دکترمحمد خوش چهره استاد اقتصاد دانشگاه تهران در یادداشتی نوشت: یارانه نقدی که دولت در حال پرداخت است درحقیقت شمشیر داموکلس (از داستان اساطیری گرفته شده که مقصود از آن در مباحث سیاسی و اجتماعی عبارت است از یک خطر حاد و تهدید دائمی که همیشه موجود است و هر حرکت و عکسالعملی را دچار مخاطره میکند) است.
موضوع یارانه با وضعیت فعلی بر دولت تحمیل شده است و اصلاح آن در کوتاه مدت امکانپذیر نیست. منطق علمی و اقتصادی میگوید پرداخت یارانه نقدی اشتباه است و نباید دولت روند قبلی را ادامه میداد.اما از منظر سیاسی و اجتماعی توقف پرداخت یارانه میتواند معضلات جدی را ایجاد کند.لذا گروههای کم درآمد، اقشار میانی جامعه که تحت فشار مالی هستند و جوانانی که فرصت شغلی ندارند باید از یارانه نقدی برخوردار شوند.ولی در شرایط فعلی تقریباً اکثریت جامعه یارانه میگیرند.
ازاین رو یکی از کارهایی که در دراز مدت میتوان با جدیت دنبال کرد حذف دهکهای بالای جامعه از دریافت یارانه نقدی است. یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی در زندگی افرادی که تمکن مالی دارند هیچ جایگاهی ندارد. برخی عنوان میکنند در شرایطی که دولت با کاهش درآمدهای نفتی مواجه شده و پرداخت یارانه نقدی باعث کسری بودجه ۹۵ میشود پرداخت یارانه نقدی اشتباه است.اغلب کارشناسان با چنین امری موافق هستند و حتی بنده نیز موافق حذف یارانه نقدی هستم اما در این میان حمایت از اقشار ضعیف جامعه و عدالت اجتماعی را نباید فراموش کرد.
لذا در مقطع فعلی به شیوه پرداخت یارانه نقدی اعتراض دارم و معتقدم باید این بخش اصلاح اساسی شود تا پرداخت یارانه به درستی صورت گیرد.در این میان دو شرایط پیش روی دولت است. اول آنکه ممکن است با شرایط غیرطبیعی روبهرو شویم که در این چنین فضایی نرخ تورم افزایش و ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند. ناگفته نماند که بهواسطه افزایش نرخ ارز آزاد از تابستان امسال ارزش پول ملی ۲۰ درصد کاهش یافته است.در چنین شرایطی ارزش یارانه نقدی نیز کاهش پیدا میکند و حتی این پول نمیتواند یک وعده غذایی را پوشش دهد.این امر بسیار بدبینانه است. دوم آنکه دولت سهم گیرندگان یارانه را محدود کند و نهایت به ۲۰ الی ۳۰ درصد برساند.یعنی افرادی از یارانه برخوردار شوند که تحت پوشش مجموعههای حمایتی چون بهزیستی، کمیته امداد و… باشند.
با توجه به این توضیحات باید گفت که بهترین شیوه برای هدایت یارانه نقدی در تخصیص بهینه آن است.بر این اساس محاسبه شود که یارانه در سبد هزینه خانوار چه سهمی دارد. پس از آن میتوان یارانه را در تولید مواد غذایی هزینه کرد. وقتی یارانه به بخش تولید مواد غذایی اختصاص پیدا کند قیمت تمام شده تولید کاهش مییابد.به جای آنکه یارانه به صورت نقدی به مردم داده شود و آن پول در بخشهای غیر ضرور هزینه شود میتوان تولید را ارتقا داد و در نهایت امنیت غذایی اقشار ضعیف جامعه را تأمین کرد.در حال حاضر به علت رشد قیمتها لبنیات و پروتئین از سبد غذایی برخی از خانوارها حذف شده است.لذا با چنین راهکاری میتوان مجدداً این غذاها را بر سر سفره مردم آورد.در تمام کشورها بخصوص کشورهای صنعتی چنین امری دنبال میشود و همین امر باعث شده که قیمت گوشت و لبنیات در کشورهای صنعتی پایین تر از ایران باشد.
وقتی قیمتها کنترل شده باشد و یارانه به این حوزهها تعلق گیرد سه اتفاق مهم در اقتصاد رخ میدهد. اول آنکه تقاضا برای خرید افزایش پیدا میکند، دوم اینکه حجم تولید روند صعودی به خود میگیرد و در نهایت سود تولید کنندگان هم بیشتر خواهد شد.از اینرو دولت با یک برخورد عالمانه در مورد یارانهها میتواند باعث افزایش نرخ اشتغال، تعادل قیمتها و امنیت غذایی مردم شود.قطعاً در مدت دو سال میتوان چنین راهکاری را پیادهسازی کرد و دولت دیگر نیازی نیست در قالب یارانه نقدی ادامه مسیر دهد. همه میدانند که پرداخت یارانه نقدی به این شکل تنها مشکلات مالی دولت را افزایش میدهد و نمیتوان در طولانی مدت چنین موضوعی را دنبال کرد.لذا بهتر است که دولت از هم اکنون برای عبور از این چالش بزرگ برنامه ریزی کند./خبرآنلاین