عصر ایران نوشت: «این روزها هر اتفاقی در مجلس شورای اسلامی میافتد، بخشی از جامعه و مهمتر از همه اصلاحطلبان از محمدرضا عارف انتظار دارند تا نقش پررنگی در مسائل و اتفاقات داشته باشد.
این انتظار نشان میدهد که عارف به عنوان رهبر در میدان اصلاحات پذیرفته شده است و جریان اصلاحات از او انتظار دارند در فضای سیاسی کشور فعال باشد و نقش تاریخی و مهم خود را بازی کند. امروز بعد از گذشت سه دوره اصلاحطلبان در مجلس بیش از ۱۰۰ کرسی دارند. این حضور پررنگ باعث شده، رایدهندگان به فهرست امید انتظار تکاپوی سیاسی بیشتری از این فهرست و رییس آن یعنی محمدرضا عارف داشته باشند.
محمدرضا عارف اما از زمان آغاز مجلس دهم تا امروز نتوانسته است چهره فعالی از خود نشان دهد و همین باعث شده است سیل انتقادها به سوی او روانه شود. به نظر میرسد جریان اصلاحات در تعریف خود از نقش عارف دچار یک اشتباه استراتژیک شده است.
اصلاحات از عارف انتظار دارد جور تمام رهبران خود را به عنوان منتخب اول تهران در مجلس دهم به دوش بکشد. به نظر میرسد این انتظار از ابتدا هم اشتباه بوده است. با نگاهی به نقش عارف در سالهای گذشته میتوان پی به این معنا برد که او یک سیاستمدار آرام است. یا حتی میشود گفت نگاه او به سیاست عارفانه است نه سیاستورزانه.
عارف نشان داده اهل سکوت است نه هیاهو و مشخص نیست چطور رهبران اصلاحات از او انتظار دارند در خط مقدم رقابت با اصولگرایان داد بزند و نقشی همچون مطهری را در مجلس دهم بازی کند.
عارف در اوج درگیریهای سیاسی اصلاحطلبان و اصولگرایان در سال ۸۸ و بعد از آن که تقریبا تمام فعالان سیاسی کشور درگیر آن بودند، روش میانه را انتخاب و بیشتر سکوت کرد و ترجیح داد وارد حوادث آن سال نشود. البته باید گفت حضور او در صحنه سیاسی کشور در این سالها به ویژه بعد از ۹۲ مدیون همین سکوت او در سال ۸۸ بود. بسیاری از اصلاحطلبان به خاطر حضور در حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.
جریان اصلاحات از عارف باید اندازه محمدرضا عارف انتظار داشته باشد. عارف «سیاستمدار – چریک» نیست و این را رایدهندگان به فهرست امید باید بدانند. عارف باید در مجلس دهم نقش ستون خیمه اصلاحطلبان را بازی کند اما رقابت میدانی با رقیب را دیگر اصلاحطلبان نظیر حضرتی، کواکبیان، تابش و … بازی کنند.
شاید قبل از انتخابات از عارف چهرهای غیرواقعی ساخته شد. حالا اما حداقل میشود این نگاه را تغییر داد و از عارف اندازه عارف انتظار داشت. عارف نشان داده است، اهل معجزه نیست، چون سیاست دنیای معجزه نیست بلکه سپهر سیاست دنیای واقعیت است. پس باید باد واقعیت عارف کنار آمد.»