حتی قبل از برگزاری فینال فصل گذشته جام حذفی بین استقلال و ذوب، واضح به نظر میرسید که علی منصوریان جانشین پرویز مظلومی روی نیمکت استقلال خواهد بود. سرمربی جوان و جدید آبیها فرصت بسیار خوبی برای ساختن تیم مدنظرش داشت اما کادر فنیاش را بدون مربی بدنساز بست و در شرایطی تیمش را به اردوی ارمنستان برد که هیچ خبری از بدنساز تخصصی در بین استقلالیها نبود. بدنساز ویژه استقلالیها دیرتر از زمان استاندارد به تیم اضافه شد تا فشار شدید بدنسازی به هفتههای اول منتقل شود. این اولین اشتباه محاسباتی علیمنصور بود که موجب شد در شروع فصل، استقلال از دو بازی تنها به یک امتیاز دست پیدا کند و نمایشهای جالب توجهی از این تیم تماشا نکنیم.
عملکرد سرمربی استقلال در فصل نقل و انتقالات نیز تا حدود زیادی قابل نقد به نظر میرسد. او در تابستان بیشتر از آنکه به دنبال جبران ضعفهای تیمش باشد، در جستجوی بهانهای برای پیروز شدن در جنگ روانی با پرسپولیس بود. به همین خاطر بود که منصوریان با قراردادی سنگین کنعانیزادگان را از پرسپولیس به خدمت گرفت تا این بازیکن فقط با ۱۸۰ دقیقه بازی، همه هواداران استقلال را ناامید کند. نه اعتماد به مگویان و نه خرید رابسون نیز، استقلال را صاحب یک خط دفاعی اطمینانبخش نکردند. این اتفاق در خط حمله نیز تکرار شد. منصوریان همه تمرکزش را برای خرید کاوه رضایی گذاشت و با همین رفتار، سجاد شهباززاده را از تیم دور کرد. سجاد تصمیماش را برای جدایی گرفته بود و برای تغییر تصمیم او دیگر دیر شده بود. منصوریان از بین علی قربانی و ارسلان مطهری، اولی را به استقلال برد اما این ارسلان بود که لیگ شانزدهم را رویایی آغاز کرد. آرش افشین، خرید دیگر این مربی برای فاز هجومی استقلال بود. بازیکنی که بعد از یک نیمفصل بدون تیم ماندن، با آبیها قرارداد ۵۰۰ میلیونی امضا کرد تا به نیمکت این تیم دوخته شود.
به نظر میرسد علیرضا منصوریان، زمان مناسبی را برای نشستن روی نیمکت استقلال انتخاب نکرده است. او بعد از هدایت نفت تهران، به تجربههای بیشتری نیاز داشت اما مستقیما از تیم بیهوادار و آرام نفت، به نیمکت پرهیاهوی استقلال رسید. حالا نه اصطلاحات انگلیسی نجاتدهنده این مربی خواهند بود و نه جیپیاس و بشکههای آب یخ. برای زندهماندن رویاهای دور و دراز استقلال در این فصل، منصوریان باید خودش را نشان بدهد. باید از کنفرانسهای مطبوعاتی فرار نکند، باید رویکردهای تازهای را به تیمش اضافه کند تا تنها نقشه گلزنی استقلال، سانترهای خسرو حیدری نباشند. علی منصوریان، این هفتهها تاوان عجلهاش برای هدایت استقلال را میدهد. تاوان بیتابی و بیصبری برای بازگشت به تیم محبوب به هر قیمتی. او نه در پیشفصل، نه در نقل و انتقالات و نه حتی در شروع لیگ، سیمای یک مربی بزرگ را به نمایش نگذاشته است. منصوریان در استقلال تجربه میکند اما استقلال، هیچوقت جای تجربه و آزمایش نبوده است.
هما رهنورد
احسنت !!!! مطلب عالی بود فقط این را هم اضافه کنیم که منصوریان به محض ورودش خیلی شتابزده شروع به کری خوانی برای رقیب کرد بطوریکه بازیکنهای تیمش هم به تبع آقای سرمربی کری خوانی کردند تا الآن تنش بیش از اندازه ای در ورزشگاه ها در بین تماشاچیان شاهد هستیم
عالی بود مطلبتون.