اردشیر پشنگ کارشناس مسائل خاورمیانه در ارتباط با مناسبات ایران و ترکیه بعد از رای مثبت شهروندان این کشور به همهپرسی تغییر قانون اساسی اظهار داشت: «پیش از آنکه به مناسبات تهران و آنکارا بعد از همهپرسی ۱۶ آوریل ۲۰۱۷۷ توجه داشته باشیم، ضروری است روند مناسبات دو کشور از دوران به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ۲۰۰۲ مورد بررسی قرار بگیرد. بعد از به قدرت رسیدن حزب آکپارتی نگاهی جدید بر سیاست خارجی ترکیه حاکم شد که متفاوت از تمامی دولتهای قبلی بود. اساس سیاست این حزب بر این مبنا بود که ترکیه در ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نفوذ و قدرت خود را در خاورمیانه افزایش دهد. این موضوع بیش از هر زمان دیگری بعد از وقایع موسوم به بهار عربی در سال ۲۰۱۱ نمود بیشتری پیدا کرد. گرایش ترکیه برای دخالت در بحران کشورهای مصر، لیبی و در ادامه سوریه در عمل، موجب شد که تضاد استراتژیک بزرگی در نگاه ترکیه و ایران نسبت به مسائل خاورمیانه پدیدار شود. هر چند دو کشور در زمینههای اقتصادی و سیاسی دارای روابط روبهرشد و حسنه ای بودند اما بعد از ۲۰۱۱ نوع نگاه حزب عدالت و توسعه به بحرانهای خاورمیانه، موجب شد که تهران و آنکارا به دو رقیب جدی تبدیل شوند. اوج نمود این مساله را هم میتوان در چالش دو طرف در بحرانهای سوریه و عراق دانست. به عبارتی ترکیه در محور مخالف با ایران قرار گرفت و این تقابل تا امروز نیز باقی مانده است.»
این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه گفتههای خود تصریح کرد: «در مجموع با توجه به نوع نگاه ترکیه به خاورمیانه و نوع ارتباط و نزدیکی سیستماتیک حزب عدالت و توسعه و اردوغان با جریان اخوان المسلمین و تامل در این موضوع که ایران به عنوان قدرتی شیعی در منطقه حضور دارد؛ تقابل مذهبی و سیاسی آشکاری میان دو کشور ایجاد کرده است. با نظر به این ملاحظات، در شرایط بعد از همهپرسی ۱۶ آوریل که اردوغان با انحصار قدرت بیشتر در پی تبدیل ترکیه به قدرت هژمون در منطقه است، سبب خواهد شد که رقابتهای استراتژیک ایران و ترکیه در منطقه با شدت بیشتر ادامه داشته باشد و این موضوع، از یک سو در تنش بیشتر ایران در عراق و سوریه و همکاری آنکارا بیشتر با کشورهای عربی برای بر هم زدن موازنه به ضرر تهران نمود پیدا خواهد کرد و از سوی دیگر، تلاش برای افزایش نفوذ اخوان المسلمین و الگوی حکومت عدالت و توسعه در منطقه، رقابتی الگویی میان دو کشور افزایش پیدا خواهد کرد.»
پیشبینیناپذیری اردوغان زمینه بحران و بیثباتی بیشتر
پشنگ در بخشی دیگر از گفتههای خود با تاکید بر پیشبینی ناپذیری اردوغان و ریسکپذیری بالای او در عرصه سیاست خارجه گفت: «این مساله موجب خواهد شد که بیثباتی بیشتری بر منطقه حاکم شود و این موضوع به هیچعنوان در راستای منافع ایران نیست؛ زیرا بعد از همهپرسی نظمی که اردوغان برای خارومیانه موردنظر دارد، به نوعی خواهان تجدیدنظر در وضع موجود است و این بر خلاف راهبرد فعلی ایران است که حفظ وضع موجود را در منطقه دنبال میکند. در مجموع، بر این تصور هستم که پیروزی اردوغان در رفراندوم وضعیتی بیثبات و پیچیده را بر خاورمیانه حاکم میکند که برآیند آن رقابت و تنش بیشتر میان ایران و ترکیه است.»
حذف رقبای داخلی اردوغان، زمینه افزایش تنشهای منطقهای میان تهران و آنکارا
همچنین، این کارشناس مسائل بینالمللی در ارتباط با تغییر جایگاه و وضعیت حکومتمداری در شرایط قبل و بعد از کودتا خاطرنشان کرد: « در وضعیت بعد از پیروزی همهپرسی ۱۶ آوریل ۲۰۱۷ چند تغییر مهم اتفاق افتاده است. از یک سو قدرت ارتش بهعنوان مهمترین حافظ نظام ترکیه کمالیستی به شدت تضعیف شده و این روند از سال ۲۰۰۲ از سوی اردوغان در دستور کار قرار گرفته است. نقطه اوج این موضوع را میتوان در کودتای نافرجام و شکستخورده ارتش ترکیه در ۱۵ جولای ۲۰۱۶ مشاهده کرد که عملا اردوغان مدیریت اوضاع را در دست گرفت. هر چند امکان کودتای مجدد ارتش همچنان وجود دارد اما در شرایط بعد از همهپرسی و با توجه به تسویه حسابهای اردوغان در چند ماه گذشته میتوان گفت که در عرصه سیاست خارجی عملا نقش ارتش از روند معادلات کمرنگ شده و فضا برای تصمیمات شخصی رئیس جمهور ترکیه مهیا شده است. از سوی دیگر، موضوع دیگر قابل توجه در همهپرسی اخیر در ارتباط با تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی است که عملا زمینه را برای تبدیل شدن اردوغان به قدرت بلامنازع را مهیا میکند. واقعیت آن است دیگر رجب طیب اردوغان تهدیدی جدی را از سوی احزاب رقیب حزب متبوع خود، احساس نمیکند و به واسطه افزایش اختیارات رئیس جمهور، دیگر نظام موازنه قوا به نفع پارلمان ترکیه نیست. در این شرایط با گرفته شدن قدرت از دست ارتش و کاهش توان رایزنی و تاثیرگذاری احزاب اپوزیسیون، فضا برای مانور بیشتر اردوغان افزایش پیدا کرده و اردوغان در نبود موانع داخلی، در عرصه سیاست خارجی ماجراجویی بیشتر ترکیه را در منطقه در پی خواهد داشت و برآیند این مساله افزایش تنش میان ایران و ترکیه خواهد بود.»
اردشیر پشنگ در بخش پایانی گفتههای خود کنار گذاشته رقبای حزبی و سیاستمدران خردمند و میانهروی همانند احمد داوود اغلو و عبدالله گل را در شرایط بعد از همه پرسی، بسیار با اهمیت خواند و اظهار داشت: «بیگمان کنار گذاشته شدن اشخاص میانهرو و اشخاصی که مشی دیپلماسی و خرد جمعی آنها بسیار بیشتر از مشی فرد محوری آنها بود، بر یکجانبهگرایی اردوغان در عرصه سیاست داخلی و خارجی خواهد افزود. واقعیت آن است از سال ۲۰۰۱ تا کنون، از هسته ۱۱ نفره اولیه حزب عدالت و توسعه تنها اردوغان باقی مانده است. این موضوع، نشان میدهد که تمامیتخواهی اردوغان تنها محصور در داخل ترکیه نخواهد بود و در عرصه سیاست خارجی نمود پیدا خواهد کرد و پیشبینی ناپذیری هر چه بیشتر اردوغان را در پی خواهد داشت.»
اردشیر پشنگ پژوهشگر مسائل خاورمیانه و سردبیر فراتاب
منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه