2

حمیدرضا جلایی‌پور:‌ ناطق نوری محور هم‌اندیشی جناح‌ها شود

  • کد خبر : 191482
  • ۰۲ تیر ۱۳۹۵ - ۹:۵۲

حمیدرضا جلایی‌پور، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران، با یادآوری اینکه «سال‌های قبل که آقای روحانی افطاری می‌داد اصولگراها یا نمی‌آمدند یا وسط کار قهر می‌کردند و می‌رفتند. اما الان در جلسه می‌آیند و در جلسه دوشنبه‌شب همه‌شان آمده بودند»، گفت: در این یک سال باقیمانده می‌توان به تفاهماتی رسید.

 روزنامه اعتماد در شماره امروز دوم تیرماه خود با حمیدرضا جلایی‌پور عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی درباره پیشنهاد رئیس جمهوری برای برگزاری جلسات هم‌اندیشی با احزاب گفت‌وگو کرده است. به گفته جلایی‌پور روحانی نمی‌تواند همه نگرانی‌هایش را بگوید. او تنها اشاره می‌کند. حال ممکن است برخی نوک انگشتش را ببینند و برخی دیگر افقی که نشانه رفته است. در ادامه مشروح این گفت‌وگو می‌آید:

در جلسه دوشنبه شب آقای رئیس‌جمهوری با فعالان سیاسی ایشان پیشنهادی مبنی بر همنشینی ماهانه نمایندگان گروه‌های سیاسی ارایه کردند. به نظر شما این پیشنهاد تا چه حد عملیاتی است؟

درست است در آن جلسه حضور داشتم و پیش از این پیشنهاد، رییس‌جمهور موضوع دیگری را هم مطرح کرد که اگر آن را کنار این پیشنهاد بگذاریم به نتایج خوبی می‌رسیم. من معتقدم این دو نکته روحانی با هم یک پیشنهاد عملیاتی است و قابلیت اجرا دارد.
آن دو نکته‌ای که گفتید چیست؟

نکته اول این بود که ایشان به درستی ابتدا مسائل فراجناحی کشور را برشمرد یعنی اینکه معضلات اساسی جامعه ما امروز چیست؟ آیا نباید روی اینها به توافق رسید؟ هم بر سر فهرست این معضلات و هم سر تفسیر و تبیین آن باید بحث کرد که واقعا اهمیت دارد. خود آقای رییس‌جمهور به نمونه‌هایی از این نوع چالش‌ها و معضلات اشاره کرد. ایشان موضوع بیکاری را مطرح کرد. متاسفانه نرخ بیکاری و مدل آن در ایران معمولی نیست. ما حدودا ٣ میلیون نفر بیکار فعال داریم. با تحلیل نرخ ایجاد شغل و نرخ فارغ‌التحصیلی و شناخت هرم جمعیتی کشور حدودا ۴میلیون نفر هم پتاسیل بیکاری داریم و می‌توان آنها را بیکاران بالقوه نامید که اکثر اینها تحصیل کرده و فارغ‌التحصیل دانشگاه هستند. مساله دوم که آن هم از اهمیت بالایی برخوردار است توجه به موضوع آب و تغییرات اقلیمی ایران است. شما می‌توانید اثرات این تغییرات اقلیمی را از متخصصان این حوزه بپرسید. اینها اثراتی است که از یک سو در حال نمایان شدن است و از سوی دیگر مانند کوه یخ بخش عمده‌ای از چالش‌های آتی‌اش هنوز روشن نیست و به مرور رخ می‌دهد. می‌توان این دو موضوع را ذیل بحث محیط زیست تعریف کرد تا دایره بیشتری از چالش‌های ملی را در بر بگیرد. البته بخشی از چالش و بحران زیست‌محیطی ایران محصول توسعه ناپایدار هشتاد ساله ایران بوده است. مساله سوم که ایشان نگفت و به اعتقاد من باید در فهرست مهم‌ترین بحران‌های ملی کشور قرار بگیرد مساله رشد فزاینده آسیب‌های اجتماعی است. لذا حرف ایشان این بود که روی این محورها و عناوین آن و چگونگی تبیینش بحث و به طرف اجماع حرکت کنیم.

چطور می‌توان روی این موضوعات بحث کرد؟

ما عقب‌افتادگی فرهنگی یا مرض تشکل‌ناپذیری نداریم. اینها برچسبی است که به مردم می‌زنند. ایرانی‌هایی که به این خوبی می‌توانند غنی‌سازی کنند حزب قوی و تاثیرگذار هم می‌توانند داشته باشند

حالا می‌رسیم به نکته دوم که رئیس‌جمهوری گفت. نکته دومی که ایشان گفتند مبنی بر این پیشنهاد بود که احزاب و تشکل‌ها هر ماه یک بار دور هم بنشینند و روی موضوعات مختلف هم‌اندیشی داشته باشند. بنابراین می‌توان روی همین مسائل فراجناحی و ملی بحث و گفت‌وگو کرد. شاید از دل همین گفت‌وگو‌ها بتوانیم به توافق برسیم.

آیا چنین تفاهماتی مسبوق به سابقه بوده است؟

به این شکل که نیروهای سیاسی جناح‌های مختلف بنشینند و بحث کنند و به جمع‌بندی برسند خیر اما نمونه‌ای را عرض می‌کنم. یک زمانی ما می‌گفتیم در کشور حدود ٧ هزار نفر مبتلا به ایدز هستند. آن زمان به ما می‌گفتند شما می‌خواهید یک بیماری غربی را در ایران هم معضل معرفی کنید ولی اینگونه نبود. بعدها معلوم شد رقم واقعی از این رقمی که ما در اختیار داشتیم خیلی بیشتر است. به هر حال در این مورد بالاخره تفاهم صورت گرفت و کم‌کم ایدز به عنوان یک بحران شناخته شد که علل آن مورد توافق قرار گرفت و راه‌حل‌هایی نیز برای کنترلش مطرح و اجرایی شد. الان همه جناح‌ها و کارشناسان در این رابطه می‌توانند روشنگری کنند و کسی علیه آنها موضع نمی‌گیرد. یک زمانی روی این تعداد هفت هزار نفر هم که بحث می‌کردیم مقاومت جدی در برابر ما صورت می‌گرفت.

ابزار و لوازم برگزاری نشست‌های اینچنینی چیست؟

با توجه به اینکه باید روی مسائل اساسی حرف بزنیم پیشنهاد خود من این است که دولت هم پای کار باشد و نماینده معرفی کند. مثل آقای نجفی یا جهانگیری. اینها این جلسه را تشکیل دهند. شکل کار را پیگیری کنند و محتوای بحث با مشارکت اعضا پیش برود.

فکر می‌کنید این ظرفیت در جناح راست وجود دارد؟

سال‌های قبل که آقای روحانی افطاری می‌داد اصولگراها یا نمی‌آمدند یا وسط کار قهر می‌کردند و می‌رفتند. اما الان در جلسه می‌آیند و در جلسه دوشنبه‌شب همه‌شان آمده بودند. در این یک سال باقیمانده می‌توان به تفاهماتی رسید. اگر خود دولت پیگیری کند آنها می‌آیند. به هر حال دوستان اصولگرا با قدرت رابطه خوبی دارند و هرجا و به هر طریقی از سوی صاحبان قدرت دعوت شوند استقبال می‌کنند. حتی اگر نیایند هم باید این هم‌اندیشی‌ها را انجام داد. هر نوع هم‌اندیشی در کشور غنیمت است. در جامعه، فضای مجازی، فضای دوستانه و… هر هم‌اندیشی برای ما غنیمت است.

آیا این نشست‌ها صرفا در حوزه‌های غیرسیاسی کاربرد دارد یا می‌توان در حوزه‌های سیاسی نیز به مفاهمه پرداخت؟

زیر پوست جامعه سیاسی ایران موضوع و حساسیت جانشینی در جریان است. نیروهای آفندی به دنبال وجین کردن جامعه سیاسی برای روز مبادا هستند وگرنه دلیل نداشت سید حسن مجتهد را (که چهار مرجع صلاحیتش را تایید کرده بود) صلاحیتش را احراز نکنند

در مسائل سیاسی هم می‌توان این نشست‌ها را برگزار کرد. مثلا اصولگراها می‌خواهند سر به تن اصلاح‌طلب‌ها نباشد یا اگر اصلاح‌طلبی را هم قبول دارند بی‌خاصیت آن را قبول دارند اما اصلاح‌طلبان معتقدند باید گفت‌وگو کرد. این دو رویکرد متفاوت است؛ رویکرد دفعی و جذبی. رویکرد اصولگراها چه خاصیتی برای کشور داشته است؟ در این سال‌ها طرد برای کشور چه نتیجه‌ای داشته؟ چرا روی جذب کار نکنیم؟ موضوعی که در دوره آقای خاتمی با «تبدیل مخالف به منتقد» و… دنبال می‌شد چرا نباید باز هم دنبال شود؟ در کنار این موضوع معتقدم هیچ معضل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیست که مستقیم یا غیرمستقیم به سیاست ربط نداشته باشد. مگر مشکل بیکارها سیاسی نیست؟ بسیاری از خانواده‌ها درگیر این موضوع هستند. فکر می‌کنید هر شب که جوان خانواده به خانه می‌آید اعضای خانواده‌اش از نظام و کشور تعریف و تمجید می‌کنند؟!! همه‌چیز در کشور ما سیاسی است حتی آب‌بازی جوانان.

ما در ایران نهادی به نام خانه احزاب را داریم که اگر دقیق و حرفه‌ای عمل کند کارکردش همین چیزی است که رئیس‌جمهوری گفته است. چرا این نهاد چنین ظرفیتی ندارد و کار به جایی می‌رسد که رئیس‌جمهوری راسا پیشنهاد می‌دهد؟

متاسفانه همان طور که شما می‌گویید خانه احزاب این ظرفیت را ندارد. باید تقویت شود. دو علت هم دارد. یک علت آن همچنان باقی است و یک علت هم کمی کمرنگ شده است. علتی که همچنان باقی است به این برمی‌گردد که چرا احزاب در ایران قوی نیستند. من معتقد نیستم که ایرانیان صلاحیت و فرهنگ داشتن احزاب قوی را ندارند. ما عقب‌افتادگی فرهنگی یا مرض تشکل‌ناپذیری نداریم. اینها برچسبی است که به مردم می‌زنند. ایرانی‌هایی که به این خوبی می‌توانند غنی‌سازی کنند حزب قوی و تاثیرگذار هم می‌توانند داشته باشند. علت اصلی این موضوع هم سیاسی است. بخش‌هایی قدرتمند در کشور وجود دارند که هنوز تن به رقابت حزبی نداده‌اند. قدرت سیاسی در ایران حضور توده‌وار را می‌طلبد نه حضور سامان‌یافته نیروهای جامعه را. به همین دلیل نیز تشکل‌یابی در ایران با این مانع سیاسی روبه‌رو است. مثل برجام وقتی خواستند درست شد نظام رقابتی حزبی هم بخواهند، درست می‌شود. بنابراین می‌توانیم بگوییم خانه احزاب وقتی قوی می‌شود که هسته اصلی قدرت طرفدار نظام‌یافتگی حزبی باشد. عامل دوم دوره احمدی‌نژاد بود که با هر نوع تشکلی مخالف بودند. بهترین الگوی سامان یابی از دید آنان دویدن مردم پشت سر ماشین رییس‌جمهور بود. در آن فضا خانه احزاب ضعیف شد و حتی به مرحله تعطیلی رسید که به نظر می‌رسد در این دولت کمی هویتش را باز یافته است. اگر آقای روحانی وزیر کشور را مسوول این کار کند و او نیز به واسطه ارتباط کاری که با خانه احزاب دارد از این طریق می‌توان خانه احزاب را فعال‌تر کند. ولی باید کسی این کار را پیگیری کند که این حرف را باور داشته و توان اجرایی آن را هم داشته باشد.
باید یک فرد وجیه‌الجناحین باشد؟

تصور می‌کنم آقای ناطق نوری یا جهانگیری یا نجفی یا کاشفی نیروهای خوبی برای این کار باشند.

موضوع دیگری که آقای روحانی به آن اشاره کرد بحث چهل سالگی انقلاب و کارنامه درخشان سیاسی ما بود. آیا در فاصله دو سال و نیم تا چهل سالگی می‌توان معدل این کارنامه را افزایش داد؟

متاسفانه آقای رئیس‌جمهوری در فشار است و نمی‌تواند همه‌چیز را بگوید. ایشان آرزوی خوبی مطرح کرد و ما می‌توانیم در چهل سالگی جشن بزرگی بگیریم. ایشان بعد از برجام یک موضوعی را مطرح کرد که: ما به برجام ملی نیاز داریم. بعد از انقلاب درون نظام دو نیرو وجود داشته است. یک جریان تقابلگرا بوده و می‌خواسته با تقابل انقلاب و نظام را حفظ کند. یک جریان هم تعاملگرا بوده‌اند. آن طرف ضد توسعه بوده و این طرف توسعه‌گرا بوده است. آن طرف خودی و غیرخودی می‌کرده و این طرف دایره را باز می‌کرده است. آن طرف می‌بریده و این طرف می‌دوخته. این دو نیرو همیشه بوده‌اند و نتیجه کارشان این شده که می‌بینیم. رقابت خیلی خوب است اما نیروی تقابل‌گرا اجازه فعالیت نمی‌دهد. مثلا آقای روحانی از سفر فرانسه با دستاوردهای مهم برمی‌گردد و به یکباره سفارت عربستان ساعت یک و نیم بامداد آتش می‌گیرد. رسانه‌های رسمی هم آن را در بوق و کرنا می‌کنند در حالی که بعدها دیدیم چطور منافع ملی ما با این اقدام دچار آسیب شد. متاسفانه رقابت انتخاباتی در ایران مختص ایام انتخابات نیست و در طول ۴ سال ریاست‌جمهوری هم تداوم می‌یابد و این برای اداره کشور ضرر دارد.

راه‌حل پیشنهادی شما چیست؟

راهش ختم این تقابل جویی است. راهش رسیدن به اجماع ملی است یعنی همان برجام داخلی. دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. ما راهی جز اجماع داخلی نداریم. اگر هسته اصلی قدرت بخواهد کار انجام‌شدنی است. در این سال‌ها بارها گرهی که با دست باز می‌شد را کور کردند و نتیجه‌اش را دیدند. در مواردی هم موضوع را با گسترده کردن دایره باز کردند که نمونه آن انتخابات ٩٢ و دستیابی به توافق هسته‌ای بود. یک مساله دیگر بر سر راه این اجماع وجود دارد و روحانی نمی‌تواند بگوید و آن زیرپوستی است. زیر پوست جامعه سیاسی ایران موضوع و حساسیت جانشینی در جریان است. نیروهای آفندی به دنبال وجین کردن جامعه سیاسی برای روز مبادا هستند وگرنه دلیل نداشت سید حسن مجتهد را (که چهار مرجع صلاحیتش را تایید کرده بود) صلاحیتش را احراز نکنند. این آفندی‌ها الان هم از مقبولیت روحانی در بین مردم خواب ندارند. اصلا دوست ندارند که روحانی بتواند وضع معیشت مردم را بهبود دهد. مساله آنها تنظیم آینده است. خدا به خیر بگذراند ان‌شاءالله.

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=191482

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]