شنیدهها حاکی است که در حالی که یک سال به پایان دولت یازدهم باقی مانده، برخی از جریانات به ویژه در میان اصولگرایان، فعالیتهای تبلیغاتی خود را آغاز کردهاند. شما این گزاره را تایید میکنید؟
اول اینکه به نظرم دو جناح فعالیتهای انتخاباتی را آغاز کردهاند و نه فقط اصولگریان، بلکه اصلاحطلبان هم این حرکت را آغاز کردهاند. نکته دیگر اینکه تنها در یک ماه نمیشود فعالیت انتخاباتی کرد و نامزدها به زمان بیشتری برای معرفی خود به مردم نیاز دارند. شاید تبلیغ مستقیم از منظر قانونی خلاف است، چرا که تعریف تبلیغ مستقیم کاملا مشخص است اما کسانی که میخواهند نامزد شوند باید برنامهها، کارنامه وعملکرد خود را به مردم معرفی کنند و راهی غیر از این پیش روی آنها نیست. بر این اساس معتقدم که این مساله حق طبیعی کسانی است که میخواهند در انتخابات کاندیدا شوند. به ویژه آنکه کارهای اجرایی در دست مسئولان منتخب دولت است. این انتقاد بیشتر نسبت به آن وارد است و به همان اندازه افراد دیگر حق دارند خودشان را به مردم معرفی کنند.
تبلیغات نامزدها در انتخابات زمانی صورت میگیرد که جناحهای سیاسی بر روی یک فرد به اجماع یا حداقل به توافق رسیده باشند. در جناح اصلاحطلب تا به امروز توافق بر روی آقای روحانی انجام شده است، در جناح اصولگرا آیا توافقی شکل گرفته است یا خیر؟
خیر، مشخص نشده اما بر اساس ظرفیتها و سوابق افراد میتوان حدس زد که کاندیدای اصولگرایان چه کسی است؛ اگرچه هنوز توافق یا اجماع نظری بر روی کسی صورت نگرفته است.
گفتید بر اساس ظرفیتها و سوابق افراد میتوان درباره نامزد اصولگرایان گمانه زنی کرد؟
من نمیخواهم تعیین تکلیف کنم.اما نظر شخصیام این است که آقای قالیباف ظرفیتهای بالایی دارد و اگر جامعه بزرگ اصولگرایی با اتفاق روی ایشان اجماع کنند، ایشان گزینه مطلوبی است. به نظرم آقای قالیباف در دوره قبل به دلیل تکثر نامزدهای اصولگرا در حقش اجحاف شد.
احمدینژاد در لیست احتمالی اصولگرایان قرار میگیرد؟
احمدینژاد میتواند یکی از این افراد باشد. به هر حال ایشان در کارنامه اش هم عملکرد مثبت و هم منفی دارد. طبیعی است که طرفدارانی نیز در جامعه دارد و این حق هر کسی است که بخواهد در انتخابات کاندیدا شود.
در جناح اصولگرا عدهای معتقدند دولت روحانی در دوره دوم هم تداوم دارد و به قول عدهای دیگر دولت تک دورهای است.این تناقض در جناح اصولگرا را چگونه ارزیابی می کنید؟
اگر رئیسجمهوری برای دور دوم هم ظرفیتسازی کند و رای بیاورد امری پسندیده است و این مساله به نفع کشور است. اما این بدین معنی نیست که انتخابات فرمایشی برگزار شود. معتقدم که رئیسجمهوری دو دورهای برای کشور بهتر است، چون وقت دارد که برنامههایش را عملیاتی و اجرایی میکند. اینکه اصرار کنیم که ایشان حتما رئیسجمهور شود، منطقی نیست. هر کس میتواند نامزد انتخابات شود و قانون ضوابط را روشن کرده است.
تخریب دولت یازدهم هم در حوزه کاری جناحهایی است که میخواهند در انتخابات سال ۹۶ کاندیدای خودشان پیروز شود.
در انتخابات رقابت بسیار پسندیده و تخریب مذموم است و بداخلاقی سیاسی محسوب میشود. باید بدانیم که تخریب دولت یعنی تخریب نظام. اما انتقاد سازنده پسندیده و الزامی است. به طور مثال دولت یازدهم در سیاست خارجی به نسبت اوضاع فعلی جهان، موفق عمل کرده است اما در حوزه اقتصاد پیچیدگی هایی وجود دارد و به تعبیر من پاشنه آشیل دولت، اشتغال و تولید است. نابسامانیهایی در حوزه اقتصاد ایجاد شده و دولت موفق نشده که آرامش اقتصادی را به طور کامل در جامعه برقرار کند که باید تا پایان دولت منتظر اقدامات در این حوزه ماند.