فراتاب-گروه بین الملل:پیروزی انقلاب اسلامی در اواخر دهه ۱۹۷۰، موجب پدید آمدن تحولاتی شگرف در نظام بینالملل گردید. رویکرد «نه شرقی، نه غربی» و«صدور انقلاب اسلامی»، در کنار جنگ تحمیلی و تحریمهای بینالمللی، فشاری دوچندان را بر انقلاب نوپای، وارد می نمود. این گونه بود که در اواخر دهه۸۰ میلادی، جمهوریاسلامیایران، واپسین نفسهای خود را میکشید. زیرا از یک سو در محاصره همسایگان خود و متحدان غربیشان بود، و از سوی دیگر، تهدید همسایه شمالی و ایدئولوژی کمونیسم را احساس مینمود. حتی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ساقط شدن کمونیسم نیز، تأثیری بر این اوضاع نداشت. زیرا در دهه۱۹۹۰، یوروآتلانتیگ گرایان(یلتسین و کوزیروف) با رویکرد غربیشان، به عنوان رهبران روسیه و متحدان غرب، در رأس امور بودند. در اواسط دهه۹۰ و همراه با گسترش ناتو به سمت شرق، سیاستهای کرملین نیز تغییر کرد. افزایش بهای انرژی، از یک سو و روی کار آمدن اوراسیاگرایان( ولادیمیر پوتین) و سیاستهای ریوانشیسمی وی، از سوی دیگر، موجب تقابل روسیه وغرب گردید. اما نکتهای که حائز اهمیت می باشد، اتکای ایران به روسیه و عدم اتخاذ رویکردی مناسب، جهت بهره برداری از اختلاف و شکاف میان روسیه و غرب میباشد.
اکنون سوالاتی که مطرح میشود اینها هستند: دلیل قرابت چندین و چند ساله ایران و روسیه در چیست؟ چرا حتی توافق نامه برجام، تغییر چندانی در چینش ظاهری متحدان جمهوری اسلامی ایران و موضع ایران در قبال روسیه، ایجاد نکرده است؟ در ابتدا بهتر است برای بررسی دقیقتر سیاست خارجی روسیه در قبال ایران، ویژگیهایی همچون
۱- قدرت کشور مورد نظر (مجموع منابع)
۲- مجاورت جغرافیایی
۳- قدرت آفندی (توانایی تهدید)
۴-نیات تجاوزکارانه و پیشینه تاریخی کشور روسیه را را مورد مطالعه قرار دهیم
تاریخ نیز همواره شاهد درگیریهای ایران و روسیه و تجاوزهای این کشور، به مرزهای شمالی ایران، بوده است. از این روی و بر طبق نظریه «توازن تهدید» در خواهیم یافت که کشور روسیه میتواند برای جمهوریاسلامیایران، تهدیدی در حد و اندازههای غرب باشد. سیاست های ریوانشیسمی روسیه و رؤیای بازیابی اقتدار گذشته و دست یافتن به آبهای گرم، همچنان در ذهن رهبران کنونی روسیه دنبال میشود. اما مقصود از بیان این موارد، دست رد زدن بر سینه روسیه نیست، چرا که روابط بین الملل، عرصه تعاملات و ارتباطات است. مراد از بیان این مطلب، برگزیدن یک آلترناتیو و جایگزین مناسب، برای ایجاد موازنه در مقابل روسیه میباشد. روسیهای که در طول تاریخ، نشان داده است، تجاوز به مرزها و حریم همسایگان خود را، باز پسگیری حقوق خود میداند و دخالت در امور داخلی سایر کشورها را، با شعار «حمایت از شهروندان روس تبار»، توجیه مینماید. روسیهای که هیچ یک از قطعنامههای علیه جمهوری اسلامی ایران را وتو ننمود. روسیهای که در دوران تحریمهای ظالمانه علیه ایران، موارد تحریم را، حتی بهتر و دقیقتر از واضعان غربی تحریمها اجرا نمود. روسیهای که در عرصه صنایع و تکنولوژی، چیزی برای ارائه به جمهوریاسلامیایران ندارد و خود نیز، محتاج برقراری روابط با غرب(اتحادیه اروپا) و واردات غربی در عرصه صنعت و تکنولوژی است و نمونه آن نیز، هواپیماها و سایر صنایع این کشور است، که همواره بسیاری از شهرواندان روس و مصرف کنندگان صنایع روسی را به کام مرگ میفرستد.
اکنون بهتر است نیک بیندیشیم و به دور از تعصبات و چارچوبهای افراطی برساخته، به جای این که نقش برگ برنده روسیه در رقابت با ایالات متحده آمریکا و متحدانش را بازی کنیم، خود به عنوان یک قدرت منطقهای، به ایفای نقش بپردازیم و از رقابت میان روسیه و غرب، بیشترین بهره و امتیاز ممکن را کسب نماییم.
سینا صیاد دانشجوی دکترای روابط بین الملل