیشه مطرح بوده و تقریبا در همه براندازی‌های سخت، نیمه سخت و نرم وجود داشته که فردی را بکشند و بر موج احساسات بوجود آمده پس از آن سوار شوند.

*اگر حماسه ۹ دی بوجود نمی‌آمد و مردم آن حرکت بزرگ را از خودشان نشان نمی‌دادند، چه پایانی برای فتنه ۸۸ متصور می‌شد؟

آنچه مسلم است، ما در طول انقلاب، فتنه‌ای بزرگتر از فتنه ۸۸ نداریم چه به لحاظ مدت و چه گستردگی.

از حیث بهانه تقلب هم این فتنه قابل توجه است اما ویژگی دیگر آن این است که افرادی در آن نقش دارند خودشان جزو سابقه داران انقلابند و این کار را بسیار سخت می کند و مردم را به اشتباه می اندازد.

در گذشته افرادی مثل بنی­ صدر یا منافقین و کمونیست­ ها بودند اما فتنه ۸۸ یک جنگ جمل دیگر بود که حق و باطل در آن به هم آمیخته شدند.

مردم می‌بینند کسانی وارد میدان شدند که اینها یک زمانی چهره‌­شان در کنار حضرت امام(ره) دیده می‌شد و یا حکم انتصا­ب­شان را امام(ره) امضا کرده بود.

ویژگی دیگر، ریزش گسترده و سکوت خواص بود که کمترین تاثیر سکوت خواص، ایجاد تردید در دل مردم است و مردمی که بی­طرف هستند و حقیقت را نمی­‌دانند، می­‌گویند اینها که تا دیروز سینه ­چاک بودند، چرا امروز  سکوت کردند؟ پس حتما کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است که اینها جلو نمی‌آیند.

*حداقل آفت سکوت خواص کاشتن بذر تردید در دل بخشی از مردم جامعه بود

عامل بعدی، پشتیبانی فتنه توسط گروه­‌های ضدانقلاب، منافقین، توده‌­ای‌­ها، سلطنت‌­طلبان است که آمدند، بقایای ساواک، بهایی­ ها آمدند و حتی گروهک‌های ضدانقلابی مثل کومله، دموکرات و پژاک نیز با فتنه همراهی کردند.

یعنی شما هیچ جریان ضدانقلابی را نمی‌دیدید که پشت این فتنه نباشد.

فتنه گران در فضای مجازی بیشترین پشتیبانی را می شدند و تمام امکانات دنیا پای کار اینها بود. حتی از توئیتر خواسته می شود که تعمیرات سایت خود را به عقب بیندازد و برنامه های بی بی سی فارسی  ۲۴ ساعته می شود.

به همه این موارد باید حمایت فیزیکی و علنی سران استکبار را هم اضافه کرد که حتی سفارتخانه‌هایشان را هم بسیج کردند و ما در میان بازداشتی‌ها اعضای سفارتخانه های غربی را هم می‌دیدیدم.

بنابراین فتنه ۸۸ نباید به چیزی کمتر از براندازی نظام اسلامی ختم می­‌شد. اما چه چیزی جلوی این فتنه را گرفت؟ من به ۲ مورد اشاره می کنم. یکی تدابیر حکیمانه و مدیریت بی نقص مقام معظم رهبری بود که بار کم کاری خواص را بر دوش کشیدند.

ایشان قاطعانه در میدان ایستادند و این ایستادگی همراه با تدبیر، حکمت، ملاطفت و کرامت بود و بیشترین تاکید را بر اجرای قانون داشتند.

مهمترین مستمسک فتنه‌­گران بحث اجرای قانون بود و آقای موسوی در تمام سخنانش می­‌گفت من فقط می‌خواهم قانون را اجرا کنم اما خودش به هیچ قانونی پایبند نبود.

مقام معظم رهبری صحنه درگیری را تبیین و ویژگی­‌های حق و باطل را تبیین کردند و ملاک ­های بصیرتی دادند تا دست آلوده دشمن را فاش کنند.

عامل دوم بصیرت مردم و حضور به موقع مردم در صحنه بود. یعنی اگر مردم به موقع حضور پیدا نمی‌­کردند، تنور فتنه­ گرمتر می­‌شد.

مردم نشان دادند که نگاه­شان به خواص نبود و اگر برخی خواص لغزیدند و زمین خوردند، مردم کارشان را با آنها تنظیم نکردند.

جامعه­‌شناسان می­‌گویند جامعه ۳ لایه دارد: لایه اول راس است که جایگاه رهبری یا رهبران است. لایه دوم خواص هستند و لایه سوم بدنه و پیکره جامعه.

آنها معتقدند اگر لایه وسط که حلقه اتصال رهبری و بدنه هستند، به وظیفه­‌شان عمل نکنند (وظیفه آنها این است که نظرات و تدابیر رهبری را بگیرند، فهم کنند و سپس آن را به لایه سوم یعنی مردم منتقل کرده و نهادینه کنند) انقطاع بین سه حلقه جامعه اتفاق افتاده و این هرم حاکمیت فرو می­‌ریزد.

چرا در فتنه ۸۸ که ما شاهد ریزش جدی بعضی از خواص بودیم، هرم جمهوری اسلامی نریخت؟

در نظام­‌های مبتنی بر لیبرال ­دموکراسی، منشا قدرت، خواص هستند نه توده های مردمی. این خواص به عنوان کاتالیزور و به عنوان واسطه می­‌آیند و راس هرم را درست می­‌کنند. اما در نظام ما غیر از اینکه خواص نقش خود­شان را دارند ولی در حقیقیت یک کوره راه‌هایی برای رسیدن به رهبری هستند و مردم شاه‌راه ارتباط و باورهای دینی­‌شان را به رهبری وصل کرده اند پس اگر دیدند خواص زمین خوردند، معطل نمی­‌مانند و پشت سر رهبری حرکت می­‌کنند.

* در انتخابات آینده خصوصا در خبرگان شاهد ثبت نام برخی افراد هستیم که هیچ اعلام برائتی از فتنه نکردند درحالی که برخی کارشناسان اعلام برائت از فتنه را در پایبندی به نظام یک اصل می دانند. ارزیابی شما چیست و چه وظیفه ای در این باره بر گردن نهادهایی مثل وزارت کشور و شورای نگهبان است؟

حمایت بیگانه از فتنه ۸۸ یک امر واضح و مبرهن است اما اگر کسانی تعمداً و با شناخت همراه فتنه شدند، چطور می‌خواهند در نظام اسلامی مسئولیت بپذیرند؟ آیا می خواهند سکاندار نظامی باشند که خودشان در پی براندازی‌ آن بودند؟

در کجای دنیا، کدام عقل سیاسی، کجای شرع و منطق چنین اجازه‌ای می‌­­دهد که خانه را دست کسانی بدهیم که دنبال تخریب آن بودند؟

اگر افراد فریب خوردند و در فتنه شرکت کردند، حالا سالها از فتنه گذشته و غبارها خوابیده و دست بیگانه مشخص شده ولی هنوز هم عده‌ای حاضر به اعلام برائت نیستند که دو حالت دارد، یا فهمشان نمی‌­رسد و بصیرت لازم را ندارند، یا دلبستگی دارند. اگر دلبستگی دارد که نمی­‌شود و اگر بصیرت لازم را ندارند، چطور می‌خواهد سکاندار و جلودار باشد؟

لذا هر دستگاهی که برای جلوگیری از ورود اصحاب فتنه به حاکمیت می­‌توانند نقش داشته باشد، باید به وظیفه خود عمل کند.

**هر کس در انتخابات ۸۸ به کف خیابان آمد فتنه گر نیست

البته این را هم باید در نظر بگیریم که هر کسی که در انتخابات ۸۸ به  کف خیابان آمد و حتی علیه نظام هم شعار داد، فتنه­‌گر نیست. اگر بنا باشد جمعیتی که بین میدان انقلاب و میدان آزادی جمع شدند را فتنه‌گر بدانیم که نمی شود.

اینها فتنه‌­گر نبودند. مردم پای انقلاب و آرمان­شان هستند. اگر القا کردند که رای شما دزدیده شده و به شما دروغ گفتند، برخی احساساتی می­‌شوند و اتفاقا برای دفاع از نظام و دفاع از حق می‌­آیند و اعتراض می­‌کنند اما همین مردم وقتی دست بیگانه را دیدند، احساس کردند اینها فریب و بهانه است و  راه­شان را از فتنه‌گران جدا کردند.

پس هر کسی آمد و شعار داد فتنه­‌گر نیست، فتنه‌گر کسانی هستند که ماندند و بر این تنور فتنه دمیدند و سعی کردند مردم را پل عبور خودشان قرار دهند برای رسیدن به اغراض خودشان.

*دانشگاه آزاد حضور در تجمع ۹ دی را ممنوع کرده بود

شما نگاه کنید آقای احمدی­‌نژاد ۲۲ میلیون رای داشت اما به  اقرار خود رسانه‌های بیگانه در کل کشور چیزی حدود ۴۰ میلیون نفر در روز ۹ دی به میدان آمدند آن هم در حالیکه مثلا دانشگاه آزاد حضور در این تجمع را ممنوع کرده بود ولی مردم آمدند. نه مدرسه ای تعطیل شد و نه اداره ای.

مردم فهمیده بودند که موضوع دعوا اصلا بر سر انتخابات نیست، بحث نظام است.

این تجمع آنقدر بزرگ بود که مقام معظم رهبری فرمودند «در ۹ دی، دست قدرت الهی از آستین مردم بیرون آمد» و واقعاً دست قدرت الهی را ما در ۹ دی دیدیم که الحمدالله آخرین میخ بر تابوت فتنه زده شد ولی میوۀ اصلی این حماسه در ۲۲ بهمن تکمیل شد.

* ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید اگر در پایان نکته ای مغفول مانده بفرمایید.

یک نکته دیگر را عرض کنم که فتنه پایان ندارد. تا زمانی که تقابل حق و باطل وجود دارد فتنه هم هست. تا زمانی که ما بر اصول، ارزش ها و آرمان­هایمان پافشاری می­‌کنیم باید بپذیریم که فتنه وجود دارد و فتنه­ گران در حال کار و تلاش هستند منتها شکل فتنه و تاکتیک‌ها و شیوه­‌های آن تغییر کرده اما همچنان هوشیاری و بصیرت رمز عبور از فتنه است و نیز تبعیت­ از رهبری و ولی­‌فقیه.

حضرت علی(ع) فرمود: «برای اینکه در فتنه­‌ها دچار مشکل نشوید به امام­تان تکیه کنید و پشت سر امام­تان حرکت کنید.» لذا ولایت‌­پذیری و بصیرت کلیدواژه و کلید اصلیِ عبور از فتنه است.

 

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=178096

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]