به گزارش تسنیم، تغییر محسوس ظواهر مواضع سیاسی آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی بهعنوان یکی از افراد تأثیرگذار در جریان انقلاب اسلامی در سالهای اخیر، موضوعی است که پرداختن به آن و ریشهیابی علل این تغییر رفتار میتواند در ارتقای دانش سیاسی افراد جامعه مؤثر واقع شود.
شیوه سیاستورزی هاشمی رفسنجانی، شخصیتشناسی و روانشناسی سیاسی وی موضوع اصلی مناظره سیدنظامالدین موسوی مدیرعامل خبرگزاری فارس و مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل سیاسی و از طرفداران هاشمی رفسنجانی بود که چندی پیش در خبرگزاری تسنیم برگزار شد. آنچه در ذیل میآید، گزیدهای اجمالی از این مناظره جنجالی است. متن کامل این میزگرد طی روزهای آتی منتشر خواهد شد.
سید نظام موسوی در این میزگرد درخصوص دلایل تغییر مواضع آیتالله هاشمیرفسنجانی با بیان اینکه آقای هاشمی یک نوع نگاه عملگرایانه ( پراگماتیستی) در عرصه سیاسی و عمدتا معطوف به جایگاه خودشان دارند، گفت: شما اگر به خاطرات آقای رفسنجانی رجوع کنید و آن را تحلیل محتوا کنید، مدار همه تحولات انقلاب را حول شخص خودشان میدانند و براین اعتقاد هستند که در بسیاری از حوادث مهم و تاثیرگذار چه قبل و چه بعد از انقلاب به یک نوعی ایشان بودند.
” آقای هاشمی در خاطراتشان سعی در القاء این دارد که انگار ایشان به امام خط میدادند و ایشان مرد در سایه و پشت صحنهای بوده که امام با نظر ایشان امور را پیش میبردهاند”.
موسوی خاطرنشان کرد: درست است که مرد زمانه خود بودن یک حسن است اما پایبندی و تداوم حرکت در اصولی که انقلاب اسلامی براساس آنها شکل گرفته است، یک اصل تغییرناپذیر است. نگاه آقای هاشمی به تعبیر دوستی “نگاه بطلمیوسی” به سیاست است و ایشان خود را شمس و خورشید یک منظومه میداند که حرکتهای دیگران به تبع او است. انتقاد ما به آقای هاشمی از این زاویه است و فکر میکنیم که شخصیتشناسی و محل بحث ما باید این باشد.
وی با تاکید براینکه اگر نوع نگاه ایشان را از گذشته تا الان تحلیل محتوا کنید، رگههای متعددی از چرخشهای ۱۸۰ درجهای در ایشان میبینید، خاطرنشان کرد: ایشان در دهه ۶۰ در خطبههای نماز جمعه موضوعات عدالت اجتماعی را مطرح میکرد به نحوی که تلقی دیگران این بود که نگاه ایشان دولتی است و به چپ تمایل دارد اما بلافاصله بعد از پایان جنگ و در شرایطی که سکان ریاست جمهوری و اداره کشور را برعهده میگیرد، نگاهها کاملا متفاوت میشود و به سمت گونهای از لیبرالیسم اقتصادی تغییر جهت میدهد و دم از مانور تجمل، بحث توسعه و تعدیل اقتصادی میزند و با عناصر چپ اقتصادی درگیر میشود. در مقطعی حتی نوع نگاه ایشان در حوزه سیاست خارجی و نحوه مواجهه با آمریکا و غرب و یا حوزه نهضتهای آزادی بخش خارج کشور، محرومین و مستضعفین دگردیسیهای متعددی تا به امروز مشاهده میشود.
موسوی ادامه داد: به نظر من آقای هاشمی با سیاستهای عملگرایانه و معطوف به شخص خودش سیاست را تحلیل میکند و براساس اینکه خود ایشان از نظر سیاسی در چه جایگاهی قرار گرفته است، مسائل سیاسی را برهمان اساس تحلیل میکنند.
موسوی همچنین با بیان اینکه هاشمی رفسنجانی در حوزه آزادی و دموکراسی در حقیقت یک شخص دموکرات نیست، تصریح کرد: صرف حضور در انتخابات و شرکت در آن و خود را در معرض رای قراردادن به منزله اینکه یک فرد، دموکرات است، نیست. بلکه پذیرش رای مردم مهمتر از حضور در انتخابات است. یعنی شما زمانی میتوانید بگوئید که “من یک فرد دموکراتم” که رای اکثریت را بپذیرد. یکی از وجوه اصلی دموکراسی این است که شما رای مردم را بپذیرید، نه اینکه هر زمان رای مردم به نفع شما بود، بگویید این دموکراسی است و هر زمان به نفعتان نبود بگویید این دموکراسی نیست.
وی با اشاره به اینکه یکی از شعارهای جدی انقلاب اسلامی، آزادی بوده است. گفت: اگر نوع نگاه آقای هاشمی به مقوله آزادی را در نحوه برخورد ایشان با منتقدین ببینید، مورد نقد جدی است. نقد ما به آقای رفسنجانی این است که نمیشود زمانی که در قدرت نیستی، طرفدار آزادی باشید و وقتی در مسند قدرت قرار میگیرید، مخالفت آزادی باشید و آن را محصور کنید. این برخورد، برخوردی دوگانه است و از جنس “فرزند زمان خویش بودن” نیست. ما اصطلاحی داریم که میگوید “در اوج قدرت مرد باش” یعنی در اوج قدرت آزادی بده و اگر کسی از تو انتقاد کرد، سعه صدر داشته باش. حقیقتا بین آقای هاشمی در جایگاه رئیس جمهوری و آقای هاشمی غیر از جایگاه رئیس جمهوری تفاوتهای اساسی وجود دارد. برخورد ایشان با روزنامههای منتقد دولت هاشمی چگونه بود؟ در دولت آقای هاشمی روزنامهنگاران تنها به دلیل انتقاد به دولت بازداشت شدند.
شما فردی مثل عباس عبدی را ببینید. وی به دلیل انتقاد از دولت آقای رفسنجانی بازداشت و زندانی میشود. چنین برخوردی را در هیچ مقطعی سراغ نداریم. حتی من نمونهای از اپوزسیون میآورم که آقای عزتالله سحابی به خاطر نامهای که به آقای هاشمی بخاطر گله از شرایط اقتصادی نوشته بود، بازداشت شدند. این عین جمله آقای عزتالله سحابی است میگوید در کمیسیون برنامه و بودجه از ایشان می پرسند: آقای سحابی دارای سوابق خوبی است چرا ایشان را بازداشت کردید. آقای هاشمی میگویند “پر رو شده بود، دادم رویش را کم کنند”.
در بخش دیگری از این میزگرد مهدی مطهرنیا در خصوص رویکرد شخصیتی هاشمی رفسنجانی گفت: آقای هاشمی را به گونهای میبینم که در کنار شهید بهشتی و شهید مطهری بعدی از ابعاد رهبری نظام جمهوری اسلامی را تکمیل میکردند و جزو فجرآفرینان انقلاب است و در حلقه نخست انقلابیون قرار دارد. جایگاه آقای هاشمی اینگونه است که معمار نظام جمهوری اسلامی در زمان حیات خود، هرکجایی که ایشان قرار میگیرد، آنجا را راس امور مینامد. ما دیدهایم که حضرت امام چگونه به آقای هاشمی عنایت داشته است. همانگونه که به مقام معظم رهبری، شهید بهشتی و شهید مطهری عنایت داشتهاند.
وی با بیان اینکه از طرف دیگر، ایشان نمادی از اعتدال در جزمگرایی دینی و نمادی از اعتدال در رادیکالیسم سیاسی است، گفت: من بر مبنای آنچه گفته شد میگویم که آدم پراگماتیستی که تئوکراتیک و دموکراتیک و رشنالیست(عقلگرا) است، دارای این ویژگیهاست، صادق و رک است، صمیمی است، صریح است، با صلابت ایستاده و حرف از صلح میزند تا بتواند از ایدهها خود صیانت کند.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: نکته بعد پذیرش رای مردم است. آیا کسی که میگوید من به روند انتخابات و مدیریت انتخابات نقد دارم و آن را به خدا میسپارم این به معنا عدم پذیرش رای مردم است؟ حالا رئیس جمهور هر کسی میخواهد باشد. مگر همین اصلاحطلبان قبل از دوم خرداد او را نکوبیدند؟ جمعه قبل از دوم خرداد ایشان در نماز جمعه گفت من رای مردم را تضمین میکنم. مسلم است که وقتی آقای هاشمی امروز از آزادی دفاع میکند با آن آقای هاشمی رفسنجانی دیروز که در آن فضای گفتمانی انقلاب در جایگاه ریاست جمهوری از آزادی صحبت میکند، تفاوت دارد. ایشان امروز حساسیتهای بسیار بیشتری نسبت به آزادی دارد. چون در طول زمان به عنوان یک فرد انقلابی فهمیده است بدون آزادی عدالت معنا ندارد.
“آقای هاشمی در طول این مدت انقلاب به طور متوسط در هر ۲سال خود را در معرض رای مردم گذاشته است. در مواقعی هم مردم به او رای ندادند و او را نخواستند لذا آنجا که مردم وی را نخواستند او هم باید کنار بنشیند. در هر صورت باید به رای مردم احترام گذاشت و آن را پذیرفت آنجا که ایشان به رای مردم احترام نمیگذارد، مورد نقد من نیز هست. چراکه هر زمان مردم ما را انتخاب نمیکنند باید به کناری نشست و عرصه را برای دیگران بازگذاشت نه اینکه رنگ عوض کرد و یا با تمام قوا چوب لای چرخ رقیب گذاشت”.