افق نیوز/حجتالاسلاموالمسلمین علی رازینی، روحانی ۶٣ساله، از قدیمیترین مسئولان دستگاه قضائی نظام جمهوری اسلامی است که ورودش به قوه قضائیه به سال ١٣۵٩ بازمیگردد. رازینی بعد از آن در قوه قضائیه ماند و بعدها در مناصب دیگری نظیر ریاست دادگاه استان خراسان، معاونت حقوقی قوه قضائیه، ریاست دادگاه ویژه روحانیت، ریاست دادگاههای ویژه رسیدگی به تخلفات جنگ، ریاست کل دادگستری تهران (در دور دوم ریاست آیتالله محمد یزدی)، ریاست دیوان عدالت اداری (دور دوم ریاست آیتالله هاشمیشاهرودی)، ریاست سازمان قضائی نیروهای مسلح و ریاست دانشکده علوم قضائی به خدمت پرداخت. خبرگزاری «فارس» در گفتوگویی با علی رازینی که این روزها ریاست شعبه ۴١ دیوانعالی کشور را برعهده دارد، به موضوع منافقین، عملکرد آنها در پیش و پس از انقلاب، محاکمه منافقین و وضعیت امروز آنها پرداخته که بخشهای مهم آن را در ادامه میخوانید.
بسیاری از بزرگان و حتی دوستان و یاران نزدیک امام(ره) نزدیک بود در دام التقاط بیفتند و بپذیرند این روش، روش خوبی برای مبارزه است یا حداقل میتوان سازمان مجاهدین را بهعنوان یک گروه مبارز پذیرفت. معدود افرادی از بزرگان انقلاب و کشور که در رأس آنها حضرت امام (ره) بودند، این فریب را از ابتدا باور نکردند. امام (ره) از همان دهه ۴٠ که دوران طلایی این گروه بود، آنها را تحویل نگرفت و به رسمیت نشناخت؛ حتی زمانی که در عراق تبعید بودند آنها رفتند تا با امام (ره) ملاقات کنند اما امام وقت ملاقات نداد و آنها را نپذیرفت. بزرگترین خیانت منافقین نه ترورهای کور مردم بیگناه بود و نه همکاری با رژیم بعث؛ خیانت اصلی این بود که این گروه میخواستند چیزی را که اسلام نبود بهعنوان اسلام انقلابی به خورد مردم دهند و بسیاری از افراد را هم با این تفکر منحرف کردند.
در زمان طاغوت که ما باید با رژیم فاسد مبارزه میکردیم، اینها یاران داخلی خودشان را به دلیل مخالفت میکشتند. این تفکر هدف وسیله را توجیه میکند، تفکر خطرناکی است، زمانی یک فرد، بیبندوباری میکند و گناهی انجام میدهد ولی نمیآید این انحراف شخصی را بهعنوان یک مکتب ارائه دهد اما وقتی مسعود رجوی مثلا گرایشی به همسر یکی دیگر از رهبران سازمان پیدا میکند، میآید و با گستاخی، این گناه را توجیه میکند و میگوید: «ما ازدواج تشکیلاتی انجام میدهیم» و بهتبع این موضوع عده زیادی از یاران خود را وادار به فساد میکند و در کل سازمان، بیبندوباری به وجود میآورد.
*بعضی از گروههای چپ مانند «چریکهای فدایی» فعالیت نظامی داشتند اما بیشتر گروههای چپِ حزبی اینطور نبودند؛ مجاهدین اما در برابر نظام اعلام قیام مسلحانه و در بعضی شهرها به صورت مسلحانه در خیابان قدرتنمایی کردند، خانههای تیمی گرفتند و با نیروهای نظام مثل سپاه و ارتش مقابله کردند.
رجوی نیاز به یکسری برده داشت؛ یعنی افرادی که صددرصد مطیع او باشند، نهاد خانواده را مزاحم خودش میدید، برای اینکه این نهاد را به هم بزند، گناه بزرگ زنای محصنه را مرتکب شد و اعلام کرد همه شما باید این عمل را انجام دهید و گفت آن سیستم قبلی ازدواج را قبول نداریم. هر زنی با هر مردی که دوست داشت، میتواند ارتباط داشته باشد و ازدواج قبلی مهم نیست. این تفکر خیلی مهمتر از ترور یا جاسوسی برای صدام است.
بعد از اینکه سازمان مجاهدین علیه انقلاب اسلامی اعلام جنگ مسلحانه کرد، امام فرمودند اینها معارض هستند و با آنها برخورد قاطع صورت گیرد. امام فرمودند اگر یک گروه مسلح در مقابل نظام قیام کند همه اعضای آن معارض هستند؛ حتی آنهایی که در شاخه نظامی نیستند و نظام شروع به برخورد با اینها کرد.
بسیاری از افراد از تیزبینی امام(ره) در برخورد با منافقین تعجب کردند؛ دادگاه انقلاب در آن زمان افراد سرشناسی مانند نصیری و هویدا را محاکمه میکرد و در برههای هم عدهای از اعضای این گروهکها را محاکمه کرد و در صورت لزوم با صلابت کامل اعدام هم میشدند.
من در سال ۶٠ بهعنوان حاکم شرع به بجنورد رفتم، مسئولان فرهنگی آن شهر به من اعلام کردند که ٨٠ تا ٩٠ درصد از جوانان این شهر گروهکی هستند و ٢٠ درصد حزباللهی و بیخط. بجنورد از مناطقی بود که منافقین زودتر از ٣٠ خرداد جنگ مسلحانه را در آنجا شروع کردند. وقتی پنج نفر محاکمه و اعدام شدند، قضیه تمام شد.
ما خدا را برای عملیات مرصاد شکرگزاریم. چقدر در سالهای ۶٠ و ۶١ باید زحمت میکشیدیم تا یک خانه تیمی را شناسایی و آنها را دستگیر کنیم، اینها آدمهای خطرناکی بودند و میرفتند سپر انسانی میگرفتند، مردم را گروگان میگرفتند و جان آنها به خطر میافتاد. بچههای سپاه و کمیته باید با فداکاری و احتیاط بسیار یک منافق را در یک خانه تیمی دستگیر میکردند تا به همسایه آسیبی وارد نشود. نمیتوانستیم نارنجک بیندازیم. با چه زحماتی اینها دستگیر و محاکمه میشدند. مشکلات عملیاتی، مشکلات پروندهای، موانع حقوقبشری و همه اینها وجود داشت تا ما یک آدم خطرناک برای بشریت را اعدام کنیم و جامعه بشری از دست او راحت شود. در عملیات مرصاد، خداوند کمک کرد و آنها با حماقت خودشان همه یک جا جمع شدند. به جای اینکه دادگاه اینها را محاکمه کند و حکم اعدام دهد، همه آنها با پای خودشان به تله افتادند و هوانیروز از بالا آنها را با راکت زد و همه را از بین برد. یعنی کار صد سال دادگاه انقلاب را هوانیروز در یک شب انجام داد، چون اینها آدمهای احمقی بودند و اطلاعات غلطی به آنها داده بودند که ایران از هم پاشیده است و اوضاع خیلی خراب است و همین که از مرز بروید و وارد ایران شوید، همه از شما استقبال میکنند.
مسئله ۶٧ خیلی پیچیده نیست. عدهای جرمی مرتکب و محاکمه میشوند و به زندان میروند. زمانی هم که در زندان هستند، باز جرمی مرتکب میشوند یا بعضی از جرائمی که قبلا انجام دادهاند، برملا میشود. مثلا فردی بهخاطر یک جرم به دو سال حبس محکوم میشود؛ اما در این مدت مشخص میشود در یک ترور هم نقش داشته است. تعدادی از منافقین در شرایطی بودند که جرائم جدیدی داشتند که امام (ره) دستور دادند، اینها دوباره محاکمه شوند و یک جمعی مرکب از قاضی و دادستان آمدند و در یک برهه، همه را محاکمه کردند و حکم صادر شد.
ما باید برای امام (ره) دعا کنیم که همان روزهای اول که منافقین قیام کردند، ملاحظه توصیه افراد ترسو را نکردند؛ امام قاطع فرمودند احکام شرع باید اجرا شود و احکام شرع اجرا شد. اگر با چند دهنفر از آنها، همان سالهای انقلاب برخورد نمیشد و اعدام نمیشدند، فرزندان بسیاری از خانوادهها به دام منافقین میافتادند؛ علت ناامنی امروز افغانستان، عراق و سوریه این است که آنجا امام ندارند، دادگاه انقلاب ندارند؛ اگر امام و دادگاه انقلاب داشتند، عراق وقتی صدام سقوط کرد در دو هفته امن میشد.
منافقین خیلی ضعیف شدهاند، ولی ما نباید دشمن را ضعیف ببینیم و باید هوشیاری خودمان را حفظ کنیم؛ زیرا اینها بر مبنای یک جنگ شرافتمندانه عمل نمیکنند و نامرد هستند. بنابراین ما باید هوشیار باشیم تا آسیب نبینیم. نباید خیلی آنها را دستکم گرفت؛ اما منافقین به نظر من آیندهای ندارند و نمیتوانند در هیچ کجای دنیا برای خودشان جای پایی باز کنند.
رأس اینها شیطان است، یعنی وقتی آمریکا پشتیبانی میکند و عربستان پول میدهد، برای خودشان سازماندهی ایجاد میکنند. پول میگیرند و مزدوری میکنند و متناسب با آن کارهایی انجام میدهند و ما باید هوشیار باشیم؛ همانطورکه نیروهای مسلح وظیفه خودشان را انجام میدهند، دستگاه قضائی هم مسلما وظیفه خودش را انجام میدهد؛ اکنون نیز اگر گروههای مسلحی باشند که علیه کشور اقدام کنند، دادگاه انقلاب و دستگاه قضائی به همان قوتی که در قبل بوده، برخورد میکند، چه از داعش باشند، چه منافقین یا هر گروه دیگری. امتیاز جمهوری اسلامی ایران و علت اینکه کشورمان امروز امن شده، این است که نیروهای نظامی و قوه قضائیه ضمن رأفت و رحمت که خداوند فرموده، در اجرای حکم خدا قاطع هستند و مماشات نمیکنند.
من فکر میکنم رجوی ایدز گرفته (با خنده)؛ چون آدم زنبارهای بود و به همه خیانت کرد. من فکر میکنم یا مُرده است یا وضعیتی بدتر از مُردن دارد، چون در هیچ مجمعی در چند سال اخیر ظاهر نشده و هیچ جایی دیده نشده است. معلوم است یا به اندازهای مریض است که نمیتواند حضوری داشته باشد یا واقعا مُرده است.
وقتی در دنیا در کشوری انقلاب میشود و حکومت جدیدی روی کار میآید، صدها نفر را بدون محاکمه بهدار میکشند و خون در شهرها راه میاندازند؛ اما انقلاب اسلامی تنها انقلابی در تاریخ بوده که چنین رفتاری در آن صورت نگرفت. خدا امام (ره) را رحمت کند که فردای انقلاب، دستور دادند دادگاه انقلاب تشکیل شود. اگر امام (ره) میخواستند مانند بقیه عمل کنند، میگفت بچههای انقلابی بروند همانطور کار خودشان را انجام بدهند؛ اما گفت ترمز کنید، شما حق دخالت ندارید، اتهام افراد باید در دادگاهها رسیدگی شود. ولی قطعا همه آنها محاکمه شدند و قاضی زیر حکم آنها را امضاء کرده است و گفته است به این دلیل باید اعدام شوند. ما این شهامت را داشتیم که هرکس را اعدام کردهایم، نوشتیم این آقا به این دلیل اعدام شده است و زیر آن را امضا کردهایم و این افتخاری است برای ما. حالا امروز آیینهای دادرسی متفاوت است. یک زمانی سختتر و یک زمانی آسانتر است و شرایط متفاوت است؛ ولی خود نفس اینکه ما محاکمه کردیم، طبیعی است. در شرایط بحرانی یا جنگی نمیشود محاکمه را ١٠ سال طول داد.