ویلیام موریتز ۲۸ ساله، زمانی که متوجه شد دختر ۶ ساله‌اش ناپدید شده به آب زد تا او را نجات دهد، اما اثری از دخترش پیدا نکرد و پس از ۵ دقیقه به ساحل برگشت. این پدر اهل فلوریدا که قرار بود عصر آن روز مراسم خاکسپاری پدرش را برگزار کند، در حال پرس و جو از افراد مستقر در ساحل، متوجه شد که دخترش حدود ۱۰ دقیقه پیش در حال شنا در عمق زیاد دریا ناپدید شده است، پیرمرد حاضر در ساحل به ویلیام گفت بهتر است با نیرو‌های امداد ساحل تماس بگیرد، چرا که رفتن او به منطقه عمیق دریا قطعاً بی‌خطر نخواهد بود و دیگر امیدی به بازگشت دخترش نیست.
اما پدر فداکار بدون لحظه‌ای اندیشیدن درباره درست یا غلط بودن تصمیمش به دریا رفت و از نظرها محو شد.
دقایقی بعد تیم امداد، پدر را در حالی که دخترش را در آغوش گرفته بود، پیدا کرده و آنان را به بیمارستان منتقل کردند. دختر در پی اقدامات پزشکی جان سالم به در برد، اما پدر جان باخت.
مندی همسر ویلیام می‌گوید، ویلیام که عزادار از دست دادن پدرش بود، برای انجام کاری همراه با دخترم، به ساحل رفته بود و دیگر بازنگشت، همسرم ارتباط نزدیکی با پدرش داشت. ما نیز به او و پدر شوهرم وابسته بودیم و تحمل چنین واقعه‌ای برایمان غیر ممکن به نظر می‌رسد.
اما وقتی تصور می‌کنم، دخترم نیز ممکن بود جان ببازد، تمام وجودم می‌لرزد. آن روز ما مراسم خاکسپاری پدر شوهرم را کنسل کردیم و روز گذشته مراسم یادبودی به خاطر دو پدر مهربان در کنار دریا برگزار شد.
ویلیام قلب مهربان و بزرگواری داشت و زندگی دخترمان را با فدا کردن جان خودش حفظ کرد. او با اینکه مطمئن بود رفتن به منطقه خطرناک دریا ممکن است برایش هیچ بازگشتی نداشته باشد، مرگ را به جان خرید تا شانس خود را برای حفظ زندگی دخترمان امتحان کند. با اینکه او از
میان مان رفته اما من خوشحالم که بخشی از زندگی‌ام را در کنار مردی مهربان و فداکار گذرانده‌ام.
کسی که می‌توانستی روی او حساب کنی و به امیدش قدم برداری.
