“مرکز همکاریهای امنیتی در نیمکره غربی” نام یک موسسه آموزش نظامی زیر نظر وزارت دفاع آمریکا است که قبلا تحت عنوان “مدرسه نظامی قارههای آمریکا” فعالیت میکرد؛ این مدرسه در میان آمریکاییها و صاحبنظران علوم سیاسی که به فعالیتهای آن به دید انتقاد مینگرند، با عناوینی چون “مدرسه وحشت”، “حیاط خلوت تروریسم آمریکا“، ” مدرسه دیکتاتورها”، “اردوگاه ترورآموزی” و “مرکز شکنجهآموزی” معروف شده است.
* تلاش برای تعطیلی این مرکز آموزشی در آمریکا
این مدرسه آموزش علوم نظامی هم اکنون در پادگان “بنینگ ” (Fort Bening) در ایالت “جورجیای آمریکا” قرار دارد و عمده دانشجویان آن را افرادی از کشورهای آمریکای لاتین تشکیل میدهند. فعالان سیاسی آمریکا و در راس آنها یک سازمان غیر دولتی موسوم به ” نظارت بر مدرسه قارههای آمریکا“، با ارائه مستنداتی مستدل در چندین صد صفحه مدعی شدهاند، تا کنون “بدنامترین شکنجهگران، قتل عامکنندگان، دیکتاتورها و تروریستهای دولتی” فارغ التحصیلان این مرکز آموزشی بودهاند؛ آنها با استناد به همین دلایل، بارها با برگزاری تظاهرات اعتراضآمیز و جنبشهای اعتراضآمیز مدنی، خواستار تعطیلی این مدرسه شدهاند.
* تغییر نام از “مدرسه قارههای آمریکا” به “مرکز همکاریهای امنیتی در نیمکره غربی”
واکنش دولت آمریکا به این اعتراضات تا سال ۲۰۰۱، سرکوب شدید فعالان مخالف با تعطیلی این مدرسه و دستگیری سران سازمان ” نظارت بر مدرسه قارههای آمریکا” بود، اما در این سال دولت آمریکا تصمیم گرفت نام این مدرسه را به “موسسه نیمکره غربی برای همکاری امنیتی ” تغییر دهد؛ سازمان “نظارت بر مدرسه قارههای آمریکا” معتقد است این اقدام دولت جورج بوش، “به هیچ عنوان تغییری در محتوای آموزشی این مدرسه فراهم نیاورد و اقدامی بود که تنها به قصد خاطرهزدایی از اقدامات مخوف این مدرسه ترسآور انجام شد.”
طبق برآوردها، این مدرسه از زمان تاسیس تا کنون بیش از ۸۰۰۰۰ سرباز و پلیس در آمریکای لاتین تربیت کرده است.
* مرکزی برای کمک به در امان ماندن آمریکا از خطر رشد کمونیسم در خلال جنگ سرد
این مرکز آموزشی که در سال ۱۹۴۶ توسط دولت آمریکا ایجاد شد، ابتدا در کشور پاناما آغاز به کار کرد؛ مدرسه قارههای آمریکا (“مرکز همکاریهای امنیتی در نیمکره غربی”) در خلال جنگ سرد، مهمترین مرکز آموزش نظامیگری در سر تا سر آمریکای لاتین بود؛ منتقدان معتقدند مبنای ایدئولوژیک راهاندازی این مرکز آموزشی توسط آمریکا این بوده است که این کشور بتواند ثبات خود در قاره آمریکا را حفظ نموده و از طریق تربیت مهرههای مورد نظر خود، خیالش را از بابت رشد کمونیسم در کشورهای آمریکای لاتین راحت کند.
در میان فارغالتحصیلان این مرکز آموزشی نامهای آشنا کم نیستند.
* مانوئل نوریگا، فارغالتحصیل پانامایی مدرسه قارههای آمریکا
یکی از مشهورترین فارغالتحصیلان این مدرسه “مانوئل نوریگا” است که یک طی سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹ یک دیکتاتوری نظامی در پاناما ایجاد کرد؛ “نوریگا” که سال ۱۹۸۹ به جرم جنایتکار جنگی محاکمه و متهم شد در حال حاضر نیز به اتهام همکاری با “کارتل مدلین برای قاچاق مواد مخدر”، در فرانسه در زندان است.
* “الیاس وسین”، فارغالتحصیلی از جمهوری دومینیک
“الیاس وسین”، که در کودتای براندازی “جوان بوش” (نویسنده، تاریخدان، رماننویس و یکی از محبوبترین رئیس جمهورهای جمهوری دومینیک) در جمهوری دومینیک نقش داشت نیز در این موسسه آموزشی درس خوانده است؛
* دیکتاتور بولیوی، فارغالتحصیل دیگری از مدرسه قارههای آمریکا
“هوگو بانزر” که به دیکتاتوری مخوف در بولیوی تبدیل شد نیزاز دیگر درسخواندگان این مدرسه است. وی دو بار در بولیوی به مقام ریاست جمهوری رسید که یک بار آن در سال ۱۹۷۱ از طریق یک کودتای نظامی بود.
* کودتاگر ونزوئلایی، رئیس جمهور آرژرانتین و معاون رئیس جمهور پرو، فارغالتحصیلان دیگر مرکز
“افرائین وازکوئز” در ونزوئلا که کودتای ناموفقی برای براندازی دولت “هوگو چاوز” در سال ۲۰۰۲ داشت نیز در مدرسه قارههای آمریکا درس خوانده است. به این جمع نام رئیس جمهور اسبق آرژانتین، “روبرتو ادواردو ویولا” و معاون اسبق رئیس جمهور پرو، ” ولادیمیر مونتسینو” که بعدا به خاطر قاچاق اسلحه و فساد مالی دستگیر شد را نیز بیفزایید؛ اما این فهرست طویل همچنان ادامه دارد:
* ترور یک اسقف گواتمالایی به دست یکی از فارغالتحصیلان مدرسه قارههای آمریکا
در ماه ژوئن سال ۲۰۰۱، “سرهنگ بایرون لیما استرادا” که او هم از درس خواندگان مدرسه قارههای آمریکا بود، متهم شد که در سال ۱۹۹۸ “اسقف جوان جراردی” را در پایتخت گواتمالا ترور کرده و به قتل رسانده بود. “جراردی” به این علت ترور شده بود که در نوشتن گزارشی علیه شکنجهها و بیرحمیهای انجام شده در وزارت اطلاعاتی که “استرادا” آن را با کمک دو تن دیگر از فارغالتحصیلان این مدرسه اداره میکرد، همکاری کرده بود. “جراردی” مقتول در این گزارش به قتل عام غیر انسانی و غیر اخلاقی وزارت اطلاعات تحت امر”استرادا” اشاره کرده بود که طی آن این وزارتخانه ۴۸۸ روستای سرخپوستان قبیله “مایا” را با خاک یکسان کرده و دهها هزار نفر از مردم این قبیله را به خاک و خون کشیده بود. اما داستان گواتمالا و مدرسه قارههای آمریکا به همینجا ختم نشد چرا که تقریبا ۴۰ درصد از وزاری کابینه رژیمهای “لوکاس گارسیا”، “رایوس مونت” و “مجیا ویکتورس” ـ سه رئیس جمهور گواتمالا ـ دانشآموختگان این مدرسه بودند؛ رژیمهای این سه رئیس جمهور به رژیمهای “جوخه خون” و “سرکوب” معروف شده اند. دستگاه قضایی اسپانیا “لوکاس گارسیا”، “رایوس مونت” و “مجیا ویکتورس” ـ هر سه نفرـ را به “قتل”، آدمربایی و نسلکشی” متهم کرده است.
* دو سوم جنایتکاران جنگی منتشر شده توسط سازمان ملل دانش آموخته این مدرسه بودند
در سال ۱۹۹۳، کمسیون حقیقتیاب سازمان ملل متحد در پرونده کشور “السالوادور”، اسامی آن دسته از افسران ارتش که مرتکب بیشترین جنایتهای جنگی در جنگهای داخلی شده بودند را منتشر کرد. دو سوم این افسران، در مدرسه قارههای آمریکا (یا همان “موسسه نیمکره غربی برای همکاری امنیتی ” فعلی) آموزش دیده بودند؛ از جمله نامهای ذکر شده در این فهرست میتوان “روبرتو دی ابیسوسن”، فرمانده جوخههای مرگ السالوادور؛ قاتلان اسقف اعظم، “اسکار رومرو”؛ و ۱۹ نفر از ۲۶ سرباز مرتکب قتل روحانیون فرقه یسوعی در سال ۱۹۸۹ را نام برد.
* تروریستهای شیلی تبار و مدرسه قارههای آمریکا
دانشآموختگان شیلیتبارمدرسه قارههای آمریکا، روسای سازمان پلیس مخفی “آگوستو پینوشه” ـ رئیس جمهور شیلی ـ و سه اردوگاه اسرای دستهجمعی وی را به دست گرفتند. یکی از دیگر فارغالتحصیلان شیلیتبار این مدرسه در ترور “اورلاندو لتلیر” (اقتصاد دان، جامعه شناس و سیاستمدار سوسیالیت اهل کشور شیلی که در دولت “سالوادور آلنده” دیپلمات بود و با بمبگذاری در ماشین در واشنگتن ترور شد) و “رانی مافیت” ( فعال سیاسی آمریکا که هنگامی که با شوهرش و “اورلاندو لتلیر” سوار خودروی شخصی “لتلیر” بودند و قصد عزیمت به “موسسه مطالعات سیاسی” داشتند، در یک اقدام تروریستی کشته شد) در سال ۱۹۷۶ در واشنگتن دست داشت.
* قتلعام کنندگان هندوراسی و مکزیکی از دانشآموختگان مدرسه قارههای آمریکا
چهار نفر از پنج افسر فرمانده گردان ناشناخته ” ۱۶-۳” در هندوراس که در دهه ۱۹۸۰ فرماندهی جوخههای مرگ در این کشور را به عهده داشتند نیز از این مدرسه فارغالتحصیل شدهاند. افسری که در سال ۱۹۹۴، دستور قتل عام مردم در شهر “اوکوزینگو” مکزیک را داد نیز آموزش دیده همین مدرسه است.
* ترور مامور صلح کلمبیا به دست فارغالتحصیلان این مدرسه
در سال ۱۹۹۹، در گزارش حقوق بشر وزارت کشور آمریکا، نام دو تن دیگر از فارغالتحصیلان این مدرسه که مرتکب قتل عوامل ترور مامور صلح کلمبیا به نام “آلکس لوپرا” بودند، آمده بود. فوریه سال ۲۰۰۱، یکی دیگر از فارغالتحصیلان کلمبیایی این مدرسه، به جرم همدستی در شکنجه و قتل ۳۰ کشاورز روستایی دستگیر شد.
* آدم ربایی، ترور و قتل عام در پرونده فارغالتحصیلان این مدرسه
در سال ۲۰۰۰، دیدهبان حقوق بشر افشا کرد که هفت نفر از دانشآموختگان قدیمی این مدرسه با راهاندازی گروههای شبهنظامی مرتکب جنایاتی از قبیل آدمربایی، ترور، قتل و قتل عام شده بودند.
* انتشار هفت جزوه آموزشی این مرکز در سال ۱۹۹۶
در سال ۱۹۹۶ دولت آمریکا تحت فشار قرار گرفت و مجبور شد هفت جزوه آموزشی این مرکز آموزشی را منتشر کند. به گزارش مقالهای در روزنامه نیویورک تایمز مورخ ۶ اکتبر ۱۹۹۶، در این جزوههای آموزشی ( خبرگزاری فارس در مطالب بعدی، اصل این جزوهها یا گزارشی از مضمون آنها را منتشر خواهد کرد) “علاوه بر ارائه انواع آموزشها و راهنماییها در مورد انجام اقدامات تروریستی، باجگیری، شکنجه، اعدام و قتل عام آموزش داده شده بود.”
* منتقدان عملکرد این مرکز آموزشی را مصداق تعریف اف بی آی از تروریسم میدانند
معترضان به عملکرد این مرکز آموزش نظامی، بر پایه چنین مستنداتی و طبق تعریف “افبیآی”از تروریسم، این مرکز را “مرکز آموزش و ترویج تروریسم” میدانند که مشارکت فعالی در نقض حقوق بشر و ترویج تروریسم در سرتاسر منطقه آمریکای لاتین داشته است ؛ “افبیآی”، تروریسم را ” اقدام به اعمال خشونتآمیز… به قصد ارعاب و اعمال زور بر یک جمعیت غیر نظامی، اثرگذاری بر سیاستهای یک دولت یا تاثیرگذاری بر نحوه رفتار یک دولت” تعریف میکند.
* تعداد قربانیان، چندین برابر تعداد کل قربانیان تروریسم علیه آمریکا
منتقدان میگویند تعداد قربانیانی که این مدرسه در طول ۶۵ سالی که از تاسیس آن میگذرد ایجاد کرده است، چندین برابر تعداد کل قربانیان حملات تروریستی انجام شده علیه آمریکا و بمبگذاریهای انجام شده در سفارتخانههای این کشور بوده است؛ شواهد و مستندات علیه این مدرسه آنقدر زیاد بودند که آگوست امسال ۶۹ نفر از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا (دو نفر جمهوری خواه و شصت و هفت نفر دموکرات) با امضای نامهای به “باراک اوباما” خواستار تعطیلی “مرکز همکاریهای امنیتی در نیمکره غربی” شدهاند؛ با این وجود “پابلو روئیز” سخنگوی سازمان “نظارت بر مدرسه قارههای آمریکا” ـ یک سازمان غیر دولتی فعال برای تعطیلی لین مدرسه ـ میگوید: “ما حصل تمام چنین تلاشهایی تا کنون این بوده است که این مدرسه از هنگام افتتاح تا کنون پنج بار تغییر نام داده است و تا کنون کوچکترین تغییری در محتوای برنامههای آموزشی آن به عمل نیامده است.”
* یک فارغالتحصیل این مرکز معتقد است آموزشهای این مرکز چندان قوی نیستند
اما پارهای از مخالفان تعطیلی این مدرسه نیز چنین عنوان میکنند که آموزشهای ارائه شده در این مدرسه چندان قوی نیستند که بتوانند کسی را مغزشویی کنند. یک آموزش دیده مکزیکی تبار این مرکز آموزشی با نام مستعار”سرهنگ زاراتا” که یکی از ۱۷۶۴ فارغالتحصیلان مکزیکی تبار این مرکز است، در مصاحبه با روزنامه “امریکا ایکانامیکا” (در شیلی) گفت : در “این مدرسه چیز خاصی ارائه نمیشود و حتی میتوان بگویم که دورههای آموزشی آنها خیلی ضعیف است؛ بعید میدانم کسی با شرکت در دورههای این مرکز مغزشویی بشود.” وی سپس میافزاید “اگر قرار است همه فارغالتحصیلان این مرکز، کودتاگر و تروریست بار بیایند، چرا در کشور کلمبیا و مکزیک کودتای ضد دولتی نداشتهایم، با آنکه این دو کشور اکثر دانشجویان رشتههای نظامی اش را به این مرکز میفرستند؟”