گروه سیاسی ـ ۱۱ ماه پس از اجراییشدن برجام، طرح تمدید تحریمهای ۱۰ ساله ایران که ماه آبان در کنگره آمریکا به تصویب رسیده بود، بدون حتی یک رای مخالف در مجلس سنای آمریکا عینا به تصویب میرسد.
هر چند سخنگوی کاخ سفید قبلا اعلام کرده بود این مصوبه به امضای اوباما هم خواهد رسید اما بعد از تهدید رئیسجمهور کشورمان، اوباما ظاهرا از امضای آن خودداری کرد اما اجازه داد این مصوبه به قانون تبدیل شود و حتی از حق وتوی خود نیز در این باره استفاده نکرد هر چند با توجه به تعداد موافقان این طرح در کنگره و سنا(بالاتر از ۶۷ درصد آراء) عملا امکان وتوی آن از سوی رئیسجمهور اوباما وجود نداشت و حتی اگر وتو نیز میشد طبق قوانین امریکا با تصویب کنگره قانونی میشد و اصلا نیازی به امضای رئیس جمهور امریکا نداشت.
حالا دیگر فقط منتقدان نیستند که از بدعهدی آمریکا میگویند و دولتیها با آسمان و ریسمانکردن به دنبال توجیه اقدامات خصمانه کاخ سفید علیه کشورمان باشند بلکه این بار خود رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده هستهای هم معترفند که با تمدید ۱۰ ساله تحریمهای «ایسا» برجام توسط ایالات متحده نقض شده است و باید به فکر مقابله بود.
اما یک سوال اساسی این است که اصلا چرا آمریکا باید به برجام پایبند باشد و آن را نقض نکند؟
برای پاسخ به سوال فوق باید به دو محور اساسی ذیل توجه کرد:
۱ـ واکاوی در روند اجرای برجام حاکی از آن است که هر چند در متن برجام تعهداتی برای دو طرف مذاکرات متذکر شده است اما این دولتمردان ایران بودند که با خوشبینی مفرط و قبل از آنکه طرف مقابل قدمی در راستای تعهدات برجامی خود بردارد، نه تنها تمام تعهدات خود را انجام دادند که به اعتراف آژانس بینالمللی انرزی اتمی و مقامات غربی، اقدامات ایران فراتر از تعهدات برجام بوده است.
ریختن بتن در قلب راکتور آب سنگین اراک، توقف غنیسازی ۲۰ درصدی، محدود کردن غنیسازی ۵ درصدی و انتقال مازاد آن به خارج از کشور، کاهش دستگاههای سانتریفیوژ ایران از ۲۰ هزار دستگاه به ۶ هزار دستگاه، تعطیلی عملی تاسیسات فردو به عنوان نماد نفوذناپذیری فناوری هستهای کشورمان، پذیرفتن محدودیت تحقیق و توسعه هستهای از سوی ایران به گونهای که بسیاری از رشتههای مرتبط هستهای در دانشگاههای مهم کشورمان تعطیل شدهاند، پذیرفتن نظارت ویژه از سوی ایران حتی فراتر از پروتکل الحاقی تنها بخشی از اقداماتی است که دولت تدبیر امیر و امید قبل از انجام تعهدات طرف مقابل و تنها برای نشاندادن حسن نیت خود انجام داد.
این اقدامات در حالی است که رهبر انقلاب در شروط ۹ گانه خود برای اجرای برجام راه هرگونه بدعهدی و نقض برجام از سوی آمریکا و دوستانش را بسته بودند.
گرفتن تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، انعقاد قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین تاسیسات اراک، خروج تدریجی اورانیوم غنیشده از کشور آنهم پس از انعقاد قرارداد مطمئن همراه با تضمین کافی، مرجع بودن متن مذاکرات در موارد ابهام سند برجام و نه تفسیر طرف مقابل و چندین محور دیگر از جمله راهکارهای حکیمانه ایشان بود که برای بستن راه هر گونه فریبکاری دشمن به دولت ابلاغ شد اما تیم مذاکرهکننده عملا هیچکدام از این موارد را رعایت نکرد و با عجله ناشی از ذوقزدگی طرح برجام را اجرایی کرد.
۲ـ کاخ سفید و همپیماناش میبینند دولت آقای روحانی هست و نیست خود را به برجام گره زده و همه امور را از نگاه برجامی مینگرد و در مواضع خود به گونهای برجام را بزرگنمایی کرده و ماهیت خود را به آن گره زدهاند که هر گونه تصور بازگشت دولت روحانی به شرایط قبل از برجام را محال فرض میکند.
انجام یک طرفه تعهدات برجامی و دلبستگی شدید دولت یازدهم به برجام دوموضوعی است که آمریکا را به این نتیجه رسانده که نیازی به انجام تعهدات خود ندارد و از این پس نیز همانگونه که سناتورهای آمریکا بدان اذعان کردند تحریمهای بیشتری را پیش پای ملت ایران خواهند گذاشت.
فراموش نکنیم که غرب به رهبری آمریکا مکتب «ماکیاولیسم» را در عرصه سیاست عملا پذیرفته و آن را تئوریزه کردهاند مکتبی که هرگونه اخلاقگرایی را متضاد با سیاستمداری میداند.
بر اساس این مکتب، غرب و آمریکا تا زمانی به تعهدات خود اخلاقا پایبند هستند که در راستای منافع ملی آنها باشد و زمانی که منافع خود را تحقق یافته ببینند انجام تکالیف برای آنها غیرعاقلانه خواهد بود.
در وضعیت کنونی، چنانچه آمریکا و طرف غربی اکنون که به اهداف خود در برجام رسیده است، بخواهد امتیازی بدهد و تعهدات خود را متقبل شود باید تعجب کرد.