فارغ از تعریف کلاسیک مسلمان (زاده شده از پدر مسلمان یا گوینده شهادتین) ، مسلمان اصیل کسی است که فارغ از موقعیت ها، فرائض دینی متعارف خود را انجام می دهد ، ممکن است این شخص در دوران حکومت پهلوی ها زندگی کند یا در عصر جمهوری اسلامی، در لندن روزگار بگذراند یا در قم. پست و سمت هم برایش مهم نیست، اگر بقالی گمنام باشد به همان اندازه شرعیات را رعایت می کند که اگر مدیرکلی معروف در استان شان باشد.
اما مسلمان مصلحتی ، هر چند در آمار گیری ها ، مسلمان است اما رفتار دینی اش، به شدت تابعی از زمان و مکان و موقعیت است. او شاید در رژیم پهلوی، شرابخواری حرفه ای باشد ولی در جمهوری اسلامی، بدون آن که تغییری در باورهایش به وجود آمده یا توبه کرده باشد، شکل و شمایل متدینین را به خود بگیرد و اولویت اش این باشد که افراد بیشتری او را در صف اول نماز جماعت ببینند. او در زندگی اجتماعی و مشخصاً اداری اش، سطحی از دینداری را به نمایش می گذارد و در زندگی شخصی اش، فرد دیگری است. در واقع برای او، دین بخشی از ابزار معیشت اش است. چنین فردی، اغلب کاسه داغ تر از آش هم می شود چون می داند هر چه غلیظ تر و پر رنگ تر جلوه گری کند، موجبات ارتقائش بیشتر فراهم است. چنین افرادی را اکثر ما در اطراف خود سراغ داریم.
سلیم مؤذن زاده اردبیلی، از گروه اول بود. او ، پدرش و پدربزرگش، همگی در خاندانی معتقد به اسلام اصیل و سنتی، متولد شده و بالیده بودند. اگر سلیم برای اهل بیت(ع) روضه می خواند به خاطر باورهایش بود نه برای نفوذ در دستگاه قدرت یا کسب ثروت. او و همه مداحان سنتی و اصیل اهل بیت (ع)، بر عکس برخی مداحان امروزی، هرگز برای روضه خوانی و مدیحه سرایی، نرخ و شرایط مجلس تعیین نمی کردند بلکه بی هیچ چشمداشتی می خواندند و در این میان، اگر مردم دوست داشتند، مجالس شان را تأمین مالی می کردند؛ کم یا زیاد ولی با طیب خاطر و رضایت قلبی.
او راست می گفت: “حنجره من یک موهبت الهی و وقف سید الشهدا (ع) است و استفاده از آن در زمینه های غیر از این صحیح نیست.”
حزنی که بعد از انتشار خبر درگذشت او جامعه را فرا گرفت، نشان از آن دارد که هنوز معنویت و دینداری در جامعه ایران فراگیر است اما اگر مردم به فلان مداح یا فلان روحانی روی خوش نشان نمی دهند، نه به خاطر دین گریزی شان که به دلیل آن است که برخی از تریبون دین، سوء استفاده می کنند و برغم تمام ادعاهایشان، دین را دکان کرده اند برای کاسبی و نردبانش ساخته اند برای بالا رفتن از مقامات دنیوی.
مردم، دل شان تنگ شده است برای اسلام اصیل و سنتی که در آن، کسی به واسطه ادعای دینداری خود را برتر از دیگران نمی بیند و مرم را جماعتی جهنمی نمی پندارد که مستحق تحقیرند.
سلیم مؤذن زاده اردبیلی، نمونه بارزی از یک مسلمان “اصیل” بود؛ خدایش رحمت کند!