وی نوشت:
اتفاقی که این روزها در خوزستان رخ میدهد مایه شرمندگی و شرمساری است. شرمندگی و شرمساری برای تمام مدیرانی که مسئولیت این اتفاق را به عهده دارند، اما سالهای سال است که نه کاری میکنند و نه توجهای. میگویند تلاش کردیم، میگویند دست ما نیست، میگویند بودجه نمیرسد و …اما هیچکدام اینها باعث نمیشود تا خوزستان مایه شرمندگی تان نباشد. من به عنوان یک شهروند عادی هیچکاری از دستم برنمیآیدجز اینکه اطلاعرسانی کنم.
تلاش کردم تا راهی پیدا شود؛ به مدیر منطقه آزاد آبادان پیشنهاد دادم که همایشی برگزار کنیم؛.سینمار تخصصی. با معاونت فرهنگی دانشگاه تهران صحبت کردم و حتی یک جلسه مشترک با مدیر محیط زیست سازمان ملل در ایران ترتیب دادم تا مشکلات بررسی شود و نگاه جهانی معطوف شود، اما متاسفانه هیچ پیگری از طرف مسئولین منطقه آزاد انجام نشد.
مدتها تلاش کردم تا درباره وضعیت آبادان و خرمشهر بعد از جنگ و بازسازی آن اطلاعرسانی کنم تا شاید توجهی شود و این مردم شریف، خسته و بیچاره این مناطق بالاخره رنگی دیگر از زندگی در شهر خود را ببینند. اما به هیچ نتیجهای نرسیدم؛ آنقدر که گفتم دیگر حرفی نمیزنم. حالا وضعیت از بازسازی شهرها هم بدتر شده است؛ حالا مسئله هوایی است که مردم تنفس میکنند و جانشان را به خطر میاندازد. مردم خستهتر از مواجهه با این شرایط هستند و جز تحمل چاره دیگری ندارند. در چنین وضعیت فکر میکنم که جز شرمندگی و سرافکندگی چیز دیگری نباید نصیب کسانی شود که مسئول این ماجرا هستند. برخلاف آنچه در این روزها اتفاق افتاده این مسئولیت را سیاسی نمیکنم و این اعتراض سیاسی نیست. چون انگار این روزها همه برخوردها سیاسی است و انگار صلاح مردم در درجه دوم اهمیت قرار گرفته و هرجناحی بهانه خودش را پیدا میکند؛ یکروز اینطرفیها گرد و خاک خوزستان را بهانه میکنند ومیخواهند مسئول پاسخگو که از جناح رقیب است جواب دهد و یک روز دیگر هم آنطرفیها حادثه پلاسکو را پررنگ میکنند و دنبال رقابتهای سیاسی هستند. اما مردم انگار هیچ نقشی در این اتفاقها ندارند. انگار نه انگار که زندگی مردم است که قربانی این بازیهای سیاسی و این درست عمل نکردن به وظیفهها میشود. اگر در این میان کاری از دست مدیر سازمان محیطزیست برنمیآید، چرا استعفا نمیدهند تا افکار عمومی متوجه مشکلات شوند و بدانند از دست ایشان هم کاری برنمیآید؟
کاش یکبار به این شرایط درست و دقیق نگاه کنیم؛ زندگی مردم را ببینیم و شرمنده انجام ندادن وظیفه خود باشیم و نه رقابت جناحی.