به گزارش خبرگزاری افق در روزهاى اخیر «گلوبال ریسرج» از طرح مشترک آمریکا و عربستان سعودى براى وادار کردن ایران به خروج از سوریه، خبر داده است.به نوشته این سایت، آمریکا و عربستان سعودى تلاش کردهاند با مدیریت مجموعهاى از بحرانها، ایران را به خروج نیروهایش از سوریه وادار کنند. سازوکار محورى این برنامهها را تحریک به آشوب در داخل مناطق مرزى، ایجاد تهدیدهاى تروریستى در داخل ایران و تحریک به انقلاب رنگى، تشکیل مىدهند.این سایت در ادامه، شرح مفصلى از سه تحرک در هم تنیده براى بر هم زدن ثبات در ایران ارائه کرده است. درگیرى و مناقشات با شبهنظامیان کرد، تحریک بلوچها به جدایىطلبى و تلاش براى ایحاد ناامنى در ایران از طریق داعش، برخى از محورهایى هستند که در این گزارش به آنها اشاره شده است.
در این مقال بهصورت مختصر به محورهاى مختلفى در این ارتباط مىپردازیم.
* اعلام اتحادى نامیمون
بهعنوان مشتى از خروار، در اوائل سال جارى سخنگوى کاخ سفید در نشست خبرى با اشاره به روابط آمریکا و عربستان سعودى تأکید کرد که واشنگتن و ریاض براى مقابله با ایران، «همکارى نزدیکى» دارند.
در ادامه اظهارات ضد ایرانى مقامات آمریکایى، حالا کاخ سفید بر همکارى نزدیک این کشور با عربستان سعودى براى مقابله با ایران تأکید کرده است.
سخنگوى کاخ سفید در نشست خبرى خود به سؤالات خبرنگاران پاسخ داد که بخش مهمى از سؤالات به موضوع طرح پیشنهادى در کنگره آمریکا بهمنظور بررسى نقش عربستان سعودى در حملات ۱۱ سپتامبر اختصاص داشت.
جاش ارنست در اینباره گفت بعید است که رئیسجمهور آمریکا با انتشار متن گزارش کمیته تحقیق کنگره در مورد نقش عربستان در حادثه حمله یازده سپتامبر ۲۰۰۱ موافقت کند.
سخنگوى رئیسجمهور آمریکا تصریح کرد: «ما همچنان معتقدیم که مىتوانیم نگرانىهایمان در ارتباط با عربستان سعودى را از راه دیپلماسى حل کنیم. البته آنها شریک مهمى براى آمریکا در مقابله با تروریسم هستند.»
ارنست ادامه داد: «حوزههاى متنوعى هستند که ما با یکدیگر همکارى نزدیکى داریم. از موضوع حل وضعیت کنونى در سوریه تا تضعیف و در نهایت نابودى داعش، جنگ با القاعده در یمن یا براى مقابله با فعالیتهاى مخرب ایران در منطقه.»
سخنگوى کاخ سفید همچنین گفت: «قطعا حوزههایى هستند که آمریکا و عربستان سعودى بهطور مؤثر با هم کار مىکنند اما قطعا ما روى همهچیز اتفاق نظر نداریم اما این تفاوتها را مىتوان از راه دیپلماسى حل کرد.»
خبرنگارى سؤال کرد آیا موضوع طرح پیشنهادى در کنگره آمریکا درباره ۱۱ سپتامبر در دیدار اوباما با ملک سلمان مطرح خواهد شد؟
ارنست در پاسخ به این سؤال، باز هم موضوع ایران را پیش کشید و گفت: «فکر نمىکنم این موضوع در دستور کار و گفتگوى رئیسجمهور (آمریکا ) باشد. موضوعات بسیار زیادى براى بحث و گفتگو وجود دارد که برخى از آنها را مطرح کردم، بهطور خاص موضوعات مربوط به ایران، داعش و وضعیت در یمن.»
* آمریکا و رژیم صهیونیستى مسببان جنگ نیابتى
ماهیت دشمنان روزبهروز روشنتر مىشود و دشمنشناسى و بصیرت مردم مخصوصا مسؤولان در این برهه از زمان بیش از پیش ضرورى است.
فتنه تروریست ساخته و پرداخته آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستى است و داعش با دینار عربستان و دلارهاى آمریکا دست به کشتار مردم بىگناه مىزند.
گروههاى تروریستى توسط خود دولتهاى غربى مخصوصا آمریکا ایجاد و تقویت مىشود و پشتوانه گروههاى تروریستى، آمریکاى جنایتکار است.
بهوضوح گزارش پنتاگون ذخیره موشکى ایران را خطرى براى پایگاههاى نظامى آمریکا و حمایت سپاه از تروریسم!! عاملى براى سرپوش گذاشتن به شکستهاى آمریکا در منطقه است و روشن است وقتى آمریکا در سوریه و در عراق نیروهاى داعش مورد حمایت آمریکا هر روز شکست مىخورد مجبور است دست به جنگ روانى بزند.
* عربستان، جزئى از پازل آمریکا براى ناامنى ایران
یکى از بهترین نشانهها که ثابت مىکند عربستان همچنان بخشى از یک برنامه آمریکایى براى منطقه است، نزدیکى شتابان ریاض به تلآویو و حرص و ولعى است که هر دو طرف براى تشکیل یک جبهه واحد منطقهاى از خود نشان مى دهند. این امر آشکارا به نفع آمریکاست چراکه اولا گامى اساسى به سمت حل مسأله فلسطین محسوب مىشود و ثانیا با ایده اصلى اوباما – که کلینتون هم موافق آن است – مبنى بر شکلدهى به یک مکانیسم مهار منطقهاى قدرتمند در مقابل ایران که بار آمریکا را سبک کند کاملاً انطباق دارد. یکى از مهمترین نتایج این نزدیکى، آغاز حجم انبوهى از تحرکات است که بى هیچ ابهامى ثابت مىکند این ائتلاف جدید قصد دارد فاز جدیدى از عملیات نیمهسخت علیه ایران را که هدف اصلى آن سرایت دادن ناامنىهاى منطقه به داخل ایران است، آغاز کند.
* شواهد این همکارى نامیمون
شواهد در اینباره آنقدر زیاد است که هیچ تردیدى درباره اصل موضوع باقى نمىگذارد. به یاد بیاورید مدتى قبل دولت فرانسه با لابى سعودى اجازه برگزارى یک همایش بزرگ به گروهک تروریستى منافقین داد. «ترکى فیصل» که بسیار به «محمد بن سلمان» نزدیک است، در آن همایش شرکت کرد و گفت هدف سعودى براندازى نظام ایران است. بعد از آن، با واسطهگرى عربستان، سرکرده گروهک تروریستى منافقین با محمود عباس ملاقات کرد. سپس خبرهاى متنوعى بهدست آمد که سعودى و آمریکا در حال گفتوگو با گروههاى مسلح ضد ایرانى در سطوح مختلف هستند و تقریبا در تمام دیدارها سخن آنها این است که پول و اسلحه لازم براى آغاز عملیات ضد ایران را تأمین خواهند کرد به شرط اینکه این گروهها با هم متحد شوند؛ اتحادى که کارشناسان ایرانى مىگویند با محوریت منافقین در حال ایجاد است. به فاصله کمى از این خبرها، گروهک دموکرات در کردستان که سالها هیچ تحرکى نداشت چند حمله ایذایى علیه شهروندان کرد ایرانى انجام داد. چندى بعد، یک تیم تروریستى، نزدیک تهران دستگیر شد که مستقیما با عربستان سعودى ارتباط داشت و به آنها گفته شده بود به هر قیمت ممکن باید یک ضربه امنیتى جدى به ایران وارد کنند. در میانه همین اوضاع بود که ناگهان فایلى از حسینعلى منتظرى منتشر شد که تلاشکرد نهتنها منافقین را از جنایاتى که کردهاند تطهیر کند بلکه نظام اسلامى را جنایتکار و مستوجب مجازات معرفى کند!
آخرین تکه پازل هم، زمانى هویدا شد که «صالح القلاب» وزیر پیشین فرهنگ اردن – که مىدانیم بسیار به منافقین نزدیک است – در روزنامه الشرقالاوسط وابسته به عربستان سعودى مقالهاى نوشت و بىپرده فاش کرد به محض اینکه کار «تشکیل ائتلافهاى لازم» به اتمام برسد، منافقین و دیگر گروههاى مسلح، عملیات نظامى علیه ایران را آغاز خواهند کرد.
مدافعان تئورى جدایى عربستان از آمریکا بىشک قادر به توضیح درست هیچیک از این پدیدهها نخواهند بود. سرویسهاى آمریکایى در تمام موارد کنار سعودى و اسرائیل ایستادهاند بهطورىکه اگر به فکتهاى موجود مراجعه کنیم مىتوان گفت کارفرماى پروژه ناامنسازى استراتژیک ایران، آمریکاست و اسرائیل و سعودى صرفا نقشى را که به آنها واگذار شده، ایفا مىکنند.
* مقصد شیطانى: میراندن انقلابیگرى ایران اسلامى
چرا این موضوع تا این حد اهمیت دارد؟ و چرا به یکباره، استراتژى عملیات نیمهسخت مجددا به صدر راهبردهاى ضد ایرانى آمریکا بازگشته است؟ در یک ارزیابى سریع و صریح، دو علت بسیار جدى را مىتوان شناسایى کرد. نخست، همه در غرب منتظر آن هستند که ببینند نتیجه انتخابات ۹۶ در ایران چه خواهد شد. به عبارت دیگر، میخواهند ببینند از مسیر و حوادث انتخابات ۹۶، سکوى لازم براى پرش به سمت هدف راهبردى «پایان انقلابیگرى» در ایران را مىتوانند فراهم کنند یا نه؟ سیر برنامهریزىهاى ضدامنیتى علیه ایران هم بهگونهاى است که مىتوان به آسانى نتیجه گرفت زمانبندى آن با زمانبندى تحولات انتخاباتى در ایران منطبق است. ظاهرا آمریکایىها تصمیم خود را در اینباره گرفتهاند که سال ۹۶، باید یک ۸۸ دیگر در ایران ایجاد شود. حلقه مفقوده این بازى فقط این است که کدام شریک داخلى و با کدام تحلیل، قصد مشارکت در این پروژه را دارد؟
علت دوم، پیروزىهاى میدانى بسیار تعیینکننده مقاومت در منطقه است که آمریکایىها را متقاعد کرده ایران را در سوریه، عراق و یمن نمىتوان شکست داد و اگر بنا باشد رفتار منطقهاى ایران کُند یا متوقف شود، تنها راه ایجاد بحران امنیتى در تهران است، یعنى همان ایدهاى که ۲۵ بهمن ۸۹ منجر به دعوت موسوى و کروبى براى آشوب در تهران شد.
برجام عامل کاهش خصومت آمریکا با ایران نبوده بلکه برعکس اراده آمریکا را براى خارج کردن ایران از امنیت راهبردىاى که از آن برخوردار است، قوىتر کرده است و این امر بىشک با روى کار آمدن فردى مانند «هیلارى کلینتون» مضاعف هم خواهد شد.