مردی که میگوید همسرش را به خاطر داشتن رابطه با یک معلم موسیقی کشته است به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
آغاز گر جلسه سید رضایی نماینده دادستان تهران بود که خطاب به قضات شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران گفت: مهدی ۷ دی ماه سال ۸۷ همسر خود به نام مینا را به قتل رسانده است.
سید رضایی ادامه داد: مطابق اطلاعات پرونده مهدی و همسرش از مدتها پیش به خاطر مشکلاتی که با هم داشتهاند جدا از یکدیگر زندگی میکردند اما پس از مدتی متهم با مظنون شدن به رابطه همسرش با مردی دیگر وی را به قتل رسانده است اما طی تحقیقات اتهام زنای محصنه مقتول ثابت نشد. بنده به عنوان نماینده دادستان تهران برای متهم تقاضای مجازات قانونی میکنم.
سپس اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شده و اعلام کردند که از خون فرزندشان میگذرند اما قیم دو فرزند مقتول خواستار دریافت دیه از متهم شدند.
رابطه با معلم موسیقی فرزند
سپس قاتل پشت تریبون ایستاده و به دفاع از خود پرداخت. وی با پذیرفتن اتهام قتل گفت: قبول دارم که مینا را کشتم اما واقعیت این است که او را به خاطر بردن آبروی خود و خانوادهام کشتم. او سزاوار مرگ بود و باید کشته میشد.
مهدی ادامه داد: من و مینا از مدتی پیش با هم مشکل داشتیم ولی به خاطر بچه هایم نمیخواستم از او جدا شوم تا اینکه یکروز مینا از من خواست دیگر به خانه نیایم و تنها خرجی بچهها را بدهم. من به مینا گفتم بچهها احتیاج دارند که ما بالای سر آنها باشیم اما وی زیر بار نرفت و گفت امکان ادامه زندگی ما وجود ندارد.
درست بود که من و مینا مشکل داشتیم اما بدرفتاریهای عجیب مینا این اواخرمرا به شک انداخت. من از او جدا شده و درخانهای دیگر زندگی میکردم اما حدس زدم که وی با مرد دیگری رابطه دارد و دل به شخص دیگری بسته است.من فقط گاهی وقتها برای دادن خرجی پیش وی میرفتم. در یکی از این ملاقاتها حقیقت لو رفت.
در این ملاقات تلفن همراه زنم زنگ زده و او مشغول صحبت کردن با یک مرد شد. پس از پایان مکالمه به وی گفتم دست از این کارها بردارد و دیگر رابطهاش را با این مرد ادامه ندهد اما وی گفت اگر ناراحتی میتوانی مرا طلاق بدهی. من با مردی رابطه دارم و وی را هم دوست دارم.من او را شوهر واقعی خود میدانم نه تو را. من با شنیدن این حرف به او هشدار دادم که به این رابطه پایان دهد.
مدتی بعد برای پی بردن به هویت این مرد با پسر ۱۲سالهام حامد صحبت کردم. حامد هم با ناراحتی گفت مینا با مردی رابطه دارد و این مرد گاهی به خانه ما میآید. وقتی از هویت این مرد سوال کردم حامد او را معلم موسیقی دخترم ذکر کرد.
از شنیدن این خبر خیلی ناراحت شدم. مینا به بهانه گرفتن معلم موسیقی برای دخترم قصد رسیدن به هدف شوم خود را داشت. از شدت عصبانیت یک بار دیگر به خانه مینا رفتم و به او گفتم من آنقدر آدم بیغیرتی نیستم که به زنم اجازه بدهم با مرد دیگری رابطه داشته باشد.
اما مینا گفت این موضوع اصلا ربطی به تو ندارد و دیگر نمیخواهم ببینمت. من هم که میدیدم او دارد از این آزادی که دارد سوءاستفاده میکند سریع به آشپزخانه رفتم و چاقویی را برداشته و به وی گفتم اگربخواهی این کارت را ادامه دهی تو را میکشم.
مینا هم پاسخ داد: تو غیرت این کار را نداری، کشتن وجود میخواهد.من هم بیاراده چاقو را به سینه او فرو بردم. مینا که توقع این کار را نداشت خواست فرار کند که ضربهای دیگر با چاقو به کمر وی زدم. بعد هم موهایش را دور دستم پیچیده و سر او را از بدنش جدا کرده و خودم موضوع را به ۱۱۰ اطلاع دادم.
فکر کردم دارد طلاق میگیرد
سپس دادگاه، معلم موسیقی متهم به زنا را به جایگاه احضار کرد . این مرد با قبول رابطه با مینا گفت: من با این گمان به خانه مینا رفت و آمد میکردم که وی قصد جدایی از شوهرش را داد و در حال طلاق گرفتن است. ولی رابطه من با مینا فقط رابطه کلامی بود.
مینا به من گفته بود برای اینکه صاحبخانهاش به من مشکوک نشود خود را برادر او معرفی کنم. من اگر میدانستم که ممکن است روزی مینا با شوهرش صلح و سازش کند اصلا تن به این رابطه نمیدادم. مینا به من گفته بود طلاق قطعی است و از همان اول هم مهدی را دوست نداشته است.
در پایان جلسه هیات قضات مهدی را به خاطر قتل عمد از لحاظ جنبه عمومی جرم به ۱۰ سال زندان و معلم موسیقی را به ۹۹ ضربه شلاق محکوم کردند.
منبع: تهران امروز