نویسنده: احمدرضا عزیزی
فراتاب – گروه بین الملل: اولین موردی که نگرانی ایران را در پی خواهد داشت، تعمیق روابط مابین روسیه و ترکیه و اثری است که به تبع بر بحران سوریه خواهد گذاشت. مهمترین اثر این تعمیق روابط، پیشروی نیروهای وابسته به ترکیه در شمال سوریه، بویژه در الباب است که ارزش استراتژیکی برای آن نیروها داشته و اثر مهمی بر ایفای نقش آنها در آینده سوریه دارد. نمایش قدرتی که بر سر شهر الباب صورت می گیرد، اولین نگرانی جدی ایران از طرح های روسیه برای آینده سوریه است چرا که می تواند بدان معنا باشد که مسکو و آنکارا به توافقی برای به رسمیت شناختن “مناطق نفوذ” در سوریه دست یافته اند که می تواند به معنای کاهش قدرت و کنترل حکومت سوریه باشد. چنین امری تهران را نگران می کند زیرا نفوذش در سوریه بطور عمده به روابطش با رژیم اسد متکی است.
دومین مورد نگرانی ایران به این بر می گردد که از زمان آغاز جنگ در سوریه در سال ۲۰۱۱، مسکو به ایجاد کانال هایی ارتباطی با گروه های اپوزسیون میانه رو سوری دست زده است. آخرین نمونه از این دست ارتباطات در گزارش هایی مبنی بر مذاکره بین روسیه و نمایندگان اپوزسیون سوری در ترکیه آمده است. به علاوه، مسکو روباطی قوی با کردهای سوری دارد و حتی با گشایش دفتر آنها در مسکو موافقت کرده است. به عبارت دیگر، روسیه برای آینده سوریه دامنه گسترده ای از گزینه های انتخابی را در پیش روی خود گذاشته است، این در حالی است که روابط ایران با طرفین اصلی بحران سوریه به حکومت اسد محدود شده است. از این رو، هرگونه تغییر ناگهانی و فاحش در ساختار حکومت سوریه یا حکمرانی سوریه می تواند برای ایران در مقایسه با روسیه هزینه های بالاتری داشته باشد.
نگرانی بالقوه سوم ایران در مورد سوریه به چشم انداز همکاری مسکو و واشنگتن بر می گردد. یکی از نشانه های مهمی که حاکی از همکاری احتمالی بین دولت جدید ایالات متحده و روسیه است، انتخاب رکس تیلرسون، یکی از دوستان نزدیک ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، به سمت وزیر امورخارجه ایالات متحده است. در این بستر، اگر ایده دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا برای همکاری در زمینه ضدتروریسم با روسیه به اجرا در بیاید، بدان معنا خواهد بود که احتمال دارد طرفین بر “راه حل بین قدرت های بزرگ” توافق کنند که پوتین نیز مدت زیادی است که تمایل خود را برای آن نشان داده است. اگر چنین اتفاقی روی دهد، نه تنها بدان معناست که ایران از پیشگامی برای یافتن راه حل برای سوریه محروم می شود، بلکه بدان معنا نیز خواهد بود که سناریوهایی مانند فدرالی سازی کشور جنگ زده که ایران به شدت با آن مخالف است، اجرا خواهد شد.
بنابراین، به نظر می رسد در وضعیت کنونی، ایران باید گزینه های ممکن دیگری را نیز برای سوریه در نظر گرفته و کانال های ارتباطی مختلفی ایجاد کند تا بتواند بازیگران داخلی و خارجی بیشتری را گرد آورده و بواسطه آنها در کشور نفوذ پیدا کند. در غیر این صورت، احتمال زیادی می رود که ایران در سوریه پس از جنگ، بخشی از مانوردهی اش را از دست بدهد.
منبع: المانیتور
برگردان به فارسی: هاشم کرمی – عضو هیات تحریریه فراتاب و استاد علوم سیاسی دانشگاه گرمیان عراق