این روزها در فضای تعلیم و تربیت کشور سوالات اساسی در رابطه با جایگاه آموزش وپرورش در دولت آینده و بحث انتخاب وزیر مطرح است.کمتر از دوهفته دیگر به استقرار دولت دوازدهم زمان باقی است و جامعه فرهنگیان کشور در انتظار تعیین تکلیف وزیر و توجه به آموزشوپرورش در دولت دوازدهم هستند.
به اذعان فرهنگیان، در دولت یازدهم، وزارت آموزشوپرورش جزو اولویتهای اصلی قرار نگرفت در حالیکه این وزارتخانه با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند که حل برخی از آنها نیازمند عزم ملی و حمایت جدی دولت است.
احمد میر یوسفی کارشناس آموزشوپرورش در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است به بررسی شرایط و ویژگیهای مورد نیاز برای انتخاب وزیر آموزشوپرورش پرداخته است.
متن این یادداشت بدین شرح است:
این روزها اخبار کابینه احتمالی دوازدهم در صدر اخبار کشور است و هر گروهی به گمانهزنی دراین باره میپردازد. وزارت آموزش و پرورش هم از این امر مستثنی نیست. اخبار ضد و نقیضی درباره گزینه اصلی وزارت بر آموزش و پرورش به گوش میرسد و هنوز تا این لحظه گزینه اصلی مشخص نشده است. اخبار منتشر شده از تحرکات برخی گروههای سیاسی، بیانگر این امر است که گزینه اصلی آموزشوپرورش در نهایت با مشورت محمد علی نجفی انتخاب خواهد شد.
خوب است کمی به عقب برگردیم و ببینم محمد علی نجفی چه نقشی در تعیین وزیر بعدی آموزش و پرورش میتواند داشته باشد و چه تحرکاتی را در این زمینه انجام داده است؟ نجفی در دولت یازدهم تنها با یک رای نتوانست بر صندلی وزارت بنشیند و این امر علتی شد تا نجفی به مدد آن بتواند مظلومنمایی کند و این پیغام را برای جامعه معلمان بفرستد که من آمده بودم تا آموزشو پرورش را به جایگاه اصلی آن برسانم، اما مجلسیان نگذاشتند.
سال گذشته و بعد از عزل علی اصغر فانی از وزات آموزشو پرورش بار دیگر نجفی برای آموزشو پرورش از سوی رئیس جمهور انتخاب شد اما در دقیقه ۹۰ و به رغم نگاه مثبت اکثریت مجلس به وی، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد و تمام قد به دفاع از فخرالدین دانش آشتیانی- که چندان برای جامعه فرهنگیان شناخته شده نبود- پرداخت. اما امروز به نظر میرسد نجفی از نام دانش آشتیانی عبور کرده است و مطابق برخی اخبار غیر رسمی از ستاد فرهنگیان دکتر روحانی که در زمان انتخابات فعال شده بود، خواسته است که چند گزینه را برای وزارت آموزشوپرورش پیشنهاد کنند و البته خودش هم از فردی حمایت کرده است.
سوال اصلی این است که چرا نجفی، دانش آشتیانی را آورد و امروز از او عبور میکند؟ علت معرفی او چه بود و علت گذر از نام او چیست؟ اگر دانش آشتیانی ناموفق بوده است، آیا نجفی به عنوان فردی که او را به دامان آموزشو پرورش گذاشت مسئولیت ناکامیهای احتمالی دانش آشتیانی را میپذیرد یا از زیر آن شانه خالی میکند؟ چه تضمینی وجود دارد که گزینه بعدی وی نیز به سرنوشت دانش آشتیانی دچار نشود؟ اگر از نظر نجفی، دانش آشتیانی، وزیر مطلوبی نبوده او باید از جامعه فرهنگیان عذرخواهی کند.
نجفی در زمان انتخابات وعدههایی را از زبان دولت دوازدهم بیان کرد که امروز به نظر میرسد بیشتر جنبه جمع رای داشته و چندان اعتقادی در کار نبوده است. نجفی به معلمان وعده میدهد که در دولت دوازدهم آموزشو پرورش در اولویت اول قرار خواهد گرفت؛ آیا نشانهای برای این ادعای بزرگ در دولت به چشم میخورد؟ سازمان برنامه از پرداخت کمتر از ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه امتحانات دریغ کرد و محمد باقر نوبخت در این باره اصطلاح گروگانگیری را به کار برد که سبب ناراحتی معلمان کشور شد. حقوق تیرماه معلمان با تاخیر چند روزه پرداخت شد.
کلاسهای شلوغ، رشد سرطانی و غیر اصولی مدارس غیردولتی که به گفته مدیر کل مدارس غیر دولتی قرار است به ۲۰ درصد برسد، بحران کمبود نیرو، تضعیف مدارس دولتی برای کوچ اجباری دانش آموزان به مدارس غیردولتی هر روز بیش از پیش انجام میگیرد و همه اینها نشان میدهد که نجفی در وعدهاش به معلمان صادق نبوده و قصد وی استفاده از ظرفیت معلمان برای کسب رای بوده است. نجفی در زمان انتخابات، همچنان خبر از تشکیل کمپینی داد که مدعی بود از آن حمایت و آن را امضا خواهد کرد. بعد از کسب رای مجدد روحانی خبری از این کمپین نشد و محمد علی نجفی آن را فراموش کرد. او حتی حاضر نشد برای تحقق توجه هر چه بیشتر دولت به آموزشو پرورش صدرات وزارت را بپذیرد. او حاضر است شهردار شود اما وزیر آموزش و پرورش نشود. همه این شواهد و قرائن نشان میدهد که نجفی معلمان را ابزار منافع کرده است.
به غیر از این موارد، مهمترین اقدامی که این روزها نجفی آن را انجام میدهد تشکیل یک گروه فشار در آموزشو پرورش است که کاری جز کسب کرسیهای مدیریتی و اعمال فشار بر وزیر آموزش و پرورش ندارد. چنان که رسانههای حامی دولت ابراز میدارند گروهی تحت عنوان ستاد فرهنگیان دکتر روحانی تشکیل شده است که کارش تعیین وزیر و فشار بر روی وزاری احتمالی است.
چنان که گفته میشود این ستاد متشکل از برخی مدیران ستادی، برخی نمایندگان مجلس در لیست امید و برخی مدیران سابق و تشکلهای سیاسی آموزشو پرورش هستند. ریاست ستاد بر عهده نجفی است اما همه کاره این ستاد، قائم مقام آن است که ریاست یکی از تشکلهای سیاسی در آموزشو پرورش را بر عهده دارد. ارتباط خوب این فرد با محمد شریعتمداری، مجید انصاری، محمد علی نجفی و گاهی اسحاق جهانگیری سبب شده است که او با اتکا به این افراد در پی سهمخواهی از آموزشو پرورش باشد.
در زمان وزارت علی اصغر فانی هم بسیاری از مدیران و مشاوران ارشد وی، با نظر این فرد انتخاب شدهاند. گفته میشود که این فرد به واسطه برخی ارتباطها، بر وزیر آموزش و پرورش فشار آورده که از تغییر مدیر کل شهر تهران جلوگیری کند.
در واقع محمدعلی نجفی خواسته یا ناخواسته به تاسیس گروهی پرداخته که کاری جزء لابی برای کسب مقام و جابه جایی مدیران ندارد و اگر تغییری مطابق نظر آنان نبود، از طریق برخی افراد صاحب نفوذ در بدنه دولت، خواستههای شخصی خود را بر وزیر تحمیل میکند.
این روزها آموزش و پرورش نیازمند وزیری است که دغدغه آموزشو پرورش و تعلیم و تربیت داشته باشد و توانمند در جلب نظر دولت و مجلس برای توجه هر چه بیشتر به این نهاد مهم باشد. محمد علی نجفی هم بهتراست دست از سر آموزشو پرورش بر دارد و بیش از این در جهت منافع شخصی نباشد.