بانک ورزش – فینال فوتبال المپیک را علیرضا فغانی سوت زد. این افتخار بزرگی است بخصوص که بدانید پیشتر هیچ داور آسیایی این بازی را سوت نزده بود. طبیعی است کمیته داوران، فدراسیون فوتبال و در نهایت جامعه فوتبال به علیرضا فغانی افتخار کنند و خود را در این موفقیت سهیم بدانند اما جامعه داوری ما حقیقتهای تلخی دارد که نباید پشت قضاوت علیرضا فغانی در دیدار پایانی المپیک پنهان شود و حرفی از آن به میان نیاید.
وارد شانزدهمین دوره لیگ برتر شدهایم. جز داورانی که بازیهای بینالمللی را در سالهای اخیر سوت زدهاند مثل تیم داوری علیرضا فغانی دیگر تیمهای داوری فوتبال کشورمان هدستهای رادیویی ندارند! آن هم در فوتبالی که گردش مالی آن در سال ۵۰۰ میلیارد تومان است. قیمت یک ست از تجهیزات رادیویی هم به نظر میرسد ۲۰ میلیون تومان باشد و بد نیست بدانید کمیته داوران هر سال با تبلیغاتی که روی پیراهن داوران چاپ میکند نزدیک به یک میلیارد تومان درآمد دارد.
این مایه تاسف است. در فوتبالی که این همه پول در آن رد و بدل میشود درآمد داوران لیگ برتری حتی از قشرهای مختلف جامعه هم کمتر است. تازه اگر داوری چون علیرضا فغانی در یک بازی مهم مرتکب اشتباه شود از سوی وزیر ورزش توبیخ میشود و تازه نمایندگان مجلس هم ورود میکنند تا کارشناسان امر نیت خوانی کنند که اشتباهات وی از روی عمد بوده یا سهوی.
هر چند نباید یکطرفه به قاضی رفت. اتفاقا در برخی از بازیها داوران مرتکب اشتباهات فاحشی میشوند و در نتیجه بازی تاثیر میگذارند که بهتر است چنین داورانی به دلیل ضعف فنی از قضاوت کنار گذاشته شوند اما این یک واقعیت محض است که فوتبال ایران بهایی به داوران نمیدهد. این از دستمزد آنها، آن هم از نخریدن گوشی رادیویی برایشان و خیلی از رفتارهای دیگر. امید که حضور علیرضا فغانی در فینال فوتبال المپیک باعث نشود نقصانهای داوری را نبینیم.
امروز قضاوتهای خوبی که علیرضا فغانی در بازیهای بینالمللی انجام میدهد معرف توانمندی اوست. البته نه فقط توانمندی. برخوردی که فیفا با او دارد و تسهیلاتی که در اختیار وی قرار میدهد باعث میشود تا علیرضا فغانی در بازیهای بینالمللی با آمادگی ذهنی خوبی سوت بزند اما آیا ما در ایران چنین فضایی را برای داوران خود مهیا میکنیم؟