4

من باردار هستم و به موادمخدر اعتیاد دارم + تصویر

  • کد خبر : 19940
  • ۱۹ آبان ۱۳۹۰ - ۲۳:۰۸

متاسفانه ۵ ماه قبل در یک سالن آرایش و زیبایی با خانم جوانی آشنا شدم که خیلی باکلاس بود و لفظ قلم صحبت می کرد آشنایی ما خیلی زود از حد یک سلام و علیک فراتر رفت. حالم اصلا خوب نیست و سرگیجه عجیبی دارم. من باردار هستم و به موادمخدر اعتیاد دارم. خواهش می‌کنم […]

متاسفانه ۵ ماه قبل در یک سالن آرایش و زیبایی با خانم جوانی آشنا شدم که خیلی باکلاس بود و لفظ قلم صحبت می کرد آشنایی ما خیلی زود از حد یک سلام و علیک فراتر رفت.
حالم اصلا خوب نیست و سرگیجه عجیبی دارم. من باردار هستم و به موادمخدر اعتیاد دارم. خواهش می‌کنم کمکم کنید و به حرف‌هایم گوش بدهید.

زن جوان که توسط ماموران کلانتری ۱۲مشهد به اتهام سرقت دستگیر شده است به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: من از خانه‌ام فرار کرده‌م و به هر سختی که بود خودم را از شهرستان به مشهد رساندم.

می‌خواستم در این جا به خانه برادرم بروم و از او کمک بگیرم اما وقتی به برادرم زنگ زدم با عصبانیت گفت جلوی چشمانش آفتابی نشوم و هرچه زودتر به شهر خودمان برگردم.

من از ترس گوشی تلفن همراهم را خاموش کردم و در خیابان ها پرسه می‌زدم که ۲ جوان موتورسوار کیف دستی‌ام را قاپیدند و تمام پول‌ها و گوشی تلفن همراهم را به سرقت بردند.

با احساس گرسنگی شدیدی که داشتم دنبال راه و چاره‌ای می‌گشتم و ناگهان به فکر سرقت افتادم. به داخل فروشگاهی بزرگ رفتم و کیف دستی خانمی که مشغول خرید بود را از کنار دستش برداشتم اما او متوجه شد و با کمک صاحب مغازه دستگیرم کردند.

«سوگند» اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: من دزد نیستم و این طوری نگاهم نکنید. خانه، خودرو و زندگی دارم که خیلی ها حسرت آن را می‌خورند. افسوس که نفهمیدم چگونه زندگی کنم و از راه درست زندگی منحرف شدم. لعنت بر غرور و خودخواهی که هرچه می کشم از دست همین دو خصلت است.

زن جوان افزود: پدر، مادر و شوهرم افراد تحصیل کرده ای هستند و خوشبختانه با حمایت‌های خانواده‌ام و تلاش همسرم که شرایط شغلی بسیار خوبی دارد زندگی مرفهی دارم.

حدود یک سال از ازدواجم می‌گذرد و متاسفانه ۵ ماه قبل در یک سالن آرایش و زیبایی با خانم جوانی آشنا شدم که خیلی باکلاس بود و لفظ قلم صحبت می کرد آشنایی ما خیلی زود از حد یک سلام و علیک فراتر رفت و ما باهم خیلی خودمانی شدیم.

من حتی به دلیل دوستی با این خانم در برابر شوهرم که می گفت رفت و آمد با این زن به صلاح تو نیست جبهه گیری کردم و او هم به ناچار کوتاه آمد.

دوستی با این زن غریبه که حالا فهمیدم پدرش قاچاقچی موادمخدر است باعث شد تا کم کم به سیگار معتاد شوم و متاسفانه من که نمی‌دانستم باردار هستم از سیگارهایی استفاده کردم که مخدر بودند. در کمتر از یکی دو ماه به مصرف موادمخدر صنعتی روی آوردم و اصلا فکرش را هم نمی کردم اعتیاد شدید پیدا کنم.

من از روزی که متوجه شدم باردار هستم تصمیم گرفتم اعتیادم را ترک کنم اما فایده ای نداشت و وابستگی روانی و جسمی به موادمخدر صنعتی اعتماد به نفسم را نابود کرده است. با نگرانی که درباره فرزندم داشتم موضوع را به شوهرم اطلاع دادم و او که انتظار شنیدن چنین حرف هایی را نداشت غضبناک و عصبانی از خانه بیرونم کرد.

چون خجالت می کشیدم به چشمان پدر و مادرم نگاه کنم به مشهد آمدم و کارم به اینجا کشیده شد.

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=19940

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]