در صحنه آنارشیک بین المللی ضعف دولتها، بی عملی، غیر شفافیت سیاستها و در یک کلام دو دوزه بازی در ایفای مسئولانه نقش شان و شروع روندی که عواقب ان بخوبی دیده نشود آنگونه که آمریکا در ماجرای سوریه اقدام نمود بر وخامت اوضاع می افزاید. دولت اوباما با بلاتکلیفی و درگیری با کنگره و سیاست پرهیز از هزینه مادی و معنوی هم به تعهدات مسئولانه خود عمل نکرد و هم با اقدامات ابتر و نارسا فقط به رواج آشوب در سوریه کمک کرد.
دولت آمریکا در برهه حاکمیت دموکراتها می توانست با تجزیه و تحلیل واقع بینانه و اعتماد به نیروهای تاثیر گذار در کنار دولت قانونی و مستقر سوریه با همه اشکالاتی که دارد و سایر حکام منطقه نیز بدون اشکال نیستند، برای مبارزه با تروریسم و جنگجویان وارداتی قرار گیرد و نه آنکه خود هیزم بیار معرکه جنگهای نیابتی باشد و چشم خود را عامدا” و یا با تجاهل به راه ورود جنگجوی وارداتی و تسلیحات از ترکیه که از طریق عربستان و قطر تامین مالی میشد، ببندد!
حلب اگر چه دومین شهر بعد از پایتخت سوریه بود اما چیزی از آن نیز کم نداشت و همین وسوسه ائی بود برای سرمایه گذاری سازمانهای اطلاعاتی غربی تا به سمت تجزیه سوریه پیش بروند و اگر ایران و روسیه نبودند الان این کشور تجزیه شده بود. آمریکا و کشورهای منطقه مرهون سرمایه گذاریهای مادی و معنوی ایران هستند. اگر وزنه جنگهای نیابتی به سود جنگجویان مسلح وارداتی تمام میشد در آنصورت خواب از چشم حکام ربوده میشد و همان اتفاقی می افتاد که در پی پیروزی افغان عرب در افغانستان، در اوائل دهه نود در کشورهای عربی رخ داد.
اگر آمریکا می گوید از خواستهای مدنی مردم سوریه حمایت میکند ، چرا اینکار را در اردن، یمن و یا بحرین انجام نمیدهد؟ سیاست آمریکا در سوریه و خاورمیانه شفاف نیست. دولت اوباما صداقت لازم را ندارد که به اشتباه استراتژیکش در سوریه که با طناب پوسیده عربستان و ترکیه به چاه ویل خاورمیانه رفت، صادقانه اعتراف کند.
اینده سوریه همچنان در هاله ائی از ابهام قرار دارد و به خیلی از عوامل داخل منطقه ائی و بین المللی بستگی دارد. اگر چه عربستان اعلام کرده که در صورت خواست آمریکا با ماندن بشار اسد در قدرت مخالفتی ندارد ، مشکلی را حل نمیکند. شروع بازی با آنها بوده ولی خاتمه اش نه! احتمالا” داعش و سایر گروههای شورشی راهبرد جدیدی در سوریه همچون انفجارات عراق و کشتار مردم بیگناه را در دستور کار خود قرار خواهند داد و یا با تمرکز در یک منطقه حرکات ایذائی خود را آغاز خواهند کرد. اما هم زمان انتقال قدرت در کاخ سفید به سیاست منطقه ائی ایران کمک میکند تا بتواند از ازاد سازی حلب استفاده کند و هم سیاست ترامپ در کار با روسیه شرایط مناسبی برای استقرار ثبات و امنیت در سوریه فراهم میکند . در مجموع آزاد سازی حلب در زمان مناسبی اتفاق افتاد و امریکائی ها قدرت بهم زدن بازی و صحنه را ندارند و این برای تثبیت جایگاه منطقه ائی ایران موثر است، اگر چه برای اوباما تلخ است.
مصاحبه اوباما و اذعان به کوتاهی و کم کاری در سوریه نیز به این دو سه نکته کمک میکند، اما نقش مخرب آمریکا در سوریه بیش از این مواردی است که ایشان می فرمایند. متاسفانه اوباما همچنان سیاست یکی به میخ و یکی به نعل را ادامه داده و صادقانه از اشتباه استراتژیکش در سوریه و اعتماد به دولتهائی که ظرفیت و قدرت تحرک در سیاست خارجی اشان وجود ندارد، ابراز پشیمانی نکرد تا نفر بعد از او به این راه نرود! استراتژی امریکا در سوریه سرزمین سوخته برای حرکت به سمت تجزیه این کشور بود و لذا سیاست خارجی ایران باید طلبکارانه بدنبال احقاق حقوق مردم سوریه و تامین خسارت آنان از سوی امریکا و هم پیمانانش مانند عربستان، ترکیه، اردن و قطر باشد.
آمریکا در سوریه مقصر است و باید هزینه آن را بپردازید. و از هم اکنون مردم و وجدان بیدار جهان باید خود را آماده کنند تا از طریق رسانه ها و افکار عمومی محکمه عادلانه ائی علیه کشورهای منطقه ائی همچون عربستان، ترکیه، قطر و اردن و حامیان غربی آنان و مخصوصا” آمریکا تشکیل و حق مردم مظلوم سوریه را از آنان بستانند. انشاءالله!
خبرآنلاین