![](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1395/8/29/288278_251.png)
مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با فرارو بر این باور است که: «دوره تقابل مکاتب سیاسی به پایان رسیده است.» وی در همین رابطه تاکید میکند: «هم اکنون دوره تقابل دانایی مردم با قدرت حاکمه است.» این استاد دانشگاه معتقد است کلید درک تحولات اخیر آمریکا طی انتخابات ریاست جمهوری این کشور در فهم تقابل دانایی مردم با قدرت حاکمه نهفته است.»
مهدی مطهرنیا در رابطه با اینکه آیا مردم دنیا باید نگران ظهور و بروز ترامپ در دیگر کشورها باشند یا خیر، گفت: «آنچه در لایههای زیرین ادبیات سیاسی کنونی جهان در حال وقوع است و توانسته دنیای سیاست را متلاطم کند، تغییر تقابل تاریخی اندیشهها و مکاتب کلاسیک سیاسی به جریانها و تقابلی مردم-حکومت است.»
وی در همین رابطه تاکید کرد: «مسئله اصلی امروز دنیای سیاست پوپولیسم یا دمکراسی نیست بلکه موضوع اصلی حرکت زیرپوستی بسیار موثر گروهی از مردم است که منجر به تغییر نگرش لایههای درونی فهم سیاسی و ادراک اجتماعی بشر گردیده است.»
وی در همین ارتباط گفت: «این تحولات فکری بشر، ناشی از ورود انسان به اتاق شیشهای است، اگر زمانی مک لوهان، جهان را به «دهکده جهانی» تشبیه میکرد و یا فریدمن از «دنیای مسطح» سخن میگفت، من باور دارم که در زمانه کنونی دنیا وارد «اتاقی شیشهای» شده است.»
مهدی مطهرنیا، کارشناس ارشد روابط بین الملل و آینده پژوهی اجتماعی و ارتباطات سیاسی سپس به ذکر ویژگیهای این دوره که وی از آن به عنوان «اتاق شیشهای» یاد میکند پرداخت و گفت: «در این دوره است که ما شاهد تقابل آگاهی مردم در برابر قدرت حاکمیت هستیم به طوری که امروز هم، شاهد تقابل این دانایی در برابر حاکمیت هستیم.» وی سپس اضافه کرد: «البته این دانایی هنوز در مرحله طفولیت قرار دارد و به سمت شعارهای سیاسی پوپلیستی جذب میشود در حالیکه در ذات خود ضدحکومت و علیه ساختارها قدرت است و بر ضد آن ها حرکت خواهد کرد.»
این استاد دانشگاه در همین باره ادامه داد: «ظهور پدیده تقابل آگاهی مردم در برابر ساختارهای حکومت از تهران تا واشنگتن و از پکن تا پاریس قابل انتظار است. به طوریکه در انتخابات اخیر آمریکا ما شاهد بودیم حتی واشنگتن هم که مدعی پرچمداری دمکراسی در جهان است و خود را متعهد به اصول و ارزشهای دمکراتیک میداند و احزابش فعال هستند هم نتوانست مقابل این نیروهای تازه فعال شده بایستد و در نهایت فردی مانند ترامپ ظهور کرد.»
وی در همین رابطه ادامه داد: «ترامپ در کشور مدعی پرچمداری آمریکا ظهور و بروز پیدا کرد در حالیکه شعارهای او حاوی محتوایی ساختار شکنانه و نژادپرستانه بود و حتی صحبت از نوعی رادیکالیسم امنیتی- نظامی میکرد اما در نهایت توانست با شعارهایش هیلاری کلینتونی که از متن ادبیات سیاسی برخاسته و پایگاهی سیاسی در جامعه آمریکا داشت را شکست دهد.»
مطهرنیا در ادامه اما در پاسخ به این سوال که پیروزی ترامپ چه نسبتی با این تحلیل و ایده «اتاق شیشهای» خواهد داشت، گفت: «اتاق شیشهای دنیای کوچک شده ناشی از تبادل اطلاعات در باند پرگستره و غیر قابل کنترل شبکههای فرااجتماعی است. این اتاق شیشهای اتاقی است که آگاهی را عمومی می کند و دانایی را گسترش می بخشد. در فهم چرایی رای آوردن ترامپ هم میتوان از ایده تقابل دانایی مردم در برابر قدرت حاکم سخن گفت. البته این انتخاب پیچیدگیهایی دارد به طوریکه استیون هاوکینگ، فیزیکدان شهیر، در این رابطه گفته است که، وی از فهم علت رایآوری ترامپ عاجز است هرچند میتواند مسائل پیچیده کهکشانها را بفهمد.»
وی در همین رابطه ادامه داد: «ما در انتخابات آمریکا هم شاهد تقابل آگاهی مردم با قدرت حاکم بودیم؛ این دانایی به قدرت ملت در برابر اقتدارگرایی آمریکا باز میگردد و این اقتدارگرایی در برخی از موارد لباس اقتدارگرایی به تن دارد و در بعضی جاها نیز با پوشش لیبرال دمکراسی وارد معرکه میشود. در رابطه با آمریکا هم مردم دریافتهاند که چه نمیخواهند و دیگر تسلط دولتها اقتدارگرا و دولتهایی را که نماینده اقلیتی هستند را نمیپذیرند.»
این استاد دانشگاه در ادامه درباره تناقض آگاهی مردم با انتخاب شخصیتی نظیر ترامپ به فرارو توضیح داد: «این جریان آگاه است که چه چیزی را نمیخواهد اما هنوز تجربه سیاسی کافی ندارد و بعضا به سمت شعارهای پوپولیستی میرود و لذا من بر اعتقادم که نهضت جهانی پوپولیسم با به قدرت رسیدن ترامپ جشن جهانی خود را آغاز کرد و در همان حال بر سرسره سقوط نشست، در آینده و به دنبال این پیروزی در سراشیبی سقوط نیز قرارخواهد گرفت.»
مهدی مطهرنیا در پایان در باره تاثیر این جریان آگاه در تحولات آینده جهان گفت: «ما در آینده شاهد نوعی چالش در آمریکا خواهیم بود و این بحث به طور جدی به میان کشیده خواهد شد که دمکراسی نیازمند ویراستاری است و دانشمندان و صاحبنظران نیز در این رابطه همداستان خواهند شد.
همانطور که هم اکنون نیز صاحبنظران سیاسی و اجتماعی ظهور پوپولیستی مانند ترامپ را به عنوان راهکاری برای گریز از وضعیت انحراف از مبدا میدانند.»
وی در نهایت یادآور شد: «پدیده ترامپ در هیچ جای جهان دور از انتظار نیست و ممکن است این پدیده در هر نقطهای از دنیا بدرخشد.»