انقلاب اسلامی در آستانه ورود به دهه پنجم از عمر مبارک خود است. انقلابی اصیل که با در هم شکستن تمامی تئوری های معمول غربی در زمینه های جامعه شناسی، علوم سیاسی و غیره، خود را به مدد ایمان به یکتایی خدا و اتکا بر سیره رسول گرامی اسلام(ص) بر جهان مدرن تحمیل کرد. تدا اسکاچ پُل، نویسنده و محقق غربی که معتقد است هیچ انقلابی به صورت آگاهانه و به دست مردم ایجاد نمی شود، در مقاله ای که در سال ۱۹۸۲ با عنوان «دولت تحصیل دار و اسلام شیعی در انقلاب ایران» می گوید:«اگر در دنیا تنها یک انقلاب آگاهانه ساخته شده باشد، آن انقلاب، انقلاب ایران است.» انقلاب اسلامی با گذشت بیش از ۳۷ سال از عمر آن، هنوز هم بر صراط مستقیم و اولیه خود در حرکت است و این بی شک چیزی شبیه معجزه است. این مدعا برای محققان حوزه های علوم سیاسی و جامعه شناسی، بیشتر قابل هضم است. ما بی شک باید استقامت انقلاب اسلامی بر مدار اصول اولیه خود را معجزه بنامیم.
انقلاب اسلامی به خودی خود، مهلک ترین ضربه ممکن بر پیکره جهان سرمایه داری و البته کمونیسم بود. در این فضا، شکل گیری و پایداری نظام جمهوری اسلامی در ۳۷ سال گذشته را باید مصداق بزرگترین جنگ نرم مستمر بر علیه نظام توسعه غربی و لیبرال سرمایه داری دانست. پرفسور پیترکلارک، استاد تاریخ و جامعه شناسی مذهب در سالهای ابتدایی شکل گیری انقلاب اسلامی در همین زمینه می گوید:« موج بنیادگرایی در مذهب که عموماً آن را در ارتباط با خاورمیانه تصور می کنند در واقع میان مسیحیان هم نضج گرفته است که نمونه مشخص آن ایالات متحده می باشد… در طول پنج تا ده سال گذشته ما با یک موج مذهب بنیادگرایی مسیحی در غرب مواجه بوده ایم به ویژه در کشور انگلستان.. غرب نگران این مسئله است که صف وسیع طالبین رسمیت دین در اروپا و آمریکا به تدریج به سرنگونی تمدن غربی بینجامد و بی تردید شخصیت امام(ره )در این ارتباط تاثیر عمیقی بر دنیای مدرن داشته است.» در این میانه اما غرب هم پاتک فرهنگی سنگینی را بر علیه جمهوری اسلامی تدارک دیده است. پاتکی که البته تا کنون نتوانسته است آنها را به اهداف نهایی خود در رابطه با انقلاب اسلامی ایران برساند.
با عرض پوزش از مخاطبین عزیز، ما در این مجال، قصد نداریم پیرامون مباحث فرهنگی سخن بگوییم. اتفاقاً حرف ما از سیاست است و انتخاباتی که در پیش داریم. لیکن پیوستگی ناگسستنی فرهنگ و سیاست، ما را مجبور می کند تا آنگونه آغاز کنیم و اینگونه ادامه دهیم! نشریه آمریکایی پولتیکو، در حالی که تنها سه روز تا برگزاری انتخابات هفتم اسفند باقی است، امروز طی گزارشی به تحلیل پیامدهای احتمالی نتایج این انتخابات پرداخته است. پولتیکو می نویسد:« انتخابات ایران، شرطبندی و قمار آمریکا روی توافق هستهای را به آزمون میگذارد… در حالی که ایرانیها این هفته به صندوقهای رای رجوع میکنند، رئیسجمهور باراک اوباما و مشاورانش مشتاقانه در حال توجه به این موضوع هستند…دولت اوباما مراقب است که علاقه خود را(به انتخابات ایران) کم نشان دهد چرا که هرگونه ایفای نقش علنی آمریکا میتواند سبب تقویت تندروها در ایران شود.» واقعیت آن است که همانگونه که نویسنده این نشریه آمریکایی می گوید، انتخابات هفتم اسفند، می تواند تاثیر قابل توجهی بر آینده انقلاب اسلامی داشته باشد. اگر آنگونه که اوباما و دولتش دوست دارند، نامزدهای جریان اصلاح طلب و حامیان دولت به مجلس راه یابند، انقلاب اسلامی یک گام دیگر تا لیبرالیزه شدن پیش رفته است.
برخی از دوستان مکرر به من می گویند نباید در نوشته هایت، زیاد بر روی مسئله چسبندگی بیش از حد دولت و حامیان آن به آمریکا تاکید کنی!، چون بر خلاف همدلی و همزبانی مورد تاکید رهبر انقلاب است. این مصداق همان حرفی است که کسی بخواهد خورشید را با استفاده از سبد بپوشاند. مسئله ی تکلیفِ روشنِ انصرافِ دوستان اصولگرایی که در لیست نهایی ائتلاف قرار نگرفته اند نیز، بی شباهت به همین مسئله نیست. ما حالا در سه روز مانده به برگزاری انتخابات مجلس، در شرایطی نیستیم که بخواهیم با ایما و اشاره با هم حرف بزنیم. کما اینکه اگر یک ماه دیگر هم به انتخابات مانده بود، من باز هم با همین وضوح، بر همین مسئله تاکید می کردم. لذا سخن و تکلیف شرعی، بسیار روشن است. روشن تر از آن است که بخواهیم آن را با سبد بپوشانیم، دقیقاً مثل همان خورشید! انقلاب اسلامی، آرمان های آن و ادامه خط اصیل آن در این ۳۷ سال، هزینه کمی در بر نداشته است. یکی از معدود هزینه های ادامه این خط نورانی و صحیح را هم اکنون می توان در اعلامیه های نو به نوِ تشییع مدافعان حرم حضرت زینب(س) در شهرهای مختلف کشور عزیزمان مشاهده کرد. جالب آنکه در طی نزدیک به سه سال بر سر کار بودن دولت یازدهم، موضعگیری جناب رئیس جمهور در باب مسئله فلسطین شاید به عدد انگشتان یک دست هم نرسیده باشد! سوال این است که در صورت راهیابی نامزدهای دگراندیش و تکرار مجلس ششم در دوره دهم، تکلیف ادامه همین راه روشن و پرهزینه چه خواهد بود؟
حتماً هستند نامزدهایی که اصولگرا هستند و شایستگی بیشتری از نامزدهای نهایی حاضر در لیست اصولگرایان داشته اند. به نظرم هیچ فردی نیست که بخواهد بر سر این مسئله شکی داشته باشد. لیکن، باید پذیرفت که قاعده و قانون ائتلاف تا بوده، همین بوده است. عدم انصراف هر یک از نامزدهای مستقل اصولگرا به نفع لیست نهایی ائتلاف، علاوه بر آنکه بدنه عمومی امت حزب الله را در رای دادن به نامزدهای اصولگرای حاضر در لیست، دچار تردید می کند، باعث پخش شدن رای بدنه اصولگرایی در بین افراد مختلف خواهد شد. مسئله ای که نتیجه روشن آن، کاهش محسوس رای نامزدهای اصولگرا در رقابت با رقیب است. این یک دو دو تا چارتای ساده و روشن است و بیش از این، نیاز به توضیح ندارد. طبیعتاً تمامی چهره های اصولگرا تصدیق خواهند کرد علامه مصباح، تکلیف گرا ترین فرد حاضر در جبهه اصولگرایی است. از طرفی، تصمیم ایشان به لحاظ جایگاه اخلاقی، علمی و سابقه سیاسی قابل توجه، برای بدنه رای اصولگرایی، حجت شرعی محسوب می شود. همانگونه که مطلع هستیم، ایشان به همراه بزرگانی همچون آیت الله موحدی کرمانی، مکرراً و موکداً بر حجت بودن رای به لیست نهایی اصولگرایان تاکید کرده اند. در این شرایط اگر نامزدهای اصولگرای خارج از لیست، بخواهند به تکلیف شرعی خود هم عمل کرده باشند، حتماً باید انصراف خود به نفع لیست نهایی ائتلاف را هر چه زودتر اعلام کنند و در صورت اتخاذ تصمیمی جز این، باید به صداقت آنها در زمینه عمل به تکلیف، شک کرد.
شاید کسانی بخواهند این استدلال را رد کنند و بگویند ما تنها خودمان باید در زمینه ادامه رقابت یا انصراف به نفع لیست مشترک، به تکلیف برسیم. قبول، ولی بالاخره تکلیف را هم باید با استفاده از عقل درک نمود. سوال این است که در حالی که می دانیم و رهبر انقلاب مکرر تاکید کرده اند که دشمن به این انتخابات طمع دارد، کدامین عقل و منطق ما را به وحدت شکنی در بین نیروهای معتقد به نظام می رساند؟ طمع دشمن به انتخابات پیش رو به حدی است که رسانه رسمی انگلیس، نقاب از صورت کریه خود انداخته، علناً از لیست افرادی که نمی خواهند لیست ائتلاف اصولگرایان رای بیاورد، حمایت می کند. شاید گفته شود بی بی سی از رای نیاوردن نامزدهای مستقل اصولگرایان نیز حمایت می کند. در این زمینه باید افراد دارای این تفکر را به برنامه های روزانه شبکه بی بی سی فارسی و البته پایگاه اینترنتی بی بی سی و دیگر هم پالگی های آن ارجاع داد. آنچه مسلم است، تمامی رسانه های ضدانقلاب از ماه ها قبل بر روی شکستن وحدت نیروهای اصولگرا در انتخابات هفتم اسفند متمرکز شده اند. لذا تکلیف شرعی و حتمی تمامی نامزدهای اصولگرای خارج از لیست نهایی ائتلاف، چیزی جز انصراف به نفع لیست مشترک نیست.
دوستان عزیز، باور بفرمایید انقلاب اسلامی به شما نیاز دارد، علی الخصوص در این شرایط که دشمنان اینقدر جسورانه از تغییر رفتار ایران و استحاله جمهوری اسلامی دم می زنند. انقلاب همانگونه که به خون شهدای مدافع حرم برای ادامه مسیر مستقیمش نیاز دارد، به انصراف شما به سود ائتلاف نیروهای انقلابی نیز نیاز دارد. به گفته رهبر عزیز انقلاب، انتخابات لیله القدر نظام جمهوری اسلامی است. به نظرم حالا لیله القدر نامزدهای اصولگرای خارج از لیست هم هست. لطفاً به سود لیست مشترک ائتلاف اصولگرایان انصراف دهید. باور کنید امت حزب الله هرگز خدمت شما به انقلاب اسلامی را فراموش نخواهند کرد و پیش خدای متعال نیز ماجور خواهید بود. در آخرین لحظات نگارش این یادداشت باخبر شدم که سعید حجاریان به همایش انتخاباتی اصلاح طلبان پیام داده است. حجاریان با زیر سوال بردن سلامت انتخابات، به اردوگاه اصلاح طلبان گفته است:«راه دموکراسی از راه نرمالیزاسیون و به سامان کردن کشور و راه نرمالیزاسیون از صندوقهای رای میگذرد. گذر از این چشمانداز مه آلود جز به امید میسر نیست.» این جمله نیز برای تامل بیشتر بد نیست. حال این شما و این گوی و این میدان! والسلام.
منبع: شما نیوز