ابطحی در صفحات اینستاگرام و فیسبوک خود نوشته است: در سال ٨٨، در همانجا که میدانید، رو به دیوار نشسته بودم. از پشت کاغذ به دستم دادند. نوشته بود: تمام اموال خود و همسر و دخترها و همسرشان را بنویسید. نیم ساعتی طول کشید تا ورقه را برگرداندم پشت سر. بازجو خواند. صدای پچ پچ میآمد. از پشت صدای بازجو آمد که باور نمیکرد. دوباره کاغذ را از پشت سر به من داد. نوشته بود بنویس هرچیزی غیر این لیست پیدا شد مال حکومت باشد. اینبار سریع جواب نوشتم قبول دارم.
آقای بازجو البته با لحنی مؤدبانه گفت این نوشته رسمی است. واقعا بقیه اموال را اگر ننوشته باشی از ملکیتت بیرون میآید. گفتم فهمیدم. اینبار با صدایی که من هم شنیدم، گفت قیمت و مخارج اسبهای آقای فلانی، که او اسم آورد و من اسمش را نمیگویم، از اموال تو بیشتر است. هنوز شیرینی آن حرف در وجودم هست. حتما آن بازجوییها و صدایش در بخش مربوطه سپاه حفظ شده است.
فکر کردم به جای چالش این روزهای فیش حقوق، این ماجرا را نقل کنم. دوران اصلاحات، دوران تمیز مالی بود. واقعا مهمترین دلیلش حساسیتهای غیرقابل اغماض رئیس دولتش بود.
