اگرچه فتنه ۸۸ تحمیل گر هزینه های سنگینی برای نظام اسلامی – از ریزش تا فشارهای بین المللی – در بر داشته است اما برکات فراوانی را برای نظام اسلامی به ارمغان آورده است.امیرالمونین علیه السلام که خود شهید فتنه بوده در تعبیری دلنشین فرمودند: «در دگرگونی های روزگار، جوهره اصلی افراد شناخته می شود» پس از غربال گری فتنه۸۸ بود که میزان خلوص خواص و صحت ادعای ولایت مداری ایشان بر همگان عیان گشت.
به همین مناسبت فرصتی فراهم آمد تا در گفت و گویی کوتاه با حجت الاسلام طائب پیرامون کوتاهی های خواص پس از فتنه ۸۸ به بحث بنشینیم.
بولتن نیوز: پس از فتنه انتخابات ۸۸ مقام معظم رهبری در تمامی سخنرانی های خود با اقشار مختلف به آن ماجرا اشاره نمودند اما در مقابل پیگیری آن چنانی از سوی خواص صورت نپذیرفت! به نظر شما نقش کوتاهی های خواص در به وقوع پیوستن فاجعه عاشورای ۸۸ چه بود؟
مهدی طائب: بسم الله الرحمن الرحیم. در حقیقت اگر خواص به هنگام وارد میدان می شدند و اطلاع رسانی های به موقع انجام می شد، بازی خورده های فتنه زودتر از فاجعه ای که در عاشورای ۸۸ اتفاق افتاد، از این بدنه جدا می شدند و کار به آنجا نمی رسید که روشن روشن ماهیت نفاق با آن وضع ناهنجار موجب بیداری شود. اگر خواص اطلاع رسانی به هنگام می کردند افرادی که چشم به آنها داشتند و تبعیت و حرف شنوی داشتند دیگر در دام فتنه گران قرار نمی گرفتند و آشوب های پی در پی را انجام نمی داندن تا اینکه کار به روز عاشورا بکشد و موجب بیداری بدنه بازی خورده شود.
بولتن: به نظر شما در سهم دهی میان کوتاهی های خواص و تبلیغ رسانه های بیگانه، کدام یک سهم بیشتری پیدا می کنند؟
ببینید! رسانه های بیگانه بر روی بدنه مردم ما به اعتقاد من خیلی اثر ندارند و گوش مردم از این حرف ها پر است و ۳۰ سال آنها را تجربه کردند، در حقیقت آن چیزی که روی زمین اتفاق افتاد مردم بازی نفاق را خوردند! یعنی عوامل فتنه و آن کسانی که در ایجاد فتنه دخالت داشتند مانند آقایان کروبی و میرحسین موسوی، کسانی بودند که در زمره نیروهای انقلاب حساب می شدند و کسی از نفاق این ها و ورودشان به میدان نفاق خبر نداشت و بر این اساس بود که عده ای بازی خورده برای اینها آمدند.
نقش خواص این بود که نفاق آن ها را برای نیروهای بازی خورده گوشزد کنند. اگرچه من معتقدم همین کسانی که ما این ها را خواص می دانیم خودشان بازی خورده بودند و خود اینها در روز عاشورا از خواب بیدار شدند و تازه فهمیدند که خبری هست و کسانی که سردمداران فتنه هستند بیش از اینکه تصور می کردند کج و خراب بودند.
به هر ترتیب من خیلی نقشی برای رسانه های بیگانه قائل نیستم و سکوت خواص و داخلی خیلی موثر بود.
بولتن: به نظر شما «حماسه ۹ دی» خاص پیشگامی مردم و بدنه جامعه بود یا پیشگامی خواص؟
بدون شک پیشگامی مردم بود و حتی یک عده(از خواص) در ۹دی هم بیدار نشدند و وقتی مردم حماسه ۹ دی را آفریدند دست خواص را گرفتند و از نردبان صبر و بصیرت بالا آوردند و الا خیلی از اینها در قعر جهنم بی بصیرتی به سر می بردند.
توده های مردم بودند که دست آنها را گرفتند وگرنه خیلی از این آقایان در باب انتخابات معتقد بودند همه آنها به (موسوی) رای دادند و نظام بازی در آورده است و وقتی توده مردم این حرکت را بوجود آوردند تازه حساب کار دستشان آمد. حتی آنهایی که به آنها(موسوی و کروبی) رای داده بودند از نفاق آنها با خبر شدند و خیلی ها از خواب غفلت بیدار شدند کما اینکه هنوز هم عده ای در خواب غفلت به سر می برند.
بولتن: به نظر شما بعد از ۹دی موضع گیری خواص قانع کننده بود یا خیر و آیا توانستند حق مطلب را ادا کنند؟! برای مثال آقای هاشمی که انتظار فراوانی از ایشان می رفت تنها به غیرقانونی و غیر شرعی بودن حادثه عاشورای ۸۸ آن هم با استناد به نظر حضرت امام(ره)، اکتفا نمودند و بس!
ببینید! کسانی که از این دسته از خواص بودند بنده معتقدم مردم از آنها عبور کردند، آقای هاشمی و امثال ایشان باید به داد خودشان برسند! مردم از اینها عبور کردند و نیازی به روشنگری و بیانشان ندارند.
ما اگر از خواص ساکت صحبت می کنیم، منظورمان کسانی هستند که تنها مقداری بی بصیرتی داشتند که اگر برطرف شود، علم و تقوا و دانش آنها برای مردم قابل رجوع و قابل اطمینان است ولی افرادی مثل آقای هاشمی باید به فکر خودشان باشند و خودشان را نجات بدهند چرا که این دنیا تمام شده و عبور می کند و به اعتقاد من تاریخ مصرف افرادی مثل آفای هاشمی در این فتنه و پس از آن تمام شده است چون برای این مردم و بصیرت گرفتن دیگر مرجع نیستند و خیلی خوب است که مردم برای ایشان مرجع باشند و تصحیح رفتار کنند و الا برای خوشان ضرر دارد و برای دیگران چیزی پدیدار نخواهد شد.
بولتن: حال جدای از آقای هاشمی، باقی خواص چطور؟ آیا آنها حق ۹ دی را که حضرت آقا آن را «حماسه» خواندند، ادا نمودند یا خیر؟
ببینید عده ای از خواص به وظیفه خود عمل کردند و خوب هم عمل کردند اما ما باید از خواص ساکت صحبت کنیم که آنها دوسته اند: دسته اول واقعیت ها را دریافت کردند و با فراز و نشیب هایی آن را بیان نمودند ولی بعضی ها که حتی حرکت توده های مردم و حتی حادثه عاشورا نتونست که آنها را از خواب بیدار بکند مصداق این جمله هستند: هر کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند. به هر تقدیر عده ای هم سکوت کردند و تا دیدند که برای پیرامونی های آنها ضرر دارد چیزی نگفتند.
مجموعه این ها ریزش هایی است که در این انقلاب لزوما باید انجام شود و این یک سنت تاریخی و الهی است که عده ای از خط خارج می شوند و دیگر نمی توانند خط را پیدا کنند، یک عده هم خط را پیدا می کنند ولی نفسشان اجازه نمی دهد که در این خط حرکت کنند، عده ای هم حر زمان شده و در رکاب امام زمان شهید می شوند.
بولتن: آیا مجموعه عملکرد دولت دهم و شخص آقای احمدی نژاد پس از فتنه ۸۸ و عاشورای ۸۸ با توجه به شعارهایی که دادند و افرادی که دور آن جمع شدند سازگار بود؟
ما باید فتنه از از دولت جدا کنیم چرا که فتنه فراتر از این دولت و رئیس جمهور بود گرچه که عده ای فکر کردند که اینها معرض فتنه بودند.
فتنه گران در پی آن بودند که اصل نظام را بزنند و مردم هم پیروزمندانه به وسط میدان آمدند و اصلا اندازه فتنه خیلی فراتر از دولت و شخص رئیس جمهور بود که توقع داشته باشیم اینها در برابر فتنه به میدان بیایند و خوب عمل کنند. توقع ما هم از آقای رئیس جمهور در این فضاها نبود. آنچه که ما از آقای رئیس جمهور انتظار داشتیم که باید عمل می کرد این بود که باید در راستای توزیع عدالت خوب عمل می کرد و قضاوت در مورد این هم فرصت دیگری را می طلبد.
اما در مورد فتنه ما توقعی از این دولت نداشتیم چون اندازه و قواره های فتنه خیلی فراتر از دولت بود.
بولتن: بالاخره دولت و به خصوص شخص آقای احمدی نژاد، جدای مقام اجرایی ایشان، با حمایت ولایت رای آوردند و اگر حمایت آقا(قبل از انتخابات از عملکرد دولت) و شعارهای ایشان نبود، امکان ریزش رای ایشان خیلی بالا بود اما عملا به جز «خس و خاشاک» خواندن فتنه گران موضع محکمی از ایشان نمی بینیم حتی پس از عاشورای ۸۸، چطور از آقای هاشمی انتظار هست اما از ایشان به عنوان شخص دوم مملکت و شخصی ارزشی انتظار نیست؟!
باز هم مطلب قبل را تکرار می کنم، از آقای احمدی نژاد به عنوان یک شخص اجرایی در موضوع توزیع عدالت انتظار وجود داشت چون فرهنگ بالاتر از این است و ماجرایی که در بحث فتنه رخ داده بود بحث فرهنگ بود حتی من آن تعبیر «خس و خاشاک» ایشان را هم نمی پذیرفتم و نمی پسندیدم.
ما اگر از آقای هاشمی انتظار داشتیم از این باب است که آقای هاشمی سبقه فرهنگی شان بیشتر از سبقه اجرایی ایشان است و ما آقای هاشمی را یک تحصیل کرده حوزه می دانیم و در مسئله فتنه صاحب نظر بودند و مساله فتنه نیز یک مسئله فرهنگی بود.
ما از آقای احمدی نژاد بیشتر انتظار کارهای اجرایی و فیزیکی داشتیم. دانش پایه ایشان اصلا فرهنگی نیست بلکه مهندسی است.
بولتن : در پایان اگر نکته ای به خصوص در باب کوتاهی های خواص به نظرتان می رسد را بفرمایید.
به هر تقدیر گذشته تمام شده و آن چیزی که لازم است الآن مورد توجه قرار دهیم این است که بصیرت حاصل از این گذشته چیست؟ باید بدانیم که بی بصیرتی جامعه و خواص را به زحمت می اندازد و خواص باید سعی کنند بصیرت به دست آمده از این جریان بسیار قوی را هرگز فراموش نکنند.