چشمانتظار تبریزیها
اولین میهمانان نخستین برنامه سرخابی، قرار بود تبریزیها باشند. طبق اعلام قبلی حتی ضبط آیتمهای مربوط به آنها هم شروع شد، فضای استودیو سرخ شد، در راهروی ورودی بازیکنان عکس ستارههای دیروز و امروز تراکتورسازی چیده شد اما تبریزیها نیامدند، دلیلش هم لغو پرواز تبریز به تهران و پیدا نکردن بلیت جایگزین بود. حالا دلیلش مهم نیست، مهم این است که تبریزیها نیامدند تا فقط سرخابیهای تهرانی میهمانان برنامه باشند.
سید با سروصدا آمد
با تاخیری که قابل حدس بود، مهدی رحمتی از راه رسید. از همان چنددقیقه مانده به حضورش در استودیو، از حال و هوا و شعف کودکانی که بیرون از استودیو در انتظار تماشای قدوبالای کاپیتان استقلال و گرفتن عکس یادگاری ایستاده بودند، میشد حدس زد که این همه محبوبیت فقط برای رحمتی است. شاید هم دلیل دیگری که میشد فهمید میهمان اول، مهدی رحمتی است، بیرون گذاشتن عکس قلعهنویی از میان تصاویر ستارههای سابق استقلال بود؛ کاری که سهوی یا عمدی انجام شده بود تا در هر صورت خاطر کاپیتان استقلال مکدر نشود.
چشمهای خیس به یاد حجازی
مهدی رحمتی روبهروی مجری سرخابی که نشست کلیپی از درگذشتگان آبی و قرمزها پخش شد. از همه گفتند. از همایونخان بهزادی و غلامحسینخان مظلومی تا نوروزی و اولادی و احدی. اما وقتی از ناصر حجازی میگفتند، احوال کاپیتان استقلال دوباره مثل همان لحظهای شد که در ورودی استودیو و تماشای تصویر ستارههای دیروز و امروز استقلال، به ناصر حجازی رسیده بود. حال کاپیتان آبیها دوباره همانی شد که انتظارش میرفت… چشمانی که از اشک بارانی شده بود.
واقعا از کودکی استقلالی بودم
در میان هیاهوی کانالهای خبری مبنی بر اینکه دروازهبان استقلالیها رگههایی از علاقه به پرسپولیس دارد، شاید برای شما هم این سوال وجود داشته باشد که رحمتی دقیقا از چه زمانی استقلالی شد؟ از وقتی به این تیم آمد یا کاپیتان استقلال از همان بچگی از روی سکوها برای موفقیت این تیم فریاد میکشید؟ رحمتی اما در پاسخ به این سوال گفت: «من از کودکیام به استقلال علاقه زیادی داشتم، اینطور نبود که با پیوستنم به این تیم استقلالی شوم. اما از همان کودکی آرزوی اصلیام این بود که روزی خودم بتوانم برای استقلال بازی کنم که خداراشکر به آرزویم رسیدم.»
رامین همه را غافلگیر کرد
در میانههای گفتوگوی رحمتی بود که صدای رضاییان سکوت استودیو را شکست. رامین رضاییان، دقایقی بعد از آن پاس گل طلایی به استودیو آمده بود تا با هواداران پرسپولیس گفتوگو کند. البته از قبل قرار نبود رضاییان بیاید، قرار بر این بود که طارمی و مسلمان اولین میهمانان پرسپولیسی برنامه باشند اما گلزن بوشهری پرسپولیس برای به راهانداختن جنجال شب قبل از بازی مقابل صنعتنفت آبادان، از سوی سرپرست باشگاه جریمه شده بود. وحید امیری هم جایگزین محسن مسلمان شد تا دو ملیپوش جایگزین طارمی و مسلمان باشند.
وحید امیری درد داشت
اولین واکنش رضاییان بعد از دیدن رحمتی در حال مصاحبه طبیعی بود. او که با لباس گرمکن و مستقیم از استادیوم به استودیو آمده بود، گفت: «نگاه کن ما با چه لباسی اومدیم، رحمتی با چه لباسی!» اشاره به تیپ رسمی رحمتی و گله رضاییان از اینکه چرا دوروبریهایش به او نگفته بودند که با تیپ بهتری مقابل دوربین برود. اما حضور لنگلنگان وحید امیری شاید مهمترین اتفاقی بود که کسی انتظارش را نمیکشید. چپپای خوشتکنیک پرسپولیسیها با همان پای آسیبدیده در بازی مقابل صنعتنفت به استودیو آمده بود؛ فرصت بعد از بازی تا وقت بیمارستان برای معاینه پای آسیبدیدهاش.
اینستابازی رامین
رحمتی هنوز در حال گفتوگو بود؛ از فحاشیهای آزاردهنده هواداران تیمهای رقیب گرفته تا حمایتهای هواداران آبیپوش از تهران تا مشهد و اهواز. اما اوج صحبتهای کاپیتان باتجربه استقلال جایی بود که از زمان بازنشستگیاش گفت: «تا روزی که احساس کنم برای استقلال مفید هستم در این تیم میمانم. نمیدانم زمانش کی باشد، شاید فردا باشد، شاید هم چند سال دیگر اما وقتی احساس کنم دیگر برای تیمم کارایی ندارم، از استقلال میروم!» وقتی رحمتی این جملهها را میگفت رضاییان ترجیح میداد وقتش را با گشتزنی در اینستاگرام بگذراند.
دودقیقه رفتی تو زمین
روبهرو شدن رحمتی و رضاییان در پایان گفتوگوی رحمتی نقطه عطف آن شب بود. وقتی که امیرحسین بزرگزادگان (عکاس برنامه سرخابی) از ایندو دعوت کرد کنار یکدیگر عکسی بگیرند، رحمتی بهشوخی خطاب به رضاییان گفت: «بیا… دودقیقه رفتی تو زمین کار رو درآوردی…» اشاره او به پاس گل زیبایی بود که رضاییان به طارمی، تنها چنددقیقه بعد از حضورش در زمین داد. خوشوبش ستارههای قرمز و آبی تنها رویارویی آنها در این برنامه بود و بعد از آن کاپیتان استقلال رفت. رفت تا صبح فردایش برای حضور در مراسم تشییع پیکر پدر امید ابراهیمی به نکا سفر کند.
امان از مشاورههای غلط
رضاییان و امیری همزمان روبهروی امیرعلی نبویان(مجری) نشستند تا با هواداران پرسپولیس صحبت کنند. بیتردید همه میخواهند یکبار برای همیشه بدانند رضاییان چرا پرسپولیس را به مقصد ترکیه ترک کرد. البته پاسخی قانعکننده از او میخواهند نه توجیه یک اتفاق! رضاییان اما ترجیح داد توجیه کند: «مشاورههای غلط باعث شد فکر کنم حضور در ترکیه به پیشرفت فوتبالم کمک میکند. خدا میداند که من برای پول بیشتر به ترکیه نرفتم، رفتم که به فوتبال اروپا برسم. اما دیگر نمیخواهم درباره ترکیه حرف بزنم.»
دغدغههای وحید وسط مصاحبه
وحید امیری مثل همیشه آرام است، مخصوصا حالا که همسترینگ آسیبدیدهاش مشغله فکری زیادی برای او ایجاد کرده. اینکه او هم مثل دوست لرستانیاش، بازی بعدی تیم ملی را از دست خواهد داد یا نه، مهمترین پرسشی است که در ذهن امیری نقش بسته. امیری ترجیح میدهد فقط از لحظههای خوبش با هواداران و تلاشهایش برای شادی آنها صحبت کند، اینکه برای موفقیت پرسپولیس و تیمملی همهکار میکند. وحید امیری آرام است، مثل همان روزهایی که در نفت بود.
برای شادی مردم برنامه دارم
رضاییان در مقابل، حرف زیاد برای گفتن دارد. از شوخیهایش با وحید امیری دور از چشم کیروش گرفته تا تلاش برای پیشرفت و موفقیت در فوتبال، چه در پرسپولیس و چه در تیم ملی! رضاییان بعد از هفتهها نیمکتنشینی در روزی که پاس گل سهامتیازیاش پرسپولیس را نجات داده بود، از عشقش به این تیم گفت: «من بهدنبال فرصت بودم تا عشقم را به هواداران ثابت کنم. با حرف نمیشد، باید عمل میکردم. اگر بیرون بودم تیمم را تشویق میکردم و صبر میکردم و اگر درون زمین بودم باید طوری بازی میکردم که دل هواداران شاد شود. خداراشکر که توانستم این کار را بکنم. امیدوارم در آینده بیشتر آنها را شاد کنم.»
به منصورخان گفتم مسالهام قلب است
در روزهایی که پدر استقلال روی تخت بیمارستان است، هر جا حرف استقلال و پرسپولیس باشد، بیتردید از پورحیدری سخن بهمیان میآید. صحبتهای رضاییان در ملاقات با پورحیدری در هفته گذشته جنجالی شده بود. رضاییان از آن صحبتها استفاده کرد تا بار دیگر عشقش به پرسپولیسیها را بهرخ بکشد: «وقتی منصورخان به من زنگ زد که به استقلال بروم، به ایشان گفتم همانطور که شما با قلبتان استقلال را انتخاب کردید، اجازه بدهید من هم با قلبم تیمم را انتخاب کنم. در آن تماس به هیچ عنوان بحث مالی با استقلال نداشتم.»
همشهری ورزشی