به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، اینکه صاحب یک شرکت تبلیغاتی عروسی دخترش را روی بیلبوردهای شهری به او تبریک بگوید، اگر دارای منطقی باشد از این دو گزینه خارج نیست؛ تابلو خصوصی و متعلق به خود من است و یا اینکه پولش را دادهام.
آنچه عقل حکم میکند و قانونهای شکستهبسته هم کموبیش میگویند، محتوای تبلیغات جزء حقوق مردم است و سهم چشم و فرهنگ مردم متعلق به مالک رسانه نیست.
آقایی که چنین کاری کرده، علیرغم موقعیت اجتماعی و تشخص و دارایی و دکوپز، هیچ فرقی ندارد با کسی که برای عروسی دخترش ارکستر میآورد و تا صبح اهل محله را با سروصدای جشنش بیخواب میکند.
هیچ فرقی ندارد با مسافرکشی که با صدای ضبطش آلودگی صوتی ایجاد میکند و اگر شاکی شوی میگوید ماشین شخصی است، میخواستی تاکسی سوار شوی!
هیچ فرقی ندارد با کسی که آب را هدر میدهد و موجب کمآبی میشود و میگوید پول قبضش را میدهم.
هیچ فرقی ندارد با کسی که…
منطق این اتفاق اشرافی و با کلاس، همینقدر سخیف و بیکلاس است…
من احساس کردم ما مثل مردم قصههایی هستیم که برای عروسی دختر پادشاه باید هفت شب و هفت روز فریاد و طبل و شیپور جارچیان را تحمل کنند و خرج سور و سات عروسی هم بر گردهشان سنگینی کند.
کاش لااقل در روزگاری این اتفاق سخیف اشرافی میافتاد که این همه فقر و گرفتاری وجود نداشت!
گلایه اصلی را اما باید از دستگاههای نظارتی بهویژه اداره ارشاد و شهرداری نمود.
مگر قرار نبوده بر محتوای تبلیغات شهر نظارت کنید؟ این تبلیغ اشرافی و موهن به شخصیت مردم، چه از زیردست شما در رفته باشد و چه بدون هماهنگی با شما انجام گرفته باشد، قطعاً مستحق پیگیری و مواخذهاید.
در شهری که هتلهای کذایی میسازند و عبارات منفوری مانند مجلل و اشرافی را از زبالهدان درمیآورند و ترویج میکنند و صدا و سیمای عوام ما هم برایش تیزر میرود و بعد صاحبانش میروند با پولشان مسجد و حسینیه وقف میکنند، در شهری که مراکز خرید و مسابقه مصرف و بخوربخور درست میکنند، با کلی حواشی فرهنگی مبتذل و فضای زیارت را خراب میکنند، بعد ساختمانش را به یاد امام هشتم به شکل ۸ میسازند، به والله همین را کم داشتیم که بعضیها چون دستشان میرسد، اسم دخترشان را توی چشم مردمی بکنند که در تأمین ابتدائیات زندگیشان دچار مشکلاند.
اگر خواب مدیران اقتصادی همچنان سنگینتر شود و مدیران از صدر تا ذیل افتخارآفرین ارشاد و شهرداری بیدار نشوند، بعید نیست که بهزودی، همهی ما باید صدای بادگلوی نوکیسگان را بشنویم و تحسین نماییم…
————————
سید محمدرضا میری
————————