بیش از ۴۷ روز از یک حادثه عملیاتی در صنعت نفت میگذرد؛ بدون شک فوران چاه رگ سفید نه اولین و نه آخرین حادثه برای کشوری است که بیش از سه هزار حلقه چاه نفت و گاز را بر پهنه بیش از یک سوم استانهای خود جای داده است.
اما آنچه آهسته آهسته حساسیت این رخداد را از سطح متخصصین صنعت نفت به نخبگان جامعه و عموم مردم کشانده است، روش مواجهه مدیران ارشد وزرات نفت نسبت به این مورد و سایر موارد مشابه است.
شاید برای اولین بار است که قوه عاقله در وزرات نفت تلاش دارد از یک حادثه عملیاتی که بیش از این در چاه های نوروز، دهلران، ۵۰ اهواز، کنگان و نفت شهر نیز اتفاق افتاده به صورت کاملا واضح و نخ نما بدون هیچ گونه روتوشی بهره برداری سیاسی کند و در حجم وسیعی اخبار، مصاحبه، گزارش و عکسهای یادگاری این عملیات را یکی پس از دیگری با استفاه از تکنیکهای مختلف تبلیغاتی به صورت رسمی و غیر رسمی منتشر کند و از سوی دیگر به ساخت شخصیتی قهرمان محور برای این عملیات روی آورد و عناصر سیاسی که جریان پشت پرده در وزرات نفت به دنبال استفاده از آنها در حساس ترین مناصب دولتی است را به عنوان متخصصین متبحر و راهبردی عملیات کنترل و فوران چاه به سطح جامعه معرفی می کند. تا در صورت کسب موفقیت در این عملیات به عنوان یک امتیاز در مسیر دستیابی به این مناصب از آنها بهره ببرد.
اما با گذشت یک هفته از فوران چاه ۱۴۷ رگ سفید حکایت «کلاه کج و قلندری» نقل محافل تخصصی صنعت نفت شد و تصمیم سازان پشت پرده، افراد با تجربه و پیشکسوت این عرصه را فراخواندند، تا تحت نظر قهرمانان سیاسی کار را به سرانجام برسانند. حتی اگر قهرمان ساختگی تنها با حرکات سر و پوشش ضد حریق کنار آنها باشد و بتوانند فرماندهان میدان ندیده را همچنان به عنوان قهرمان حفظ کنند و بدون توجه به تکنیکهای عملیات اطفا حریق و کنترل فوران چاه به دنبال رکوردشکنی باشند. اما واقعیت این است که چاه سرکش همچنان می غرد.
شاید بتوان پشتپرده اینکه سیاست مرد لجباز کابینه در عدم دعوت نخبگان بسیجی که با عملیات مهار و فوران چاه در دنیا صاحب سبک هستند، چیست را در سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای ارشد ستاد انتخابات کاندیدای ریاست جمهوری در سال ۸۸ خطاب به آقای زنگنه جستجو کرد. اما در هر صورت او باید به مردم مجلس و نهاد های نظارتی پاسخگو باشد، که ادامه این لجاجت و یکدندگی در نادیده گرفتن نیروهای ارزشی و ضربه به منافع ملی با چه هدفی انجام میشود؟
ادامه فوران چاه ۱۴۷ رگ سفید روزی یک میلیون دلار از درآمد کشور را آتش می زند. آتش این چاه ۱۴۷ که معادل سوختن روزانه ۱۰ هزار بشکه نفت است خسارات جبرات ناپذیری را برای محیط زیست کشور به بار می آورد. از همه مهم تر میزان خسارتی است که به مخزن رگ سفید در این شرایط که تولید از چاه بدون هیچ گونه کنترلی صورت می گیرد، وارد میشود. مورد اخیر را می توان اصلی ترین فاجعهای برشمرد که ادامه سیاستهای زنگنه به دنبال دارد.
شاید بسیاری از نخبگان سیاسی و اقتصادی و حتی نهادهای نظارتی ندانند که ادامه چنین تولیدی از مخزن رگ سفید صدمات ویران کنندهای را به یکی از بهترین و کم هزینه ترین مخازن نفتی جنوب کشور خواهد زد. در چنین شرایطی باید از مسئولان ارشد نفتی کشور پرسید آیا هر شخص با هر توانی که با روشهای کاری شما مخالف است بر علیه شما عمل میکند؟
آیا سیاست پیشکسوتان جهاد و شهادت و مردان عملیاتی را باد با خود برده است؟ آیا باد سیاست، نهادهای نظارتی را هم با خود برده است؟ آیا سیاست به ما اجازه می دهد بر روی منافع ملی چشم بپوشیم و به منافع حزبی را اولویت فعالیت خود کنیم؟ آیا سیاست ما را هم با خود برده است؟
یادادشت از علی فولادوند – کنترلگر و مهار کننده چاه از سطح و با سابقه حضور در عملیاتهای مهار چاههای ۲۴ نفت شهر، ۵۰ اهواز و گچساران