در این یادداشت قصد داریم روش ها و تبعات خروج آمریکا از برجام را بررسی کنیم.
**ماهیت حقوقی برجام
پیش از هر چیز باید بررسی کرد که ‘برجام’ از نظر عرف دیپلماتیک چه نوع سندی است و اصطلاح ‘خروج از برجام’ چه معنایی دارد.
از آنجا که در سطح بین المللی ‘کنوانسیون وین در مورد حقوق معاهدات Vienna Convention on the Law of Treaties (VCLT)’ در سطح گستردهای به یک راهنمای معتبر برای ایجاد و اجرای معاهدات است، ما نیز برای بررسی بعد حقوقی برجام به آن استناد می کنیم.
این کنوانسیون در خصوص تعهدات دو یا چند جانبه بین کشورها حاکم است و در تعهدات بین یک کشور و نهاد بین المللی هنوز اجرایی نشده است. از آنجا که برجام توافقی بین چند کشور است لذا این کنوانسیون می تواند مستند قرار گیرد.
کنوانسیون وین، «معاهده» را به روش زیر تعریف می کند:’معاهده’ عبارت است از یک توافق بین المللی که بین کشورها بصورت کتبی منعقد شده و مشمول حقوق بین الملل باشد، صرف نظر از عنوان خاصّ آن و اعم از اینکه در سندی واحد یا در دو یا چند سند مرتبت به هم منعکس شده باشد.’
اونا هاتاوای (Oona A. Hathaway) استاد سرشناس حقوق بین الملل ‘معاهده’ را اینگونه توصیف می کند که’معاهده یک توافق نامه بین المللی است که به وسیله مدارک، جلسات، مکالمات تلفنی و دیگر روش های ارتباطی و با رضایت طرفین باعث یک تعهد رسمی بین کشورها می شود’
برجام مشخصات هر دو تعریف را دارد لذا باید گفت برجام در عرف دیپلماتیک یک ‘معاهده’ در نظر گرفته می شود. حال با مشخص شدن ماهیت حقوقی برجام باید دید ایالات متحده آمریکا در برابر آن چه عکس العملی می تواند نشان دهد.
براساس مواد ۲۴ و ۲۶ کنوانسیون وین کلیه کشورها موظف به اجرای تعهدات خود در یک معاهده هستند. بر اساس ماده ۵۴ درصورتی که یکی از طرفین معاهده با رضایت کلیه طرف ها از معاهده خارج شود آن معاهده فسخ خواهد شد. در مورد برجام همه کشورهای ذی نفع در برجام اعلام عدم رضایت خود از خروج آمریکا را اعلام کرده اند لذا این بند نمی تواند مستمسک آمریکا در خروج از برجام باشد.
همچنین آمریکا بر اساس ماده ۵۵ که ‘کاهش تعداد کشورهای طرف یک معاهده چند جانبه به کمتر از تعداد لازم جهت لازم الاجرا شدن آن’ است نیز نمی تواند از تعهدات برجامی خود شانه خالی کند.
بهانه آمریکا در خروج از برجام ماده ۶۰ کنوانسیون وین(فسخ یک معاهده یا تعلیق اجرای آن در نتیجه نقض) نیز نمی تواند باشد چرا که تا کنون بارها آژانس بین المللی انرژی اتمی به عنوان نهاد ناظر تعیین شده در برجام، پایبندی ایران به برجام را تایید کرده است.
همچنین کنگره آمریکا از رییس جمهوری خواسته است موارد نقض برجام را به آنها اطلاع دهد که تاکنون دولت آمریکا این موارد را رسما اعلام نکرده است.
در بقیه موارد این کنوانسیون نیز اشاره شده اگر هر طرف، ادعای نقض تعهدات را داشت به چه روشی بایست این ادعا را اثبات کند. در متن برجام نیز(بند ۳۶ و ۳۷) این موضوع مورد بررسی قرار گرفته و ایالات متحده نمی تواند مستمسک به مدارک بین المللی و برجام به یکباره از اجرای تعهدات خود شانه خالی کند.
تا اینجا مشخص شد که از دیدگاه بین المللی و اصول کنوانسیون وین در تعریف’معاهده’ و نیز بندهای ۳۶ و ۲۷ برجام، آمریکا به راحتی نمی تواند اجرای برجام را متوقف کند.
اما در صورت اصرار دولت ایالات متحده بر خروج از برجام به چه روشی می خواهد آن را اجرایی کند؟
**روش های خروج آمریکا از برجام
با توجه به نگاه رییس جمهوری آمریکا در اولویت دادن به صنایع و اقتصاد داخلی آمریکا، احتمالا علت مطرح شدن ‘خروج از برجام’ گرفتن امتیازات بیشتر از ایران جهت تامین منافع اقتصادی آمریکا است.
در برجام، آمریکا امتیازاتی را به ایران اعطا کرده درحالی که شرکت های آمریکایی نمی توانند از آن بهره ببرند و هیات حاکمه جدید آمریکا با این شرایط این توافقنامه را مفید نمی داند هیات حاکمه جدید آمریکا تجربه بین المللی اندکی دارد و به برجام به چشم یک قرارداد تجاری نگاه می کند که باید منافع اقتصادی مکفی برای آمریکا به ارمغان بیاورد.
دولت جدید ایالات متحده معتقد است توافقی که فقط در آن تعهدات آمریکا ذکر شده و منافعی برای اقتصاد آمریکا در پی نداشته باشد قطعا توافق بدی است از این رو تمایلی به حفظ برجام ندارد و در پی یافتن راهکاری برای خروج از برجام است.
اولین راهکار آمریکا جهت ‘خروج از برجام’، فشار و ایجاد محدودیت های جدید غیر برجامی جهت تحریک ایران به نقض برجام است. روشی که در حال حاضر نیز در حال اجرایی شدن است و ایالات متحده با تصویب تحریم های مختلف و غیر هسته ای سعی در تحریک ایران به نقض برجام دارد. این روش با هوشمندی ایران خنثی شده و مقامات کشورمان بارها تاکید کرده اند که نقض کننده برجام نخواهند بود.
دومین راهکار آمریکا جهت ‘خروج از برجام’، تصمیم یکجانبه است. در این شرایط، خروج از برجام به سه طریق ممکن است. روش اول ارجاع پرونده برجام به کنگره است که این محتمل ترین گزینه است. روش دوم اعلام خروج از برجام توسط سخنگوی کاخ سفید یا وزارت خارجه آمریکا و روش سوم امضا دستور اجرایی (Execution Order) جهت خروج از برجام یا عدم تمدید تعلیق تحریم ها توسط رییس جمهور آمریکا خواهد بود.
درصورت ارجاع پرونده برجام به کنگره، ۲ گزینه پیش روی کنگره خواهد بود: بقا یا خروج از برجام.
کنگره آمریکا در حال حاضر در اختیار جمهوری خواهان است و در نگاه اول زمینه خروج از برجام با رای مجلسین سنا و کنندگان فراهم است لکن تجربه تصویب برجام و لغو ‘اوباما کر’ نشان داد یکدست بودن کنگره، لزوما اهداف کلان حزب جمهوری خواه را فراهم نمی کند، چه اینکه در بدنه جمهوری خواهان نیز موافقان برجام کم نبوده و آن را توافقنامه مطلوبی می دانند. بسیاری از تحلیلگران آمریکایی نیز پیش بینی می کنند با توجه به تبعات داخلی و خارجی این تصمیم، تعداد آرا کنگره آمریکا جهت خروج از برجام کافی نخواهد بود.
در این شرایط احتمالا کنگره آمریکا ریسک خروج از برجام را نخواهد پذیرفت و در عوض شرایط و پیش شرط هایی را جهت اجرای برجام مد نظر قرار دهد. همچنین احتمال دارد تحریم های غیر هسته ای بیشتری را اعمال کند.
در روش دوم، چنانچه سخنگوی کاخ سفید و یا وزارت امورخارجه بیانیه ای مبنی بر خروج از برجام را قرائت کنند آمریکا به صورت رسمی از برجام خارج شده اما به صورت تشریفاتی(طی روند قانونی) از برجام خارج نشده است.
در این شرایط یک پیام سیاسی به دیگر کشورها و شرکت های بین المللی ارسال خواهد شد که فعالیت تجاری با ایران، ریسک زیادی را درپی خواهد داشت. در این حالت برای کشورها و شرکت های بین المللی جهت تعامل با ایران، سوالات زیادی ایجاد خواهد شد که پیش بینی می شود OFAC تفسیر جدید از برجام و شرایط معامله با ایران را ارائه کند.
اما چنانچه رییس جمهور آمریکا ‘تمدید تعلیق تحریم ها’ را امضا نکند و یا با یک دستور العمل اجرایی جدید، خروج از برجام را اعلام کند عملا آمریکا از برجام خارج خواهد شد. در این شرایط و چنانچه کنگره موافق این خروج نباشد ممکن است نهادهای قانونی مانند «دیوان عالی آمریکا» دستورالعمل، رییس جمهور را معلق یا لغو کنند در غیر این صورت، عملا خروج آمریکا از برجام اجرایی می شود.
**تبعات خروج آمریکا از برجام
اجازه دهید فرض کنیم هرکدام از احتمالات فوق قابل رخ دادن باشد. در این بخش بررسی خواهیم کرد که تبعات این خروج برای آمریکا چه می تواند باشد. گرچه بررسی عکس العمل ایران و کشورهای اروپایی و نهادهای بین المللی نیازمند یک بررسی جداگانه است و در این یادداشت به صورت اختصار به آن می پردازیم.
با توجه به مصوبه شورای امنیت سازمان ملل متحد در تایید برجام، کنگره و وزارت امورخارجه آمریکا ریسک رد و خروج از برجام را نخواهند پذیرفت چرا که هزینه بین المللی و وجهه سیاسی کنگره آمریکا را زیر سوال می برد گرچه ممکن است رییس جمهور آمریکا، با توجه به نگاه کاسب کارانه به برجام، بدون توجه به این شرایط ریسک خروج از برجام را بپذیرد و این کار را عملی کند.
در این صورت بیشترین خسارت سیاسی متوجه خود ایالات متحده آمریکا است. چرا که تمام کشورهای و نهادها بین المللی جهان، برجام را به بعنوان بهترین راهکار برد-برد در رفع مشکل هسته ای ایران می دانند، از این رو خروج یکجانبه آمریکا، تبعات سیاسی زیادی برای آنها ایجاد خواهد کرد.
مهم تر اینکه دولت پیشین آمریکا، تعهد اجرای برجام را داده و تاکنون به اکثر تعهدات خود عمل کرده اما خروج یکجانبه دولت فعلی، اعتبار سیاسی و دیپلماتیک تعهدات دیگر ایالات متحده را نیز زیر سوال خواهد برد. پیش از این بارها افراد و نهادهای مختلف آمریکایی نیز درباره تبعات زیرپاگذاشتن تعهدات بین المللی توسط دولت و کنگره آمریکا هشدار داده اند چرا که وجهه رهبری آمریکا در سیاست خارجی جهان زیر سوال خواهد رفت و دنباله روی اتحادیه اروپا از سیاست های آمریکا را ضعیف می کند.
از طرفی بر اساس بند ۲ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل که از تمام اعضا، سازمان های منطقه ای و بین المللی خواسته شده است برجام را اجرا کنند بنابراین هرگونه خروج آمریکا از برجام، نقض قطعنامه سازمان ملل خواهد بود و به احتمال زیاد، حاکمیت آمریکا زیر بار این نقض قطعنامه نخواهد رفت.
نقض صریح قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل وجهه رهبری ایالات متحده در جامعه جهانی را خدشه دار می کند و دست این کشور در بقیه توافقنامه ها و مذاکرات بین المللی را نیز خالی خواهد کرد.
اثرگذاری تحریم های پیشین به دلیل توانایی رهبری و هدایت دولت پیشین آمریکا در همراستا کردن کشورهای جهان جهت تحریم ایران بود اما در صورت خروج آمریکا از برجام، قطعا این کشور اثرگذاری سابق را نخواهد داشت و نمی تواند اجماع جهانی جدید در تحریم ایران ایجاد کند.
در این میان نقش روسیه و چین نیز به عنوان اعضای حق وتو، بسیار مهم خواهد بود گرچه پیش بینی می شود در این شرایط چین، تبعیت کمتری از تصمیمات ایالات متحده آمریکا داشته باشد. اتحادیه اروپا نیز تاکنون به وضوح اعلام کرده حتی با فرض خروج آمریکا از برجام، این توافقنامه را حفظ کرده و به آن عمل خواهد کرد، گرچه در تعامل شرکت های اروپایی با ایران مشکلات زیادی به وجود می آید.
از دیدگاه دیگر، هدف آمریکا از امضای برجام، به زعم آنها، دور کردن ایران از نقطه ‘گریز هسته ای’ است که «امنیت ملی آمریکا و متحدان» را بخطر انداخته بود. خروج آمریکا از برجام باعث خواهد شد ایران به روند صلح آمیز پیشین خود ادامه دهد و عملا فرض ایالات متحده آمریکا نقض شود.
اگر برجام را یک توافق چهارجانبه (ایران، آمریکا، سازمان ملل اتحادیه اروپا) در نظر بگیریم نیمی از این توافق نامه وابسته به آمریکا است، لذا در صورت خروج این کشور از برجام، این معاهده ارزش فعلی خود را از دست می دهد لکن ارزش آن به صفر نخواهد رسید.
خروج آمریکا از برجام، این معاهده را از بین نخواهد برد اما اثرگذاری آن را به حداقل می رساند. این شرایط مانند شرایط سال ۱۳۸۰ می شود که ایران آماده تعامل به کشورهای جهان بجز آمریکا بود.
تبعا تعامل شرکتهای خارجی با ایران ضعیف خواهد شد اما این تعامل متوقف نمی شود چرا که بخشی عمده ای از تحریم های اتحادیه اروپا و سازمان ملل لغو شده اند. شایان ذکر است در این شرایط تعامل شرکت های بزرگ اروپایی دچار اخلال خواهد شد.
تحریم های آمریکا تحریم های تاثیرگذاری هستند که بازگشت آنها مشکلات زیادی را ایجاد می کند لکن به اندازه ‘تحریم های جامع و فلج کننده’ سازمان ملل تاثیر گذار نیستند. تبعات اصلی تحریم پس از تصویب قعطنامه های سازمان ملل و ایجاد محدودیت های فراوان ذیل بند ۴۱ فصل هفتم منشور ملل متحد بود که با تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ این تحریم ها، ‘لغو’ شد.
در پایان می توان نتیجه گرفت خروج آمریکا از برجام، این توافق را نابود نخواهد کرد اما کارآیی آن را به کمترین حد ممکن می رساند. خروج آمریکا از برجام منافع ایران از این توافقنامه را کم می کند اما قطعا منافع آمریکا بیشتر به خطر خواهد افتاد.
نکته پایانی اینکه منتقدان برجام باید بیندیشند چرا آمریکا در پی خروج از برجام است؟ هیات حاکمه آمریکا متوجه شده است امتیازات و تعهدات آمریکا در لغو تحریم ها عملا به نفع ایران است و شرکت های آمریکایی نمی توانند از این امتیازات و تعهدات دولت خود استفاده کنند.
……………………………………
*کارشناس مسائل سیاسی