بیان سادهترش این است که پرسپولیسیها حاضرند در ازای ستارههایی که هدایتی برایشان میخرد، دو صندلی هیات مدیره را به او پیشکش کنند. معامله بدی هم نیست. حداقل اینکه پرسپولیسیها را به فکر فرو برده و یک جورهایی راضیشان کرده است.
آنها هیچ پولی ندارند که با آن ستاره بخرند و چشم امیدشان به قولی است که هدایتی داده بود؛ «حاضرم به اندازه خرید ۴ بازیکن بزرگ برای پرسپولیس هزینه کنم.»
این را وقتی میگفت، چشم در چشم برانکو ایوانکوویچ دوخته بود و حالا که پرسپولیس بیستاره و بیپول مانده، وقت آن رسیده که آقای عابربانک حسن نیتش را ثابت کند. حسن نیت یا به عبارت درست ترش بده بستان؛ قرار است در ازای این کارش از هیات مدیره حق رای بگیرد.
باشگاه هم البته خیلی از او متوقع نیست و همین که رضایتنامه مرتضی پورعلیگنجی را از قطریها بخرد، برایش کفایت میکند. این مدافع را پروفسور خیلی وقت پیش پسندیده بود اما پورعلیگنجی بعد از پایان قراردادش با تیانجین تدا چین در زمستانی که گذشت، راهی لیگ ستارگان قطر شد و پیراهن السد را پوشید تا دست پرسپولیس کوتاه بماند.
اما حالا که قطریها نسبت به ادامه همکاری با این مدافع ملیپوش بیمیل شدهاند و حتی فسخ قرارداد او را پیشنهاد دادهاند، پرسپولیس دوباره امیدوار شده و این روزها با تصویرسازی از زوج سیدجلال- پورعلیگنجی در قلب خط دفاعیاش رویاپردازی میکند.
تصوری است دور از ذهن که پرسپولیسیها امیدوارانه به آن دل بستهاند و حتی تکذیبیه مدیر برنامههای پورعلیگنجی هم باعث نشده پا پس بکشند. تکذیبیهای اینگونه: «ما نه تنها با پرسپولیس بلکه با هیچ تیم ایرانی دیگری صحبت نکردهایم. ضمن اینکه مرتضی با تیم السد قطر قرارداد دارد که به قرارداد خود پایبند بوده و در این تیم خواهد ماند.»
این تکذیبیه اما بهانه خوبی نیست برای پرسپولیسیها که دست بکشند از امیدهایشان. این امیدواری را آنها به جیبهای هدایتی گره زدهاند و تنها با خوشقولی اوست که میتوانند با جذب پورعلیگنجی بمب نقل و انتقالات را منفجر کنند.
نه فقط پورعلیگنجی، که چشم پرسپولیسیها اشکان دژاگه را هم گرفته و حتی گفتهاند که برای او سقف قراردادهایشان را هم میشکنند اما آیا این دو بازیکن ملیپوش حاضرند به فوتبال ایران بیایند؟ یا هدایتی در ازای حضور در هیات مدیره – که باشگاه در ازای جذب پورعلیگنجی و دژاگه به او پیشکش کرده – دستی به جیب میبرد؟