سرویس فرهنگی و اجتماعی بی باک؛ مهدی صاحبی:
اتفاقات زشت و زننده اخیر در بازی پرسپولیس و داماش بهانه ای شد تا برخی از رسانه ها برای جذب مخاطبان بیشتر و مسائلی از این قبیل، فیلم زننده این ناهنجاری را بارها از رسانه خویش منتشر کنند و حتی برخی رسانه ها در هیجدهمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها این فیلم را از صفحه های بزرگ نمایشگرهای غرفه خود بصورت مکرر به نمایش بگذارند!
این در حالی است که تکرار نمایش چنین صحنه هایی آنهم در نمایشگاه مطبوعات و در انظار هزاران مرد و زنی که مشاهده چنین صحنه هایی عرق شرم را بر جبین آنها می نشاند، جز عادی سازی بی حیایی و شکستن قبح مشاهده چنین صحنه هایی چه نتیجه ای می تواند داشته باشد؟
اینکه باید با چنین ناهنجاریها و بداخلاقی هایی مبارزه کرد، امری بدیهی و ضروری است امّا اینکه آیا با این نوع برخوردها و عملکردها کاری از پیش می رود جای سئوال و تامل فراوان دارد.
اگر امثال این بازیکنان خاطی را باشگاه و مسئولین مربوطه بدون هر گونه جنجال رسانه ای توبیخ می کردند و فیلم آن اینگونه به رسانه ها کشیده نمی شد، به یقیین برای جامعه ورزشی کشور و حتی خود آن بازیکنان مفید تر و موثرتر بود تا اینکه عده ای اشتباه دو حوان را اینچنین پررنگ کنند تا حتی رسانه های معاند و ضدانقلابی چون بی بی سی نیز از آن بهره برداریهای لازم را در جهت اهداف خود بنمایند و از آن مهمتر راه بازگشت آبرویی تا حد زیادی برای این دو بازیکن بسته شود.
اتفاق عجیب دیگر در عرصه ورزش، تصمیم نابجا و عجولانه روزهای اخیر مسوولان برگزاری مسابقه راه آهن و مس کرمان در کوتاه کردن اجباری موهای یکی بازیکن در رختکن می باشد که این خود یکی دیگر از مصادیق اشکالات در نوع برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی می باشد.
بنابر گزارش رسانه ها، مسئولان برگزاری مسابقات به میلاد فخرالدینی به خاطر مدل مویش اجازه ورود به زمین مسابقه را ندادند و او را به رختکن بردند و با ماشین ریشتراشی کل موهایش را کوتاه کردند!
البته مدل موی این بازیکن شبیه به آن مدلی بود که میلاد میداوودی استفاده کرده بود. مدل مویی که به اعتقادعموم مردم و مسئولان به هیچ وجه با عرف جامعه اسلامی و ایرانی ما همخوانی ندارد.
حال جای سئوال دارد آیا قبح و تاثیرات منفی این نوع برخوردها با ناهنجاریها فرهنگی و اجتماعی، از نوع مدل موی یک بازیکن بیشتر نبوده است؟ آیا جای شک و تردید است که هر جوانی به موهایش بسیار حساس بوده و سعی دارد از آن برای زیباتر جلوه دادن خود استفاده نماید؟
اگرچه برخی از مدلهای مو که این بازیکن نیز بدان روی آورده بود، با فرهنگ و عرف جامعه ما همخوانی ندارد و قطعا نباید توسط مشاهیر ورزشی تبلیغ شود امّا ایا این شیوه برخورد به اعقتاد آقایان تنها راهکار موجود و کارسازترین و تاثیر گذارترین روش بوده است؟!
چرا باید غرور یک جوان را اینگونه در حضور میلیونها انسان شکسته شود که تا عمر دارد نسبت به اخلاق و فرهنگ تنفری عمیق ریشه بدواند؟ آیا تنها راهکار مطلوب در این زمینه همان بود که مسئولان برگزاری این مسابقه انجام داده اند؟!
بعنوان مثال آیا امکان نداشت تا به این بازیکن یک روز فرصت داده می شد تا مدل موی خود را متناسب با عرف جامعه آرایش نماید و در صورت عدم اطاعت و عمل ننمودن به دستور مسئولین مربوطه او را از بازیهای بعدی محروم کرد و حتی باشگاه اورا جریمه نقدی نماید و از قراردادش کسر نماید.
به هر حال آنچه بدهی است اینکه برخی از اقداماتی که به ظاهر در راستای مبارزه با ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی صورت می گیرد، نه تنها هیچ کمکی به فرهنگ کشور نمی کند بلکه خود نوعی آسیب فرهنگی و اجتماعی بزرگتر قلمداد می شود.