* اوضاع تیم چطور بود؟ شهرآورد را می‌برند؟
توکل به خدا. تیم که خیلی خوب بود. بچه‌ها را دیدم و خودم هم روحیه گرفتم. باورم نشد، در یک ساعت تمرین، ۸ تاکتیک را کار کردند. این برانکو خیلی مربی خوبی است. خدا برای پرسپولیس حفظش کند. خیلی لذت بردم.
* با کاپیتان تیم هم صحبت کردید؟
با سیدجلال در حد سلام و علیک صحبت کردیم اما با بیرانوند خیلی حرف زدم.
* شما که منتقد سفت و سخت بیرانوند بودید. چطور با او صحبت کردید؟
اتفاقاً به علیرضا گفتم زیاد به حرف‌هایم توجه نکن و کار خودت را انجام بده! پسر خوبی است. نمی‌گویم منتقد او نیستم اما من اگر انتقاد نکنم، چه کسی انتقاد کند؟ الکی که حرف نمی‌زنم. حالا هم رفتم و به این بچه برای شهرآورد روحیه دادم.
* شما مربی گلرهای پرسپولیس هم بودید، به نظرتان تمرینات ایگور چطور بود؟
خداوکیلی به کارش دقت نکردم. تمام حواسم به تمرین بیرانوند بود. البته این را بگویم که درویش‌وند گلر سوم پرسپولیس را هم دیدم که خیلی خوب تمرین می‌کند. بچه آینده‌داری است.
* اگر بیرانوند در شهرآورد گل بد بخورد، از او حمایت می‌کنید یا انتقاد؟
به خدا من بدخواه این بچه نیستم. چیزی به ذهنم برسد می‌گویم اما نمی‌خواهم بیرانوند را ناراحت کنم. این حرف‌ها را بیشتر به خاطر رفقایم که خبرنگار هستند می‌گویم نه برای بیرانوند چون در تیم ذی‌نفع نیستم که بخواهم بیرانوند را خراب کنم و خودم جانشینش شوم.
* آقای قلیچ، این روزها برای استقلالی‌ها کری هم می‌خوانید؟
کری خواندن که خوراک ماست. می‌خواهم به استقلالی‌ها بگویم آنقدر حس خوبی از دیدن تمرینات پرسپولیس گرفتم که فکر می‌کنم روز پنج‌شنبه خودم دروازه‌بان تیم هستم. من زمانی که در شهرآورد‌ها گلر بودم، استقلالی‌ها می‌ترسیدند سمت دروازه من بیایند. خیلی سخت گل می‌خوردم. این را می‌گویم که استقلالی‌ها بترسند و فکر کنند باز هم من قرار است دروازه‌بان باشم!
* خاطره‌ای از آن زمان دارید که تعریف نکرده باشید؟
خاطره که زیاد است اما فحش‌های علی پروین مهم‌ترین خاطره ماست. یک بازی بود که همه پرسپولیسی‌ها مثل پنجعلی، عاشوری، پیوس، محمدخانی و درخشان رفته بودند قطر و ما خیلی ضعیف بودیم. علی‌آقا به من گفت در این بازی گل نخوری، ۵۰ هزار تومان به تو هدیه می‌دهم. من چند بار استقلالی‌ها را ناکام گذاشتم و بعد از بازی، چون هوا سرد بود، رفتیم سونا. داخل سونا به علی‌آقا گفتم اگر ممکن است آن ۵۰ هزار تومان را به من بدهید اما حرفی به من زد که تا امروز از او می‌ترسم.
* کلاً علی پروین در همه شهرآورد‌ها یک خاطره‌ای دارد!
بله. علی‌آقا از اینکه کسی بغلش کند، خیلی بدش می‌آمد اما در شهرآورد‌ها هر وقت گل می‌زدیم، من می‌پریدم بغل علی‌آقا و توی گوشش داد می‌زدم گل زدیم آقا، گل زدیم! علی پروین اصلاً از جای خودش بلند هم نمی‌شد. کلاً کسی را تحویل نمی‌گرفت!
