دولت تدبیر و امید در شرایطی دم انتقاد پذیری می زند که به دفعات و در عمل ثابت کرده است که شعار « زنده باد منتقد» عبارتی پوشالی بیش نیست.
عبارتی که در روزهای اخیر قربانیان زیادی گرفته است. آن هم به جرم انتقاد. این دولت به صراحت ثابت کرد که نه تنها توان پذیرش نقد را ندارد، بلکه با نخستین موضع نقادانه، شمشیر از رو بسته و کهنه کارترین روش که همان بایکوت خبری است را در پیش می گیرد.
غافل از این که در هزاره ارتباطات جای چنین ابزارهایی پوسیده تلقی شده و بی استفاده اند. در عصری که نمی توان جلو نشر اطلاعات را گرفت چطور می توان با به کارگیری ابزار بی استفاده ای همچون بایکوت راه به جایی برد.
به نظر می رسد طلایه داران رسانه ای دولت تدبیر و امید آن طور که باید و شاید با فضای رسانه ای عصر حاضر آشنا نیست و همین ناآشنایی در بسیاری از موارد به ضرر دولت تمام شده است. البته در شرایطی که تنها ۹ ماه به انتخابات ریاست جمهوری مانده است، به نظر می رسد دولت باید با تدبیر بیشتری اقدام کرده و با ظرافت بیشتری با رسانه ها برخورد کند.
البته جالب است بدانید که این نوع برخورد قهری مختص رسانه های اصولگرایی مثل ۹ صبح یا بی طرفی مثل خبرگزاری موج نبوده و حتی دامن رسانه هایی از جمله صدای صنعت که بهتر است از آن به عنوان رسانه حامی دولت یاد کنیم، نیز گرفته است.
به این ترتیب که علی اکبر محمودی، مدیر مسوول سایت خبری صدای صنعت به تازگی در اینستاگرام خود مدعی شده که می خواهد از قطار حامیان دولت پیاده شده و حاشیه نشین شود.
آن هم با این استدلال که « هیچ دولتی از روشنگر و روشنگری دل خوشی ندارد و واژه انقلاب و انقلابی گری نقابی ست برای مخفی ماندن چهره چپاولگران! بنابراین پس از مدت¬ها تفکر و خلاف میل باطنی ام به این نتیجه رسیده ام که با واگذاری رسانه صدای صنعت و خداحافظی از دنیای خبر و خبرنگاری به حرفه دیگری بپردازم» او همچنین در بخش دیگری از نامه سرگشاده خود که به نظر می رسد خطاب به سران اصلاحات از جمله سید محمد خاتمی نوشته شده است، می گوید:« ماه هاست که به بیهودگی مبارزه با فساد و مفسدان اقتصادی و غارتگران بیت المال می اندیشم چرا که به این نتیجه رسیده ام که مافیای قدرت و ثروت در کشور بسیار پیچیده تر و قدرتمندتر از مافیای جهان است و پدرخوانده های وطنی در میزان تخلفات و غارت و چپاول دست «GOD FATHER» های معروف دنیا و باندهای تبهکاری بین المللی را از پشت بسته اند.
حال باید دید، چه شده است که مدیرمسوول سایت خبری صدای صنعت که همواره به دفاع از دولت تدبیر و امید پرداخته و حتی نقاظ ضعف این دولت را با ظرافت هر چه تمام تر و در راستای اصلاح و قوت جریان اصلاحات مطرح می کرد، می خواهد از قطار حامیان دولت پیاده شود. به جرات می توان گفت حال و روز این روزهای دولت روحانی به ویژه در بخش رسانه ای بی شباهت به درخت های پاییزی نیست.
البته چنین رفتاری از سوی دولت یازدهم تازگی ندارد. اما باید دید علت چنین برخوردی با رسانه های منتقد چیست؟ مگر نه اینکه همگی ما در راستای تحقق اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی و حمایت از منافع حداکثری ملی تلاش می کنیم؟ مگر نه اینکه هر تخلفی در صورت رسیدگی نکردن و بررسی نشدن می تواند همچون ماری به پای دولت پیچیده و آن را زمین بزند و برای نظام هزینه ایجاد کند؟
رسانه ها در همه جای دنیا حکم ذره بینی را دارند که عملکرد بخش های مختلف جامعه را مورد بررسی موشکافانه قرار می دهند. حال چرا دولتی که شعار «زنده باد منتقد» سر می دهد، در مقابل رسانه ها رفتار قهری در پیش می گیرد؟ آیا این خلف ادعا دولت روحانی در بخش رسانه ای، سایر ادعاهای این دولت را زیر سوال نمی برد؟!
در این میان نکته جالب توجهی که وجود دارد، لحن کنایه آمیز علی اکبر محمودی خطاب به خاتمی، رییس دولت اصلاحات است: گله ای دارم از محبوب قلبم سید محمد خاتمی که گویا این روزها اقبال بالای مردمی از ایشان باعث شده که فراموش کنند برای بر زبان جاری ساختن نام ایشان در گذشته نه چندان دور چه هزینه هایی را جوانانی همچون من پرداختیم تا امروز حاشیه نشین های عافیت طلب دیروز به متن بیایند و در صحنه مانده های تن زخمی دیروز به حاشیه رانده شوند!
البته به نظر می رسد این مدیرمسوول اصلاحاتی با وجود رفتارهای قهری و توهین آمیز از سوی دولت، همچنان متنبه نشده و سنگ آیت الله هاشمی رفسنجانی، بزرگترین حامی جناح اصلاحات را به سینه زده و او را گوش شنوای مشکلات صنعت و رسانه می داند. حال باید دید این دومینو قهرآمیز دولت کدام رسانه را بر قلع و قمع کردن نشانه گرفته است.