حجتاله عبدالملکی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با اشاره به ضرورتهای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی با توجه به شعار سال و تاکید مقام معظم رهبری اظهار داشت: انقلاب اسلامی در دهه ۹۰ در یک مسیر جدید قرار گرفت و مقصد این مسیر جدید تمدن بزرگ اسلامی است و دشمن که این شتاب جدید انقلاب را دید احساس کرد نمیتواند تحمل کند به همین دلیل وارد خصومت شد و نقطه ضربهپذیر یعنی اقتصاد را شناسایی کرد.
* الگوی غیردینی اقتصاد به انقلاب ضربه میزند
استاد دانشگاه امام صادق (ع) با تاکید بر اینکه باید قبول کنیم انقلاب اسلامی در عرصه اقتصاد به طور کامل اتفاق نیفتاده است تصریح کرد: نظام اقتصادی ما به غیر از یکسری حوزهها، الگوی غیردینی مبتنی بر سکولاریسم و لیبرالیسم را در دهههای انقلاب طی کرده و باعث ضربهپذیری در حوزه اقتصاد شده است.
وی ادامه داد: جنگ مبتنی بر ناکارآمدی ساختاری، فرهنگی و اقتصادی کشور به ملت و مسئولین فشار آورده و تحریمها اعمال شد و متاسفانه در ۳ سال اخیر توانستند برخی منویات خود در جهت متوقف کردن انقلاب را تا حدودی به مرحله اجرا بگذارند.
این اقتصاددان با اشاره به ضرورت حرکت شتابنده انقلاب یادآور شد: انقلاب برای رسیدن به این موضوع نیاز به ترمیم ضعفها و خلاءهای اقتصادی دارد در غیر این صورت استکبار جهانی آن را هضم خواهد کرد.
* اقتصاد مقاومتی راه حل معضلات اقتصاد است
وی تنها راه حل ترمیم اقتصاد را اقتصاد مقاومتی برگرفته از مکتب اقتصادی اسلام دانست و افزود: اقتصاد مقاومتی متناسب با شرایط کنونی ایران و جهان، عینیت بخشنده نظام اسلامی است و همان چیزی خواهد بود که انقلاب از اول به دنبال آن است.
* دو وظیفه اصلی دولت در اجرای اقتصاد مقاومتی
عبدالملکی به یکی از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی پرداخت و اشاره کرد: این اقتصاد فرض را بر آن میگیرد که دشمن همچنان دشمنی میکند و با این فرض ساختار اقتصادی و فرهنگی را باید بازسازی و بازپروری کرد. بر اساس این فلسفه، به عنوان خطوط راهنمای این طراحی جدید در سال ۹۲ سیاستهای آن ابلاغ شد و البته اقتصاد مقاومتی فراتر از این بندها است.
این اقتصاددان بیان داشت: در این بازطراحی همه گروهها از حاکمیت تا دولت گرفته و سطوح اجتماعی و آحاد مردم باید نقش ایفا کنند.
* آسیبهایی که اقتصاد مقاومتی را به تعویق انداخته است
به گفته این استاد دانشگاه دولت باید در اجرای اقتصاد مقاومتی در دو زمینه پیشگام باشد اول اینکه وظایف خود را بشناسد و عمل کند و دوم برای آحاد مردم و نخبگان وظیفه و نقش طراحی کند. آنچه تاکنون از دولت دیده میشود اقدامات ناچیز ناشی از ۵ یا ۶ آسیب جدی در عملکرد دولت بوده است و به علت درگیر بودن با این مباحث تاکنون به مرحله عمل نرسیده است به همین علت نیز مقام معظم رهبری سال ۹۵ را سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» معرفی کردند.
* درک صحیح از مفهوم اقتصاد مقاومتی وجود ندارد
وی به تشریح آسیبهای موجود دولت در راستای اجرای اقتصاد مقاومتی پرداخت و عنوان کرد: اولین موضوع عدم درک صحیح مفهوم اقتصاد مقاومتی است هنوز هم ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی که وزرا و مسئولان رده اول دولت حضور دارند اختلاف نظر وجود دارد و حتی برخی معتقدند که اقتصاد مقاومتی شامل مقدرات کشور نیست بلکه یک پروژه در کنار سایر سیاستهای اقتصادی دولت است این موضوع یک آسیب جدی بوده در حالی که باید در تمامی سطوح برنامهها به دولت جاری باشد.
* برخی تعریف اقتصاد مقاومتی را به سمت لیبرالیسم اقتصادی هدایت میکنند
عبدالملکی دومین عامل را انحراف معنایی و فلسفی در اقتصاد مقاومتی دانست و گفت: برخی دولتمردان اقتصاد مقاومتی را هدایت کرده و معادل لیبرالیسم اقتصادی و اقتصاد سکولار و حتی ضد دین تعریف میشود. مقامات دولت طی ماههای اخیر موضوع لیبرالیسم را مطرح میکنند که با اقتصاد مقاومتی در تضاد است در این الگوی لیبرالی آنچه اتفاق نمیافتد افزایش تولید است و مشکلات مبنایی برای کشور باقی میماند. لیبرالسیم اقتصادی یک نگاه فلسفی به اقتصاد است که نتیجه آن صرفا ثروتمند شدن یک درصد جامعه و در عرصه جهانی ثروتمند شدن اقتصادهای بزرگ دنیا بوده که به ضرر تمام ملتهای دیگر است.
* برخی مسئولان با تفکرات خود نظریه اقتصاد وابسته را دنبال میکنند
وی خاطر نشان کرد: حتی معانی مطرح شده از دولتمردان ضد اقتصاد مقاومتی است که وابستگی بیش از پیش به غرب داشته و القای این موضوع که بدون وابستگی به غرب امکان توسعه وجود ندارد مشاهده میشود از جمله عبارتهایی که استفاده شده این است برای «پیشرفت به ۱۵۰ میلیارد دلار منابع خارجی نیاز داریم» یا اینکه اقتصاد مقاومتی «نیاز به درهم تنیدگی دارد» از زبان مسئولان دولتی مطرح می شود و این دیدگاه مبتنی بر نظریه توسعه وابسته است که با درونزا بودن اقتصاد مقاومتی متفاوت است.
* برخورد نمایشی با اقتصاد مقاومتی صورت میگیرد
عبدالملکی موضوع دیگر را برخورد نمایشی و شعارگونه با اقتصاد مقاومتی دانست و افزود: بیشترین تکرار لفظ اقتصاد مقاومتی توسط دولتمردان انجام شده است در حالی که در معنا و عمل هیچ اتفاقی نمیبینیم دیدگاه فلسفی مسئولان در عمل باعث شده سیاستها و اقدامات در جهت اقتصاد غیرمقاومتی پیش برود.
به گفته این اقتصاددان، در اقتصاد مقاومتی به جهت اینکه زمان محدود است باید در کمترین زمان بیشتری نتیجه گرفته شود اولویتبندیها روی خروجی موثر است. در این اقتصاد نگاه اساسی به منابع داخل کشور است و اگر فرصتی باقی ماند تاکید به منابع خارجی خواهد بود. با توجه به اینکه فرض بر ادامه دشمنی است امید قطعی به دشمن برای کمک و پیشرفت اقتصادی را واهی، توهم و تلف کردن فرصت میداند.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: اقتصادی که هزار هزار میلیارد تومان سرمایه دارد هرگز این منابع عظیم را رها نمیکند و به دنبال حداکثر ۹ هزار میلیارد تومان سرمایه خارجی که آیا بیاید یا نه، باشد.
* منابع و ظرفیت داخل معطل جذب سرمایه گذاری خارجی است
وی معتقد است: در حالت خوشبینانه خروجی تاکید بیش از اندازه به فرصتهای اقتصادی خارج از کشور این است که دریای منابع داخلی را معطل میگذارید و در بدترین حالت ضایع کردن منابع به عمد را به همراه دارد تا دیگر اهداف محقق شود.
عبدالملکی با تاکید بر اینکه هیچ کس با سرمایهگذاری خارجی مخالف نیست افزود: زمانی که برای ۱۵۰ هیات خارجی صرف شد که منجر به سرمایهگذاری نشده اگر برای ۱۴ هزار بنگاه اقتصادی تعطیل شده، صرف میشد مشکلات حل و اشتغالزایی قابل توجه ایجاد میکرد.
* ۷۶ درصد سرمایه گذاری خارجی برای افزایش خام فروشی نفت بود
این اقتصاددان با اشاره به تجربه سرمایهگذاری در کشور اظهارداشت: بهترین حالت جذب سرمایه سال ۲۰۱۲ قبل از تحریمها ۴٫۶ میلیارد دلار بوده است و اگر در شرایط کنونی ۳میلیارد دلار معادل ۹ هزار میلیارد تومان جذب شود باید بدانید که ۷۶ درصد سرمایهگذاریهای انجام شده در بخش نفت و گاز برای حفاری و استخراج نفت خام بوده که عملا به ارزش افزوده و درونزایی اقتصاد کشور کمکی نکرده بلکه خام فروشی را رواج داده است و مانند زمین کویری میماند که دولت به امید یافتن گنج کار میکند و زمین حاصلخیز داخل را رها کرده است.
* سیگنال وابستگی به غرب از سوی رئیس جمهور
به گفته وی، زمانی که رئیس جمهور عنوان میکند برای رشد ۸ درصدی در برنامه ششم ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی نیاز است. منابع داخلی را ناامید میکند و از طرفی نظام بانکی این سیگنال را می دهد که با خیال راحت با منابع هنگفت به اقتصاد زیرزمینی، واردات، دلالی، زمین و دلار برسد چرا که خارجیها نیاز رشد کشور را تامین میکنند. اینها عبارتهایی است که در پس آن نظریه توسعه وابسته نهفته بوده و صد درصد مقابل اقتصاد مقاومتی است.
* دادن باج سیاسی برای تحرک اقتصادی!
این اقتصاددان به تعریف نظریه اقتصاد وابسته پرداخت و گفت: در این نظریه اقتصاد ایران مانند یک واگنی است که قدرت حرکت ندارد و اقتصاد غرب مانند قطاری است که لوکوموتیو داشته و قدرت حرکت دارد و باید واگن اقتصاد شما به لوکوموتیو غرب بسته شود و برای اینکه غرب این کار را بکند باید باج سیاسی بدهید.
عبدالملکی بیان داشت: این نظریه معتقد است اگر بخواهید با آمریکا و غرب همگرا شوید مجبورید نظریه اقتصاد وابسته را دنبال کنید.
وی یادآور شد: تفسیر اظهارات رئیس جمهور در همایش اقتصاد ایران بود که «تا کی اقتصاد باید به سیاست یارانه بدهد یک مقدار هم سیاست به اقتصاد یارانه بدهد.» ریشه نظریه توسعه وابسته این بوده که در داخل نمیتوان کاری کرد و همان تفکر اقتصادی رضاخانی است که توسط انگلیسیها از اوایل پهلوی اول و قبلتر از آن در ذهن نخبگان جاساز شد و همچنان با قدرت ادامه میدهد. در حالی که در اقتصاد مقاومتی، اقتصاد کشور واگن بیحرکت نیست و قطار پیشرفته است که سیستمهای آن مختل شده و به جای بستن آن به لوکوموتیو باید سیستم ترمیم شود.
* تفکر دشمن هراسی به جای دشمن شناسی
وی آسیب دیگر را دشمن هراسی و دشمن شناسی دانست و افزود: در اقتصاد مقاومتی دشمن شناسی مهم است و دولت باید آن را رصد کند و نباید از دشمن هراسی داشت. فکر میکنم تعدادی از مسئولان از دشمن به شدت هراسان هستند و با وجود این دشمنی حرکت اقتصادی وجود ندارد و سیاست تسلیم در پیش گرفتهاند. اما در صورتی که بتوان این آسیبها را مرتفع کرد راه برای اجرای درست اقتصاد مقاومتی باز خواهد شد.
این استاد دانشگاه گفت: پذیرفته نیست مسئولان رده اول اقتصادی که سالها فلسفه اقتصاد را خواندهاند، نادانسته در این مسیر گام برمیدارند. احساس میکنم نمیخواهد راه تداوم یابد و اهداف دیگری دنبال میشود.