1

پسرم از جایی ضربه خورد که فکرش را هم نمی‌کرد

  • کد خبر : 202280
  • ۲۱ مهر ۱۳۹۵ - ۹:۲۹

اوقاتم تلخ شده بود. از کوره دررفتم و با عصبانیت صدایش زدم. پرسیدم چرا این زن بیچاره را اذیت می‌کنی؟ او همسرش را جلوی چشمان من و بچه‌اش کتک زد. از ته دل نفرینش کردم. او مرا هم هُل داد و از خانه بیرون زد.

هتک حرمت  پسرم از جایی ضربه خورد که فکرش را هم نمی‌کرد

آن‌روز عروسم گریه می‌کرد و دلم با دیدن اشک‌های این زن بیچاره ریش‌ریش می‌شد. دلداری‌اش می‌دادم و می‌گفتم خودم مثل کوه پشت‌سرت هستم.

 

پسرم روز بعد برگشت. توپش خیلی پر بود. دوباره با همسرش دعوا کرد. عروسم که دیگر تحمل این‌همه تحقیر و بداخلاقی را نداشت، از خانه بیرون زد. من هم تنها مانده بودم و دلم مثل سیر و سرکه می‌جوشید.

 

دو سه‌ روزی گذشت‌. هر چه از پسرم خواهش و تمنا می‌کردم که دنبال زن‌ و بچه‌اش برود، فایده‌ای نداشت. او از خانه بیرون زد. چند ساعت بعد خبر ناگواری شنیدم. پلیس پسرم را به‌خاطر خطایی که حدود هشت سال قبل مرتکب شده، دستگیر کرده است. این مسئله سبب شد غرور بی‌اندازه‌اش شکسته شود. به همسرش زنگ زدم.

 

ما با هم به کلانتری رفتیم. از خجالت نمی‌توانست سرش را بالا بگیرد. من نمی‌دانم چرا آدمیزاد این‌همه مغرور و خودخواه می‌شود. هریک از ما گناه و خطاهایی داریم که خدا برایمان آبروداری می‌کند. اگر پیمانه فرصت‌هایی که دراختیار داریم، سرریز شود، آن‌موقع چطور می‌خواهیم سرمان را بالا بگیریم؟ باید با استغفار به درگاه خداوند همیشه دعا کنیم ما را عاقبت‌ به‌ خیر کند.

 

پسرم همسرش را عذاب می‌داد. آه این زن، دامن او را گرفت و از جایی ضربه خورد که فکرش را هم نمی‌کرد.

خراسان

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=202280

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]