سه سال از فقدانش گذشت، به مناسب سومین سالگرد درگذشتش، شورای شهر با نامگذاری یکی از خیابانهای تهران به نام وی موافقت کرد.
نام کاملش حبیبالله عسگراولادی مسلمان است و از پدر و مادری اهل دماوند، در تهران متولد (سال ۱۳۱۱) شد. دلیل پسوند فامیلیاش این است که در محله آنان (امامزاده یحیی) غیر از مسلمانان، افراد یهودی زیادی نیز زندگی میکردند. لذا اداره ثبت احوال منطقه به خاطر مشخص شدن نوع مذهب افراد، آن را در شناسنامه و قبل از اسم افراد قید میکرد. لذا مأمور ثبت شناسنامه به جای اینکه عنوان مسلمان یعنی مذهب وی را قبل از عسگراولادی بگذارد، آن را بعد از عسگراولادی نوشته است. به گفته خودش تنها وی در بین برادران و خواهرانش، پسوند مسلمان دارد.
نخستین تجربه تلخ سیاسی زندگیاش به زمانی برمیگردد که ۱۶ ساله (سال ۱۳۲۷) بود و به دلیل حضور در یک راهپیمایی سیاسی که به دعوت آیتالله کاشانی و به هواداری از مردم فلسطین تشکیل شده بود، بازداشت شد.
۲۳ ساله بود که به همراه عدهای از دوستانش که در مسجد امینالدوله با هم آشنا شده بودند، تصمیم گرفتند هیئتی مذهبی به نام “موید” تأسیس کنند و به فعالیت فرهنگی بپردازند. اندکی بعد هیاتشان با هیات اصفهانیها که چهرههایی چون بادامچیان و میرمحمدصادقی عضوش بودند، آشنا میشود و به این ترتیب پایههای تشکیل موتلفه آماده میشود. از اهمیت این حزب همین بس که موتلفه اسلامی اصلیترین نیروی سیاسی در گسترش قیام و برپایی ۱۵ خرداد سال ۴۲ محسوب میشود چرا که دو تصمیم مهم اتخاذ کردند یکی، هجرت علمای شهرهای بزرگ برای تجمع در تهران و اعتراض به بازداشت امام و دیگری فعالیت برای تثبیت مرجعیت امام خمینی(ره).
سال ۴۳ یکی از مهمترین حوادث زندگی سیاسی او رقم خورد. حسنعلی منصور توسط شاخه نظامی مؤتلفه (یا بنا به روایتی به سفارش شاخه نظامی مؤتلفه) ترور شد و عسگراولادی نیز به جرم نگهداری چمدان اسلحه دستگیر و به حبس ابد محکوم شد اما در سال ۵۶ و پس از تحمل ۱۳ سال حبس درخواست عفو نوشت و آزاد شد. در همان موقع این اقدام به عنوان یک تاکتیک برای گسترش مبارزه از زندان به بیرون نام نهاده شد.
پس از انقلاب عرصه جدیدی در زندگی وی آغاز شد و در مجلس اول به عنوان نماینده تهران حضور داشت. عسگر اولادی در سال ۱۳۶۰ در منزل خود مورد سوء قصد قرار گرفت که این ترور با شکست رو به رو شد. وی تجربه وزارت هم دارد و در کابینه شهیدان رجایی و باهنر، وزیر بازرگانی بود. زمانی که مهدوی کنی نخست وزیر شد، باز هم در همین سمت باقی ماند. مدتی رئیس سازمان اوقاف بود و در دوره دوم و چهارم انتخابات ریاست جمهوری هم کاندیدا شد ولی در هر دوره کمتر از ۲ درصد آرا به دست آورد و از فتح پاستور بازماند.
پس از تأسیس جمعیت مؤتلفه اسلامی در ۱۳۶۹، عسگر اولادی به عنوان دبیرکل آن انتخاب و تا ۱۴ سال در این کسوت فعالیت کرد و سال ۸۳ این سمت را به محمدنبی حبیبی واگذار کرد. دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندگی ولی فقیه در کمیته امداد امام خمینی(ره) و ریاست اتاق بازرگانی ایران و چین را هم در کارنامه دارد.
سالیان دراز عضو هیات منصفه مطبوعات بود. عسگراولادی کتاب خاطرات هم دارد، کتابش بهمن ۸۹ با حضور علی لاریجانی رونمایی شد. در این کتاب ۲۲۶ صفحهای در هفت فصل به زندگی سیاسیاش پرداخته که اغلب به روزهای زندان و و مبارزه قبل از انقلاب اختصاص دارد.
از شهریور ۱۳۹۲ در بیمارستان دی تهران بستری بود. بیش از شصت روز از عمل جراحی قلب باز حبیبالله عسگراولادی میگذشت که دچار ناراحتی در ریهها شد و در صبح ۱۴ آبان ۱۳۹۲ در سن ۸۱ سالگی بر اثر عارضه قلبی در گذشت.
آیتالله محمدرضا مهدویکنی نیز بر پیکر حاج حبیبالله عسگراولادی نماز خواند و سپس پیکر وی روی دستان مردم تشییع و در قطعه ۷۲ تن بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
yjc.ir