نیاز جنسی برای دختر و پسر در ارتکاب تجاوز دخیل است. افراد عادی میتوانند این نیاز را کنترل کنند. اما چنین افرادی قدرت سلف کنترل یا کنترل شخصی ندارند.
تعداد پروندههای تجاوز به عنف کم نیست. خبرهایی زیادی در این زمینه خواندهایم یا شنیدهایم. خبرهایی که نه تنها خوشایند نیستند بلکه امنیت جامعه را متزلزل میکنند و گاهی از فراوانی این پروندهها و شنیدن اخباری در مورد آنها، احساس امنیت نمیکنیم.
عدهای از کارشناسان معتقدند پشت پرده خشونتهای جنسی نیاز جنسی نیست و افراد برای برطرف کردن نیازهای جنسی خود نیست که دست به تجاوز میزنند و علتهای پنهان دیگری پشت این قضیه است. برنا این بار در مجال یک گزارش به عواملی پرداخته است که در شکل گیری شخصیت چنین افرادی و در نهایت ارتکاب تجاور موثرند.
نگاه اول: متجاوزان قدرت خود کنترلی ندارند
دکتر فرشید خسروپور، روانشناس و مدرس دانشگاه باهنر کرمان در گفتوگو با برنا درباره این موضوع به برنا گفت: این افراد دچار اختلالهای شخصیتی ضد اجتماعی و مرزی هستند. اختلال شخصیتی جنبه ارثی دارد و معمولا در خانواده این فرد شخص دیگری دارای اختلال روانی وجود دارد. عوامل محیطی هم نقش دارند و این مشکل را تشدید میکند.
وی افزود: نیاز جنسی هم در ارتکاب تجاوز دخیل است. افراد عادی میتوانند این نیاز را کنترل کنند. اما چنین افرادی قدرت سلف کنترل یا کنترل شخصی ندارند. فرد به کمک این قدرت میتواند انگیزههای ونیازهای خود را کنترل کند و این مسئله به مقدار زیادی با آموزش و تربیت در خانواده مرتبط است.
نگاه دوم:تجاوز؛تخلیه روحی؟
دکتر مصطفی اقلیما،مددکار اجتماعی هم در گفتوگو با برنا درباره این عوامل گفت: وقتی در سطح جامعه بیکاری وجود داشته باشد، منجر به عدم امنیت و کاهش امید به آینده میشود. بنابراین افراد هر روز به راههای مختلفی کشیده میشوند. فردی که دست به خلاف یا بزهی بزند قبح آن برایش از بین میرود. به این ترتیب فرد برای برآورده کردن نیازهای خودش هر کاری اعم از دزدی،بزهکاری و خلافهای مختلف را انجام میدهد.
وی افزود: یکی از مواردی که ارتکاب آن حالت انسانی را در افراد از بین میبرد، تجاوز به عنف است. افراد با آزار دادن بقیه میخواهند آرامش به دست بیاورند. بنابراین این را راهی برای تخلیه نارحتی و فشار خود محسوب میکنند. چنین افرادی از ابتدا بیمار نیستند و در سیر جریان زندگی، شرایط اجتماعی و مشکلاتی که برایشان پیش آمده است به این جایگاه روانی رسیدهاند. مشکل روانی هر فردی حالت خاصی دارد و به شکل خاصی بروز پیدا میکند. فردی به این حالت است که با تجاوز و آزار دادن دیگران خود را به آرامش میرساند.
چنین فردی با هر بار انجام این کار چند روزی به آرامش میرسد و باز کار خود را تکرار میکند. این افراد خطای خود را گناه نمیدانند و معتقدند برای رسیدن به آرامش مرتکب این جرم میشوند. وقتی فردی به آنها التماس میکند که او را آزار ندهند یاد التماس و درخواست خود از دیگران میافتند که جوابی هم از آن نمیگرفته اند و از این راه، ارضای خاطر میکند.
وی بیان کرد: بعضی از افراد دچار سادیسم میشوند. یعنی از آزار رساندن به دیگران از راه تجاوز یا راههای مختلف دیگر ارضا میشوند. نباید این افراد در جامعه رها شوند. خیلی از بیماران که با توجه به شرایط خانوادگی و فضای رشد و البته شرایط اجتماعی به این جایگاه روانی رسیدهاند، در جامعه وجود دارند و برای بازداشتن آنها از چنین کارهایی باید آرامش را به جامعه بازگردانیم.
اقلیما توضیح داد: در غیر این صورت چنین افرادی به آزارهای خود ادامه میدهند تا زمانی که گرفتار شوند و به زندان بیفتند یا اعدام شوند. این افراد نباید بعد از دستگیری باز در جامعه رها شوند. گرفتن چیزی با زور از مردم نوعی بیماری است و تنها راه درمان آن این است که چنین افرادی در جایی نگهداری شوند.
وی در آخر تصریح کرد: زیربنای تمام مشکلات این چنینی در شرایط اجتماعی افراد است و اگر شرایط اجتماعی فرد بهتر شود امکان دست زدن به این عملی کم میشود.
نگاه سوم: نیاز جنسی دلیل تجاوز نیست
دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و مشاور در این زمینه به برنا گفت: نیاز جنسی در ارتکاب چنین جرمی تاثیرگذار است؛ اما تاثیر آن آنقدری نیست که بتوان گفت دلیل اصلی بروز این جرم احساس نیاز جنسی در افرادی است که مرتکب جرم میشوند. چنین افرادی ضعف اخلاقی دارند. نیاز جنسی هم میتواند وجود داشته باشد همانطور که در سایر مردم و انسان وجود دارد، چنین افرادی قدرت خود کنترلی ندارند .
البته در بعضی از مواقع افراد به این منظور مرتکب جرم میشوند که طرف مقابل خود را تحقیر کنند و این تحقیر را در بالاترین حد و شدت ممکن به خرج بدهند. البته گاهی عوامل دیگری مثل اغواگری طرف مقابل هم در این زمینه تاثیرگذار است.
باور غلطی هم در افراد متجاوز وجود دارد. گاهی این افراد تصور میکنند در ابتدای این موضوع شاید فرد در مقابل آنها مقاومت کند، اما بعدها به دلایلی شاید در مقابل آنها مقاومت نکنند. گاهی افراد تصور میکنند با چنین کاری، بزرگی میکنند. چنین افرادی به عنوان بیماران دچار سادیسم جنسی شناخته میشوند. این افراد در اغلب موارد نرمال نیستند و در عین حال محرومیتها و محدودیتها روی این افراد تاثیرگذارتر بوده و با افراد معمولی تفاوت دارند.
نیاز جنسی هم میتواند تاثیر گذار باشد؛ سایر مردم میتوانند چنین نیازی را در خود کنترل کنند، اما چنین افرادی این قدرت را ندارند. البته از این مساله نباید غافل شد که گاهی این افراد از الگوهایی پیروی و تقلید میکنند که آنها را به این سمت سوق میدهند. دیدن فیلمهای مرتبط با جرم و جنایت و تجاوز منجر به شکل گیری ذهنیتشان نسبت به این مسایل میشود.
نگاه چهارم :الزام برخورد بازدارنده با متجاوزان
دکتر غلامرضا قاسمی کبریا، روان شناس و مدرس دانشگاه در گفتوگو با برنا درباره این موضوع گفت: گاهی فرد در موقعیتی قرار میگیرد و بسته به آن شرایط تصمیم میگیرد اما گاهی افراد تصمیمها و نیاتشان از پیش تعیین شده است. این موارد را نمیتوان اختلال رفتاری نامید.
این موارد به رفتارهای اجتماعی و روابط لجام گسیخته مربوط میشود. گاهی چند جوان در مورد این موضوع نقشه میکشند بعد آن را اجرا میکنند.گاهی فرد ماشینی مخصوص این کار و هدف شوم خود خریداری میکند و بعد افراد خاصی را مد نظر قرار میگیرد، به این موارد نمیتوان اختلاق رفتاری گفت.
وی افزود: اصل بر سالم بودن و سالم زندگی کردن افراد است.وقتی فردی کلاهبرداری میکند، دارای اختلال رفتاری نیست، بلکه در محیط تربیتی پرورش یافته که در نهایت به اینجا میرسد. وقتی افراد در جامعه پایشان را بیشتر از گلیمشان دراز میکنند و برای خود حقوق بیش از حدی قائل هستند باید سخت و بازدارنده تنبیه شوند تا فردی که حتی در محیط و شرایط زندگی و تربیتی مشابه این افراد قرار گرفت، تحت هیچ شرایطی جرات نکند دست به چنین خلافی دست بزند.
قاسمی کبریا تصریح کرد: خیلی از ما تا به حال سر یک مرغ را هم نبریدهایم. اولین بار برایمان خیلی سخت است که این کار را انجام بدهیم. اما وقتی چند مرغ را سر بریدیم دیگر برایمان عادی میشود. بنابراین فرد به کارش ادامه میدهد. این افراد در ابتدا مثل من و شما بودند اما بعد از تکرار این کار، قبح آن برایشان از بین رفت. وقتی افراد در محیطی خاص شخصیتشان رشد منفی میکند، کم کم وارد مسیرهای نادرست میشوند.
وی با بیان اینکه باید از راه آموزههای اجتماعی این افراد را هدایت کنیم تا چنین فضاهایی از بین برود توضیح داد: در کنار توجه به حوزههای تربیتی باید قاطع و به شکل بازدارنده با این افراد برخورد شود تا کسی جرات نکند مرتکب چنین خلافی شود.
اکثر افرادی که در جامعه به چنین کارهایی رو میآورند بیمار نیستند.شاید در مواردی نادر فرد در موقعیت هیجانی وروانی خاصی قرار بگیرد و مرتکب خطایی شود اما در بیشتر موارد تجاوزها از پیش طراحی شده هستند.
این مدرس دانشگاه در آخر تصریح کرد:بیشتر این افراد بعد از ارتکاب این جرم پشیمان هستند، مگر در مواردی که حس کینه در افراد بسیار قوی است. عموم افراد متجاوز پیش از مجازات پشیمان هستند. خودشان این کار را نکبت میدانند. گاهی در مشاورههایم افراد ناخوداگاه این واژه را به کار می برند که برخورد زشت من به فلان دلیل بود. یعنی فرد پشیمان است. شاید بشود گفت این افراد با توجیه سهل الوصول و بدون هزینه بودن مرتکب جرم میشوند. این افراد از خلاهای اجتماعی و حفاظتی افراد استفاده می کنند و مرتکب جرم میشوند.
نگاه آخر: سال گذشته پلیس موفق شد ۹۰.۳ درصد از پرونده های متجاوزان را کشف و متهمان آنها را دستگیر کند. عدهای معتقدند برخورد سخت افزاری می تواند از رشد چنین تعداد پروندههایی پیشگیری کند و خواهان برخورد سخت،قاطع و جدی با چنین افرادی هستند.در کنار نیاز به برخورد صحیح با این افراد بررسی این مسئله از دیدگاه روان شناختی تا به امروز مغفول مانده است در حالی که یافتن علل بروز چنین رفتاری میتواند نقش مهمی در پیشگیری از بروز وشیوع آن در جامعه داشته باشد. میتوانیم تنها دلیل بروز این رفتار و بالارفتن آمار تجاوز به عنف را در کشوری اسلامی منحصر به رعایت نکردن موارد حفاظتی از سوی قربانیان بدانیم و چشم روی حقایق ببندیم.