«محمدصادق کوشکی» در روزنامه «حمایت» نوشت:
ارزیابی مسیری که به توافقنامه هستهای میان ایران و ۱+۵ منتهی گردید- از ابتدای گفتگوهای هستهای تا مقطع شکلگیری توافق- نشان میدهد قواعد ناظر بر برجام ازنظر غرب و آمریکا، از همان اصولی پیروی میکند که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون با ایران معمول داشتهاند. بهخصوص اینکه در روزهای اخیر شاهد عهدشکنیهای متعدد آمریکا و متحدانش در توافق هستهای، به سیاق دائمی آنان در ادوار مختلف انقلاب بودهایم و باید گفت که چنانچه نشانههای عدم وفای به عهد از سوی طرف غربی در برجام دیده نمیشد، جای تعجب و شگفتی داشت. از زمانی که مذاکرات هستهای آغاز گردید، رهبر بصیر انقلاب، بارها نسبت به بدعهدی و نقض عهد طرف مقابل تذکر داده و همواره مردم و مسئولین را به رعایت جانب احتیاط در مورد وعدههای آمریکایی و غربی دعوت کردند.
شواهد موجود در عرصه بینالمللی و داخلی، از بسترسازیهای غرب و آمریکا برای کارشکنی در برجام و آمادگی کشورمان برای مقابله با هرگونه نقض عهد، حکایت دارد. چندی پیش بود که دکتر صالحی، رئیس آژانس انرژی اتمی، پس از اظهارات صدراعظم آلمان در خصوص ادعای نقض مقررات شورای امنیت به دلیل ادامه برنامه موشکی کشورمان و نیز سخنان دبیر کل سازمان درباره تناقض ادعای آزمایشهای موشکی با روح برجام، از زمینهچینی برای تمهید توطئهای جدید علیه ایران خبر داد و بهتازگی، از اقدامات متخصصین بهمنظور آمادگی برای مقابله با نقض برجام سخن به میان آوردهاند. این سخنان را باید به اظهارات سخنگوی محترم سازمان انرژی اتمی اضافه کرد که به امکان سریع بازگشتپذیری، در ظرف زمانی یک ماه و نیم برای تولید ۱۰۰ هزار سو اشاره داشتهاند. جدیترین هشدار در مورد اقدامات متقابل ایران در صورت نقض برجام نیز هفته گذشته از سوی دکتر لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایراد گردید: «مجلس شورای اسلامی با کمال تأسف از اقدام دبیر کل(سازمان ملل)، به دولت آمریکا و مجلس نمایندگان و سنا هشدار میدهد اقدامات ایذایی در مقابل توافق هستهای به نقطهای رسیده است که راهی جز مقابله برای ایران باقی نمانده است.» دراینباره گفتنیهایی هست:
۱- ضمن احترام به تیم مذاکرهکننده و تلاشهای فراوان و خستگیناپذیر آنان برای حراست از منافع ملی، باید گفت که در متن برجام، نواقص و اشکالاتی وجود دارد که ریشه برخی از عهدشکنیها به آن بازمیگردد. خلل و فرجهای متن یادشده بهگونهای است که دادههای ما بهصورت نقد و در ظرف زمانی کوتاهی بوده اما آنچه دریافت کردهایم یا نسیه و یا اندک بوده است. طبیعی است که طرف مقابل در چنین شرایطی، وقتی خواستههای خود را محقق میبیند، از نقد کردن ستاندههای نسیه استنکاف کند و به عهدش پایبند نباشد. ناگفته نماند کاخ سفید، تا آنجا که در حافظه تاریخی انقلاب ثبتشده است، همیشه به بیماری دوگانگی گفتار و عمل گرفتار بوده و در موضوع توافق هستهای نیز مایل نیست که این سند، به صورتی که منافع ایران را تأمین نماید، عملی شود. ازآنجاکه برجام یک سند بینالمللی است، اگر به آن عمل کند، برخلاف منافع خود گام برداشته و چنانچه به آن پایبند نباشد، در سطح جهانی رسواتر خواهد شد، بنابراین، بهترین راه ازنظر دولت واشنگتن، تفکیک قائل شدن بین سیاستهای اعلامی و اعمالی دراینباره است؛ بدین معنا که در سیاستهای اعلامی بر اجرای تعهداتشان تأکید و تصریح میکنند اما در مقام عمل، رفتارشان بهگونهای است که کشورمان نصیبی از توافق هستهای نداشته باشد.
۲- لزوم آمادگی کشورمان برای مقابله با نقض برجام، از ناحیه همین سیاستهای دوگانه ناشی میشود. مثلاً وقتی تحریم سرمایهگذاری خارجی رفع میشود، کنگره آمریکا، مشکلاتی بر سر راه صدور ویزا برای تاجرانی که به ایران سفر میکنند، ایجاد میکند. زمانی که تحریم سوئیفت روی کاغذ برداشته میشود، بانکهای خارجی با تهدید از همکاری با کشورمان منع شده و عملاً راه تجارت جهانی با ایران مسدود میگردد. علاوه بر این، مخالفت علنی با موضوع آزمایشهای موشکی که اساساً ارتباطی با نقض برجام ندارد، اتهامات حقوق بشری و ادعای حمایت ایران از تروریسم، در خوشبینانهترین حالت، طرح جدیدی برای عادیسازی روند نقض برجام را مهیا میکند که در صورت عدم مقابله با این روند، سرعت و شدت بیشتری به خود خواهد گرفت. بنابراین، به نظر میرسد طرفهای غربی و اروپایی تلاش میکنند موضوع نقض برجام را امری عادی و طبیعی جلوه داده و در کنار دم زدن از پایبندی به توافق، سعی در حساسیتزدایی از موارد نقض آن در میان مردم و مسئولین داشته باشند.
راهکار برونرفت از چنین شرایطی که بوی نامطبوع توطئه از آن به مشام میرسد، بهطور خلاصه در سه بخش قابلبررسی است:
اول: در متن برجام، ظرفیتهای قانونی برای مقابله با نقض عهد وجود دارد، ازجمله اینکه در این سند آمده است درصورتیکه هر یک از طرفین، برجام را نقض کرد، طرف مقابل میتواند اقداماتی برای جلوگیری از آن انجام دهد. هیئت نظارت بر برجام در این مقطع، وظیفه حساس و سنگینی به عهده دارد و ضمن التزام حداکثری به شروط ۹ گانه رهبر حکیم انقلاب، الزامات دهگانه شورای عالی امنیت ملی و شروط ۹ گانه مجلس شورای اسلامی برای اجرای برجام، هرگونه نقض عهدی را بدون ملاحظه اعلام و از ظرفیتهای حقوقی در این خصوص استفاده کند.
دوم: همانگونه که در جنگ تحمیلی و پسازآن، سیاست «تهدید در برابر تهدید»، گزینه نظامی دشمن را عملاً بیاثر کرد، در برجام نیز باید راهبرد «تعهد در برابر تعهد» مورد بازبینی قرارگرفته و همه مراحل فنی و حقوقی برجام، گامبهگام اجرا شوند. بهعبارتدیگر، به ازای هر تعهدی که عمل میکنیم، آمریکا و متحدانش نیز باید به همان میزان و اندازه از تعهداتشان را عملی کنند و ضروری است در این میان، از هرگونه خوشبینی و شتابزدگی اجتناب گردد.
سوم: از منظر سیاسی، عکسالعمل و پاسخ بهموقع، صریح، قاطعانه و انقلابی در برابر زیادهخواهیهای دشمن میتواند نقش بسزایی در عقب راندن آنان از مواضع استکباری و ناکام گذاشتن مکر و تدلیس آنان داشته باشد. تجربه نشان داده است که هر جا از موضع ضعف در برابر دشمنان ظاهرشدهایم، موانع بیشتری بر سر راه کشور و انقلاب ایجادشده و هر جا که بدون تقیه از آرمانهای انقلاب دفاع کردهایم، دشمنان عقب نشستهاند.
ازآنجاکه موضوع فعالیتهای صلحآمیز هستهای، مسئلهای ملی و فراجناحی است، لذا مقابله با توطئههای دشمن در این موضوع اساسی، نیازمند اجماع همه جریانها در کشور است، چراکه تجربه ثابت نموده تنها با همدلی و همزبانی است که میتوان از گردنههای دشوار عبور کرد و به سرمنزل اقتدار و پیشرفت رسید.