عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگو با فرارو گفت: «اگر مطلب تا این حد در پرده گفته شده که باید منظور را از بنده و امثال آن پرسید پس بجایی نخواهیم رسید! ولی واقعیت این است که همه میدانند بدون یک حدی از وحدت داخلی و کاهش تنش ممکن نیست از دستاوردهای برجام ۱ و سایر امکانات کشور بهرهمند شویم.»
وی ادامه داد: «در واقع از نظر بنده برجام موجود باید برجام ۲ میبود و نه ۱٫ مقدمات برجام واقعی که در خرداد ۹۲ از سوی بدنه و پایین جامعه به همه کنشگران داخل و بیرون حکومت تحمیل شد باید بلافاصله پس از انتخابات در سطح نخبگان سیاسی رسمیت مییافت؛ که متاسفانه تاکنون نشده است. بدون این برجام واقعی، یعنی تحقق وحدت سیاسی پایدار، امیدی به تحقق هیچ وعدهای نمیرود. شاید منظور ایشان این است و در واقع جز این هم نمیتواند باشد.»
عبدی در پاسخ به این سوال که آیا امکان موفقیت در برجام ۲ وجود دارد و الزامات موفقیت در برجام ۲ یا برجام داخلی چیست؟، گفت: «اگر امکان موفقیت قایل نباشیم به معنای پذیرش شکست در سیاست و ناامیدی از آینده ایران است. در سیاست باید دید حدی از زمینه فراهم است یا نه؟ اگر بود میتوان اقدام کرد که به نظر من هست.»
وی ادامه داد: «زمانی بود که نخبگان آرامشطلب بودند و سطوح پایین و جوان ستیزهجو. شاید آن وضع چندان غیرطبیعی نبود. ولی الان عکس شده و نخبگان بالا ستیزهجو و سازش ناپذیرند در حالی که جوانان مسالمتجو هستند و این عجیب است. لذا زمینه اجتماعی فراهم است و از طرف نخبگان باید اقدامی کرد.»
عبدی در پاسخ به این سوال که آیا یکی از علل اصلی توافق برجام خواست دو طرف به حل مسئله به صورت مسالمت آمیز نبود و آیا این خواست در برجام ۲ در هر دو طرف وجود دارد؟، گفت: «در مورد برجام معتقد نیستم دو طرف خواستند. بلکه دو طرف مجبور به پذیرش شدند؛ هر چند پیشگامی با آمریکا بود. وقتی یک راه معقول پیش پا گذاشته شود هزینه رد آن برای طرف مقابل زیاد خواهد شد.»
وی افزود: «در مورد برجام داخلی هم همین منطق برقرار است باید یک طرف که خود را مسئولتر میداند گام اول و دوم را بردارد. چارهای جز این نیست.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که در برجام ۲ در نگاهی واقع بینانه دستیابی به چه هدفی را باید انتظار داشت؟، گفت: «برجام داخلی باید معطوف به رسمیت شناختن یکدیگر و پذیرش شیوه رقابت و پرهیز از ستیز باشد. همین که دو طرف بدانند قادر به حذف یکدیگر نیستند گام اول است.»
وی ادامه داد: «در برجام ۱ هم ابتدا بر همین نکته توافق شد. مواردی همچون لزوم لغو تحریم ها، حفظ غنی سازی در ایران، آب سنگین ماندن راکتور اراک و … فرع بر این نکته است. آنها از خلال گفتگوهای بعدی به دست آمده است.»
وی افزود: «برخیها برجام ۱ را به موضوعی فنی تقلیل دادهاند در حالی که این کار نادرست است. برجام ابتدا در سطح کلان به نتیجه رسید. نقش اوباما در آن طرف در پیشبرد این پروژه مهم بود. در این سو نیز نقش رهبری اهمیت داشت. باید با اقدامات مناسب اعتمادسازی کرد و این پنبه را از گوش درآورد که گامهای اعتمادساز پذیرفته نمیشود.»