7

قلعه‌نویی سکوتش درباره اتفاقات استقلال را شکست؛ روزی نقاب‌ دوروها می‌افتد و همه می‌فهمند استقلالی واقعی کیست

  • کد خبر : 183573
  • ۲۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۹:۱۲

سرمربی تیم تراکتورسازی گفت:سازندگان آن فیلم خدا و آخرت را در نظر نگرفتند.

امیر قلعه نویی قلعه‌نویی سکوتش درباره اتفاقات استقلال را شکست؛ روزی نقاب‌ دوروها می‌افتد و همه می‌فهمند استقلالی واقعی کیست

امیر قلعه نویی سال پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت؛ سالی که ابتدای آن با اتفاقات استقلال و کنار رفتن او در ادامه کلید خورد و سپس به تصمیمات عجیبش انجامید.

 

پرافتخارترین مربی لیگ برتر فوتبال ایران درباره جدایی اش از استقلال حرفی نزد و راهی ملوان شد و سپس راهی تبریز شد تا روزهای تازه ای را تجربه کند.

 

حضور امیر در تبریز و باشگاه پر شورها، برای این مرد که با بحران بیگانه نبود، فرصت مهمی جهت احیا دوباره تلقی می شد و او تا اینجای کار از این فرصت خوب بهره برده است.

 

سرمربی تراکتورسازان حالا از شرایط خود راضی است و امید دارد که در ادامه راه، مخالفانش که کم تعداد هم نیستند را ساکت نگه دارد؛ هرچند وی در این گفت و گوی پایان سالی بارها تاکید کرد که ۹۴، سخت ترین سال عمر حرفه ای اش بوده است.

 

این مربی در گفت و گویی پس از ماهها، سکوت خود درباره اتفاقات استقلال را شکست و سپس به برخی چرایی تصمیمات مهم خود در این سال پرداخت.

 

متن این گفت و گو رادر زیر می خوانید:

 

*:در ابتدا بفرمایید که سال ۹۴ برای تان چگونه سپری شد؟

 

در ابتدا جا دارد شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه (س) به شما و مردم کشورم تسلیت بگویم. ان شاالله مردم زیر سایه اهل بیت سال خوبی را داشته باشند. ضمنا پیشاپیش نوروز باستانی را به تمام مردم ایران چه داخل و چه خارج از کشور تبریک می گویم. سال گذشته برای من فراز و نشیب های زیادی داشت و در مجموع سال خوبی نبود اما خدا را شاکر هستم. زندگی حرکت و جریان دارد. بالا و پایین دارد و ما باید تحت هر شرایطی خدا را شکر کنیم که اینجا مهم است که شما راه خود را با صداقت بروید و پیش خداوند و وجدانت سرافکنده نباشید.

 

* : در این سال برای شما اتفاقات مهمی رخ داد. اما قطعا خودتان هم قبول دارید که نتایج و کنار رفتن تان از استقلال مهم ترین رخداد نه تنها امسال بلکه سال های اخیر مربیگری تان بوده است.

 

بله. قبول دارم. بنده پارسال حوادث عجیبی را به چشم دیدم که در طول زندگی ام خیلی از آنها را تجربه نکرده بودم. ما در استقلال باید با چند جناح مبارزه می کردیم و این کار ما را دشوار کرده بود. بنده یک مربی هستم و کارم در حوزه فنی است. اما امسال بیشتر تمرکزم روی مسائل دیگر بود. استقلال در فصل گذشته مشکلاتی داشت که نه تنها من بلکه اگر بزرگترین مربیان هم می آمدند آن مسائل کارشان را با اشکال مواجه می کرد. تیم من از نظر روحی و روانی شرایط خوبی نداشت و یکسری جریانات بیرونی و به ویژه یک جریان در بدنه تیم رخنه کرده بودند و همدلی را از ما گرفته بودند. شما وقتی در ۱۳ بازی تیمت جلو است اما آن بازی ها را یا مساوی می کنید و یا واگذار مشخص است که این مسائل علل بیرونی دارد. آنجا می دیدم که عده ای چگونه با روح  و روان بازیکنان تیم بازی می کنند.

 

* : نمی خواهید بحث را کمی باز کنید؟

 

نیازی نیست. من همه را واگذار کردم به خدا. یکسری آدم ها آنجا کارهایی را می کردند و حالا هم در فوتبال هستند که بالاخره یک روز نقاب از صورت شان کنار می رود و مردم می دانند اینها چه ضربه هایی به استقلال زدند. من همه چیز را به دادگاه الهی واگذار کردم.

 

* : امیر قلعه نویی با آن همه تجربه نمی توانست آن مسائل را از تیمش دور کند؟

 

خیر. آنجا با چند حناح رو به رو بودیم. بازیکن من نمی توانست آن کیفیت لازم را نشان دهد. وقتی بازیکن در شرایط خوبی نیست چه کاری از مربی بر می آید. به قول آقای کاظم اولیایی که هرجا است خدا حفظش کند مربیگری تنها شغلی است که آبروی آدم در گرو پای دیگران است. فصل قبل طوری برنامه ریزی شده بود که کاری از دست من ساخته نباشد. بنده درباره آن سیزده بازی که ما جلو بودیم و بازی را واگذار کردیم حرف زدم. شما حساب کنید اگر از آن بازی ها ما فقط ۵ مسابقه را برده بودیم قهرمان می شدیم. ضمنا تمام گل هایی که در آن مسابقات خوردیم نه بر اساس تاکتیک حریفان که به خاطر یکسری مسائل و جریانات دیگر بود. آن جریانات بالاخره موفق شدند و به ما ضربه زدند. خدایی آن بالا نشسته که کسی نمی تواند کارهایش را از او کتمان کند. من مطمئن هستم دیر یا زود همه مسائل رو می شود.

 

* : در لفافه صحبت می کنید و ممکن است شائبه هایی ایجاد شود.قصد ندارید کمی بازتر منظورتان را بیان کنید؟

 

اشاره کنم که چه اتفاقاتی بیفتد. آیا فایده ای دارد. تیم بیرونی یک مجموعه از تیم داخلی مهم تر است. ما در استقلال در مقطعی با آقایان گفتیم سه بازیکن به نام های فرزاد حاتمی، محسن مسلمان و کاوه رضایی را جذب کنید. رفتند و کمیته نقل و انتقالات درست کردند و بعد از سه هفته گفتند ما نمی توانیم این بازیکنان را بخریم. من لیست بازیکنان را به آقای علی نظری جویباری تحویل دادم. می توانید از ایشان بپرسید. این مساله ضربه بدی به استقلال زد. شما ببینید ما در تراکتورسازی این فصل در نیم فصل خوب عمل کردیم وجذب چند بازیکن موجب شد تیم متحول شود. در فصل گذشته باید همین کار در استقلال می شد که متاسفانه انجام نگرفت.

 

* : یعنی معتقدید که عمدی در کار بود؟

 

غیبت کسی را نمی کنم. آخرت فروشی هم نمی کنم. واگذار کردم به خداوند. ما در آن مقطع مجبور شدیم یکسری بازیکنان دیگر را جذب کنیم که البته آنها هم مردانگی کردند که به استقلال آمدند. ولی آنچه که من مدنظرم بود نشد و اگر نفراتم جذب می شدند قطعا استقلال قهرمان لیگ می شد. بگذارید یک موضوع دیگر را برایتان بگویم تا بدانید منظورم از جریانات بیرونی چیست. فصل قبل بعد از بازی نفت مسجد سلیمان که ما به صدر جدول آمدیم از آقای افشارزاده خواستم که صد میلیون به ما پول بدهد تا بین بازیکنان تقسیم کنیم و نفری سه میلیون تومان پاداش دهیم. رفتند و ۴۸ ساعت بعد زنگ زدند و گفتند که نمی توانیم پول جور کنیم. حالا ببینید امسال چگونه برای تیم می روند و پول می آورند.

 

* : شما جایی گفتید که عده ای با روح و روان بازیکنان تان بازی می کردند؛ منظورتان این است که با آنها تماس هایی گرفته می شده؟

 

خیر. تماس نبوده اما با روش های دیگر همدلی را از تیم ما می گرفتند که البته بنده نمی خواهم باز کنم که چه کارهایی صورت گرفته است.

 

* : درمقطعی هم با کارلوس کی روش مشکل پیدا کردید و مدعی شدید این مربی به استقلال ضربه می زند.

 

شک نکنید که استقلال فصل قبل از تیم ملی هم ضربه خورد. ما همیشه با ۶،۷ بازیکن تمرین می کردیم. انتخابات فصل قبل تیم ملی را با حالا مقایسه کنید تا جواب سوالات تان را پیدا کنید. من فقط یک داستان را برای شما تعریف می کنم. ما در تمرین بودیم که تیم ملی در اردوی اتریش یا سوئد بود. با ما تماس گرفتند و گفتند خیلی زود یعقوب کریمی را به اردوی تیم ملی بفرستید. این درحالی بود که کریمی مصدوم بود و حتی هنوز تمرینات عمومی خود را با استقلال آغاز نکرده بود. یعنی آقایان حتی این را نمی دانستند که بازیکن ما مدتی مصدوم بوده و نمی توانسته تمرین کند.

 

* :بهتر نبود با خود کی روش صحبت کنید و با ایجاد تعامل مانع آن اتفاقات شوید؟

 

مگر دشمنی داشتیم؟ تعامل زمانی ایجاد می شود که ما اصول را رعایت کنیم. آقایان اصول کاری را رعایت نمی کردند. آن وقت چه کاری از دست ما ساخته بود.

 

* :اگر این اتفاقات رخ نمی داد استقلال شما پتانسیل قهرمانی را داشت؟

 

شک نکنید که ما اگر نفرات ما حتی ۶۰ درصد خودشان بودند قهرمان می شدیم.

 

* :فصل گذشته رکورد شکست ناپذیری امیر قلعه نویی در دربی ها از بین رفت.

 

من دنبال این حرف ها نبودم. همیشه گفته ام که رکورد برایم مهم نیست. همین بازی چند روز قبل ما با پرسپولیس با همه زیبایی هایش به تاریخ پیوست و تمام شد.

 

* : اما در هر حال دوست نداشتید طعم شکست در دربی را تجربه کنید.

 

بله. این را منکر نمی شوم. اما ما در همان دربی یک – صفر جلو بودیم و داشتیم حمله می کردیم تا گل های دیگر بزنیم که ناگهان دو گل ساده خوردیم و دیگرنتوانستیم به بازی برگردیم. من نمی خواهم تقصیرات را گردن بازیکنانم بیندازم ولی شرایط خوبی نداشتند.

 

* : می پذیرید که تلخ ترین سال عمر ورزشی تان را تجربه کردید؟

 

بله. البته من می گویم سخت ترین سال بود نه تلخ ترین.

 

* :در مقاطعی هم به نظر می رسید که اختلافات عمیقی با بهرام افشارزاده مدیرعامل باشگاه دارید.

 

مشکلی نداشتیم. اما یک زمان است که شما احساس می کنید تیم بیرونی خوب عمل نمی کند و کمک حال شما نیست.می توانید با آقای علی نظری صحبت کنید. اگر ایشان حرف بزند خیلی از مسائل استقلال فصل قبل برای مردم روشن خواهد شد. ما اگر فقط در آن مقطع یکی از آن بازیکنان که کاوه رضایی بود را می آوردیم و او را در خط حمله کنار سجاد شهباززاده قرار می دادیم یکی از بهترین زوج ها برای استقلال به وجود می آمد و حتی می توانستند در تیم ملی موثر باشند. اما آنهایی که می خواستند امیر قلعه نویی را بزنند کارشان را خوب بلد بودند و اجازه ندادند این انتقال صورت بگیرد. من بازیکنانی چون امید ابراهیمی، سجاد شهباززاده و مگویان را جذب کردم و در کنار آنها تعداد زیادی جوان را به بدنه تیم تزریق نمودم که حالا آقایان در استقلال بهره حضور آن جوان ها را می برند. به طور مثال نورافکن را برای اولین بار برابر یک تیم مراکشی در ترکیب استقلال قرار دادم. حالا اشکالی ندارد. بگذارید بگویند امیر قلعه نویی کاری برای استقلال نکرده است.

 

* :اخیرا سرپرست باشگاه استقلال در مصاحبه ای اعلام کرده که خودشما هم تمایلی به ماندن روی نیمکت استقلال نداشتید.

 

یک زمانی آدم با ماندن خدمت می کند و زمانی دیگر با رفتن. بنده شرایط را جوری دیدم که اگر بمانم استقلال ضربه های بیشتری می خورد. جا دارد از آقایان قراب و معینی تشکر کنم که تماس گرفتند و خواستار ادامه حضوربنده در استقلال شدند. حالا هم آقای پرویز مظلومی آمده که جا دارد به ایشان هم خسته نباشید بگویم. استقلال شرایط آرمانی دارد و صدرنشین است.

 

* :با این حال بسیاری به نوع بازی این تیم انتقاد می کنند.

 

اجازه بدهید این سوال را دیگران جواب دهند.

 

* : بازی های تیم سابق تان را تماشا می کنید؟

 

همه بازی ها را نگاه می کنم.

 

* :بعد از جدایی از استقلال یک اتفاق عجیب داشتیم و راهی ملوان شدید. این درحالی بود که امیر قلعه نویی معمولا با تیم های مدعی قهرمانی مذاکره می کرد.

 

سوال شما را قبول ندارم و به نظرم این حرف کم لطفی است. مگر بنده به استقلال اهواز نرفتم. مگر بعد از جدایی از تیم ملی به مس کرمان نرفتم. آیا اینها کاندیدای قهرمانی بودند؟ داستان ملوان هم شرایط خودش را داشت. مادر من از خطه گیلان بود و دوست داشتم یک سال در آنجا مربیگری کنم. ما از سه بازی امتیازات خوبی گرفتیم. ولی مشکلات مالی اجازه نداد کارم را ادامه دهم.هنوز هم معتقدم اگر ملوان از پشتوانه مالی مناسبی برخوردار باشد می تواند به جایگاه حقیقی خود برسد. خدا مردم انزلی را دوست دارد که هر سال با این بضاعت کم مالی تیم شان در لیگ می ماند. در آن دو، سه هفته عشق واقعی مردم انزلی را به تیم شان حس کردم و هیچ وقت آن دو، سه هفته را فراموش نمی کنم. ضمن اینکه بنده پیشنهادات دیگری هم داشتم که اگر دنبال مبلغ بالای قرارداد بودم به آنها جواب مثبت می دادم.

 

* :سپس راهی تبریز و تراکتورسازی شدید. این تصمیم با حواشی رو به رو شد که مهم ترین آنها جو روی سکوها علیه شما بود.

 

وجدانا دنبال مربیگری نبودم. می خواستم یک سال استراحت کنم. باید به خارج از کشور می رفتم و برای کارهای شخصی ام به یکسری کشورها سر می زدم اما ناگهان آقای عباسی مدیرعامل تراکتورسازی پیشنهاد حضورم را در تبریز مطرح کرد. به ایشان گفتم اجازه بدهید از نیم فصل کارم را شروع کنم. اما اصرار بود که زودتر تیم را در دست بگیرم. جا دارد این موضوع را هم بگویم که آقای عباسی به من گفت ما راغب هستیم تراکتور با آقای تونی ادامه دهد و هنوز هم مشغول مذاکره با او هستیم. ولی این مربی نمی خواهد در تبریز بماند. با این تفاسیر بنده یک ریسک بزرگ کردم و قبل از نیم فصل روی نیمکت تراکتورسازی نشستم. آن هم در شرایطی که حمزه یونس رفته بود و چند خارجی دیگر به دلیل مشکلات مالی حاضر به ادامه کار نبودند. در کنار این شیطنت های برخی افراد هم وجود داشت اما من آمدم تا دینم را به تراکتورسازی ادا کنم. متاسفانه در تبریز عده ای واقعیت های موجود و دلایل جدایی من در دوره قبل را به مردم نگفته بودند و همین مساله سبب شده بود جوی درست شود که خدا را شکر در این هفته ها خیلی از حقایق روشن شد و آرامش به تیم ما رسید.

 

* : با این وجود برنامه بلندمدتی برای این تیم دارید؟

 

مگر در ایران می توان برنامه بلندمدت داشت؟ شما جایی را سراغ دارید؟ من مربی تیم ملی شدم. آن هم در شرایطی که نمی خواستم از استقلال جدا شوم. آقای کیومرث هاشمی پیشنهاد همکاری داد و من به ایشان گفتم اولا می خواهم بعد از سال ها خودم با استقلال به آسیا بروم و نتایج زحماتم را بگیرم. ضمنا فدراسیون رئیس ندارد و بلاتکلیف است و اگر ما بیاییم ممکن است در ادامه ماجراهایی به وجود بیاید. گفتند شما کارت را شروع کن و از گروه خود بالا بیا و تا جام جهانی سرمربی تیم ملی باش. ما هم برنامه بلندمدت طراحی کردیم که دیدید چه اتفاقاتی افتاد و بر سر من چه بلایی آوردند. آقای آخوندی بعدها گفت که ما سر شما معامله کردیم.

 

* : جریانات و شیطنت های چند هفته قبل در تبریز را از جنس همان اتفاقات فصل قبل می دانید؟

 

خیر. داستان به طور کلی فرق می کند. اینجا هم من همه افرادی که شیطنت کردند را به خدا واگذار می کنم. ما می توانستیم نتایج خوب خود را با تراکتورسازی زودتر آغاز کنیم اما اجازه ندادند. متاسفانه آقایی که دوست نداشت مهدی شریفی به تراکتورسازی بیاید باعث شد اردوی ترکیه ما به هم بخورد.

 

* :همان آقای ایکس معروف؟

 

بله. همان آقای ایکس.

 

* :اخیرا عنوان شده که شما در بین طلبکاران باشگاه استقلال بیشترین طلب را از این مجموعه دارید؛ این موضوع را تایید می کنید؟

 

اینکه اول هستم یا آخر نمی دانم اما در حدود یک میلیارد تومان از استقلال طلبکارم. جا دارد از آقای افشارزاده که می گوید ۵۰ سال است که مدیر ورزشی هستم بپرسم این چه نوع مدیریتی است. ایشان یک آدم مذهبی است اما به روی خودش نمی آورد که امیر قلعه نویی از باشگاه طلبکار است. اگر بروم و شکایت کنم خوب است. امسال که ماشاالله شرایط مالی خوبی دارند. پارسال نمی توانستند صد میلیون تومان پول جور کنند. اما اگر اشتباه نکنم این فصل فقط ۷،۸ میلیارد تومان از ۳۰۹۰ گرفته اند. خب چرا بدهی مرا نمی دهند. می گویند مسلمان هستند. ما هم قبول داریم. امیر قلعه نویی مسلمان نیست و شما مدیران اسلامی هستید. آقای مدیر اسلامی مگر به من بدهی ندارید. چرا به روی خودتان نمی آورید. شنیده ام که باشگاه چکی را آماده کرده بود تا به من بدهد اما از دفتر وزیر به آقایان زنگ زده اند و گفته اند که به قلعه نویی پول ندهید! آقایان مدیر اعتقادی بیایند بگویند که اگر من بروم و شکایت کنم آدم بدی هستم؟

 

* :سال ۹۴ شروع بدی برایتان داشت و البته در پایان روزهای خوبی را تجربه کردید. به خودتان چه نمره ای میدهید؟

 

اجازه بدهید مردم به ما نمره بدهند. من خودم سال ۹۴ را سال خوبی ندیدم.

 

* : در زندگی غیرفوتبالی تان چطور؟

 

خدا را شاکرم. تحت هر شرایطی می گویم خدایا شکرت ولی بیرون از فوتبال هم خیلی خوب نبود.

 

* :با رستوران داری چه کار می کنید؟

 

چند سال قبل ملکی را خریدم که مدت ها بی مصرف افتاده بود. با دوستان نشستم و صحبت کردیم و گفتیم اینجا را رستوران بزنیم و یک دفتر هم در آن درست کنیم تا کارهایمان را انجام دهیم. البته اینجا از نظر درآمد چیزی ندارد. ولی ۶۰ نفر از کنار آن نان می خورند که این از هر چیزی برای من مهم تر است. خیلی مواقع حقوق آنها را از جیب خودم می دهم.

 

* :پسرتان هوتن چه کار می کند؟

 

او هم فوتبال بازی می کند و دنبال کارهایش است.

 

* :ظاهرا هوتن هم، هم شغل خودتان است و رستوران داری می کند.

 

بله. او هم در این کار است. این بچه از وقتی که آن برنامه تلویزیونی برایش داستان درست کرد لطمه بدی خورد. بارها به او گفتم که فکر کن پدرت امیر قلعه نویی نیست و برو و خودت زندگی ات را بساز. جالب است یک روز پسرم به باشگاه پارسه می رود تا تست بدهد. خودش را به اسم دیگری معرفی می کند. در آن وسط ارسطو جانانپور که آنجا بوده او را می شناسد و می گوید هوتن اینجا چه کار می کنی. چرا اسمت را نمی گویی؟ متاسفانه کاری می کنند که بچه های ما باید به صورت گمنام و با اسم مستعار بروند و تست بدهند! هم برای اینکه نگویند تو پسر قلعه نویی هستی و بخواهند پارتی بازی کنند و هم اینکه به خاطر دشمنی با پدرش به او ضربه بزنند.

 

* :کسی است که در این سال دل شما را شکسته باشد؟

 

اگر هم بوده من از حق خودم گذشته ام اما خداوند از حق الناس نمی گذرد. یک روز آقای آخوندی مرا در مراسم افطاری آقای پرهام دید و گفت می خواهم یک موضوعی را به شما بگویم تا حلالم کنید. گفتم نمی خواهد بگویی حلالت کردم. گفت شما اول موضوع را بپرس سپس ادامه داد ما بر سر اساسنامه فدراسیون شما را قربانی کردیم. به ما گفته بودند باید قلعه نویی را کنار بگذارید تا ما اساسنامه را به تایید برسانیم. دلیل شان هم این بود که من در یک برنامه تلویزیونی از آقای مصطفوی تعریف کرده بودم.

 

* :در این سال فیلمی با عنوان «من ناصر حجازی هستم» ساخته شد که شکایت شما را به همراه داشت.درباره آن فیلم صحبت کنید.

 

وقتی همه چیز بر پایه دروغ باشد همین می شود. اتفاقات آن فیلم در حالی که ربطی به من نداشت مرا مورد هدف قرار داده بود. آنها برای رسیدن به هدف وسیله را توجیه کردند. سازندگان آن فیلم نه خدا برایشان مهم بود و نه آخرت. می خواستند دست به هر کاری بزنند تا قلعه نویی را زمین بزنند. من هم برای دفاع از خودم واکنش نشان دادم.

 

* :عنوان شده بود که شما با یکی از روسای جمهور گذشته درباره این فیلم صحبت کرده اید.

 

بله. گلایه هایی را مطرح کردم.

 

* : ضمنا دل خوری هایتان از برنامه ۹۰ در این سال ادامه داشت.

 

از این بحث بگذاریم. حرفی در این رابطه ندارم. یک بار با پسرم صحبت می کردم و به او گفتم هوتن جان در زندگی ات سعی کن اول انسان خوبی باشی و بعد از آن به دنبال موفقیت در فوتبال و دیگر بخش ها باش. الان شاهد پخش برنامه ای از سیما هستیم به نام شب های فوتبالی. امیدوارم این برنامه مثل آن برنامه راهش را گم نکند و به همین شکل ادامه دهد. فوتبال ما از برخی برنامه های هدف دار کم ضربه نخورده است. اینها تماشاگران را از روی سکوها فراری دادند. فقط برای آنکه بدانید اینها در بخش های مختلف چه کینه ای از امیر قلعه نویی دارند یک داستان را برای شما تعریف می کنم. چند ماه قبل یک خانمی که در غسالخانه بهشت زهرا(س) کار می کرد به یک برنامه تلویزیونی دعوت شد و از او درباره خاطراتش پرسیدند. آن خانم تعریف کرد که شخصیت های مطرحی و به ویژه چند هنرپیشه را تطهیر کرده است. اما یک روز یک خانم مسنی را در غسال خانه تطهیر می داده که چهره معصوم و نورانی داشته. سپس می رود و همکارانش را صدا می کند و می گوید بیایید ببینید این خانم چه چهره معصومی دارد. سپس در همان برنامه اعلام کرد که آن خانم مادر آقای قلعه نویی بوده است. تا آن حرف را زد مجری اجازه نداد صحبتش را تمام کند و حرف را عوض کرد.

 

* : اگر حرفی در پایان دارید بفرمایید.

 

بار دیگر پیشاپیش سال نو را تبریک می گویم. دوست دارم همه ایرانی ها در هر جای دنیا در صحت و سلامت کامل باشند. ما مملکت بزرگی داریم که مردمانی نجیب در آن زندگی می کنند. امیدوارم مشکلات اقتصادی و معضلاتی که پیش روی جوانان است از بین برود. ملت ایران در فشار اقتصادی نباشند و در این کشور که کشوری ثروتمند است همه در آرامش زندگی کنند.

 

کاپ

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=183573

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]