یحیی آلاسحاق عضو هیات موسس جمنا و از فعالان سرشناس اصولگرا گفت: شورای عالی امنیت ملی باید خطوط قرمزی ترسیم کند که کسی حق نداشته باشد با متر سیاسی مسائل اقتصادی را ببیند. اگر این روش ادامه داشته باشد دودش به چشم همه خواهد رفت. ما چاره نداریم جز اینکه با دید ویژه به مسائل اقتصادی نگاه کنیم و نگاه سیاسی به آن نداشته باشیم.
یحیی آلاسحاق، اقتصاددان و فعال سیاسی در گفتوگو با اعتمادآنلاین به دلایل اعتراضات اخیر مردم پرداخت. او پیشنهاد داد شورایعالی امنیت ملی مصوبه ای داشته باشد که بر اساس آن مسائل اقتصادی از مسائل سیاسی حداقل برای مدت ۶ ماه جدا شود.
به گزارش
افق نیوز، مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
*در یکی دو روز اخیر شاهد اعتراض مردم به مشکلات اقتصادی هستیم؛ شما همواره بر این موضوع تاکید داشتید که اقتصاد ما سیاسی شده است و مربوط به یک یا دو
دولت هم نیست. به عنوان اقتصادان و یک سیاستمدار راه حل عاجل و پیشنهادی فوری شما برای حل مشکلات اقتصادی مردم چیست؟
راه حل این است که ما باید واقعیت ها را آنطور که هست بشناسیم، تحلیل و به جامعه منتقل کنیم. متاسفانه در حوزه های مختلف هر کسی هر حادثه ای را از ظن خود و با متر و شاخص های گروهی، شخصی و حزبی خود جهت می دهد. این آفت بزرگی است که هر حادثه ای که پیش می آید به جای اینکه به راه حل آن فکر شود دعوای بین جناح ها، افراد، گروه ها و احزاب شکل می گیرد. این درد عمومی کشور است و طولانی مدت هم هست. متاسفانه هر اتفاقی که می افتد اولین حرف را با متر سیاسی اندازه گیری می کنند و طرفین دعوا بر اساس آن به یکدیگر هجمه می کنند و اصل موضوع سرجای خود باقی می ماند.
درباره اتفاقی که اخیرا افتاده واقعیت این است که از نظر حوزه های اقتصادی رابطه ای هست بین مسائل اجتماعی و مسائل اقتصادی؛ این رابطه یک رابطه حقیقی است و نه به سیاست کار دارد، نه به احزاب و گروه ها و نه به تحلیلگران. هر حادثه اقتصادی یک بازتابی در حوزه اجتماعی دارد و هر حادثه اجتماعی بازتابی در حوزه اقتصادی دارد. متاسفانه این واقعیت را چه مدیران، چه سیاسیون، چه طراحان و چه رسانه ها نمی خواهند آنطور که هست نشان دهند و هر کسی از زوایه ای آن را نشان می دهد. آنچه در واقعیت اقتصادی ما هست این است قسمت عمده مردم ما احساسشان از وضعیت زندگی آنی نیست که عزیزان طراح ما، مدیران ما می گویند. ارقام و اعدادی که مدیران ما می گویند که با واقعیت زندگی مردم همخوانی ندارد. مثلا آماری که برخی عزیزان ما درباره رشد، رفاه و مسائل اقتصادی می دهند بر اساس مسائل کلان اقتصادی است.
مثلا آمارهای رسمی می گویند رشد آنچنانی شده، بیکاری پایین آمده و وضعیت زندگی مردم خوب شده که اینها در کلان اقتصاد ممکن است درست باشد و من نمی خواهم به این آمارها تعرضی داشته باشم چون سازمان آمار رسمی رشدی را نشان می دهد ولی آنچه عزیزان ما درک نمی کنند یا نمی خواهند درک کنند این است که رشدی که ما اعلام می کنیم این رشد برای همه جامعه یکسان نیست. ۵۰ درصد از جامعه ما درآمدشان با هزینه هایشان نمی خواهند. ما می گوییم تورم تک رقمی است ولی او انتزاعی نگاه می کند و می گوید گوشت، میوه و… من بیست درصد گرانتر شده است. شما می گویید تورم تک رقمی است او می گوید اجاره مسکن من بالا رفته است. شما می گویید تورم تک رقمی است اما او می گوید بهداشت من و زندگی روزمره من گرانتر شده و هزینه هایم بالاتر رفته است.
مردم مشکلاتی دارند که مسئولان ما با شاخص های دیگری آنها را می بییند. یا مثلا مسائل مربوط به موسسات مالی و اعتباری غیرقانونی که واقعا بخشی از مردم زندگی، پس انداز و ماحصل عمرشان به خاطر اینها دارد از بین می رود. این مساله را هی به امروز و فردا انداختن درست نیست. مردم یک روز صبر می کنند دور روز صبر می کنند اما بیشتر نمی توانند تحمل کنند. زندگی آنها روی هواست حالا ما هی بگوییم در کل اعتبارات بانکی ۴۲۰ هزار میلیارد اعتبار شده و تسهیلات بیشتر شده است اما او می گوید زندگی من از دست رفته و روی هواست. حالا شما مدام شاخص های عمومی را تعریف کنید!
عدم توجه به وضعیت حاشیه نشین ها نیز یکی دیگر از مشکلات جدی است. در مشهد وضعیت حاشیه نشین ها خیلی بد است. درست است در مشهد رشد داشتیم یا مثلا از نظر بیکاری اوضاع بهتر شده و در سطح کلی مشهد وضعش نسبت به استان های دیگر خوب است اما حاشیه نشینی دارد پدر مردم را در می آورد. حالا هم که اتفاقی می افتد به جای اینکه بگویند مشکل حاشیه نشینی، مواد غذایی، گوشت، کاسپین و اجاره نشینی مردم را حل کنند، می گویند جریان های سیاسی دارند همدیگر را تحریک می کنند! این ناشی از عوضی نگاه کردن است. دشمن هم که داریم، جنگ روانی هم که هست، یک کلاغ چهل کلاغ هم هست … آن می گوید من زندگی ام نمی چرخد آن یکی می گوید فلسطین را ول کنید. اصلا این دو تا چه ربطی بهم دارند؟ البته یک عده هم دارند از این داستان ها سواستفاده می کنند. مشکل ما در اینجاست که نمی دانیم مسائل اجتماعی و اقتصادی روی هم اثر دارند.
متاسفانه هر چه هم داد می زنیم کسی گوش نمی دهد.( با بغض)
تا زمانی که مسائل اقتصادی را از مسائل سیاسی جدا نکنیم همین آش هست و همین کاسه. هر روز یک حادثه ای پیش می آید. باید دایره ای بکشیم که همه دست اندکاران از
دولت، مجلس، احزاب گروه ها و رسانه ها مسائل اقتصادی را از مسائل سیاسی جدا کنند. شورای عالی امنیت ملی باید یک خطوط قرمزی ترسیم کند که کسی حق نداشته باشد با متر سیاسی مسائل اقتصادی را ببیند. اگر این روش ادامه داشته باشد دودش به چشم همه خواهد رفت. ما چاره نداریم جز اینکه با دید ویژه به مسائل اقتصادی نگاه کنیم و نگاه سیاسی به آن نداشته باشیم.
همه باید همدل باشیم. نخواهیم به بهانه انتخابات به مسائل اقتصادی سیاسی نگاه کنیم. هنوز به انتخابات مانده است، دو سال به انتخابات مانده است. این وضع ادامه داشته باشد مردم نمی گذارند شما به انتخابات برسید. وقتی همه دست به دست هم دهیم، هماهنگ باشیم مسائل اقتصادی حل می شود.
در این میان
دولت نقش ویژه دارد.
دولت باید کالاهای اساسی را به وفور تهیه و تامین کند. ما در دوره جنگ تجربه داشتیم. در همان زمان که تورم ۴ درصد بود در همان تورم کالاهای اساسی تامین شده بود. آقایان چرا نمی خواهند از آن تجربه استفاده کنند؟ در دوره جنگ کالاهای اساسی در حد وفور آماده و قیمتشان تحت کنترل بود و به هیچ عنوان مشکلی در این زمینه نداشتیم. این کالاها زندگی مردم را می چرخاند. ببنید چطور یک تخم مرغ می شود مساله برای کشور! این درست است؟ بر اثر یک حادثه طبیعی تخم مرغ کم می شود آیا باید مساله اول کشور شود؟ یک عدد تخم مرغ! خوب این قابل پیش بینی بود، می دانستند آنفولانزا آمده و می توانستند پیشگیری کنند که اگر توجه می کردند دیگر مشکل به وجود نمی آمد.
آخر مگر می شود برای یک عدد تخم مرغ رئیس جمهور مملکت را مورد سوال قرار دهند؟ این انصاف است؟ خود
دولت باید توجه کند. با یک عدد گوجه فرنگی
دولت را پایین بکشند؟ آن وقت همه هم آن را بهانه قرار دهند که چه نشسته اید تخم مرغ رفت بالا پس باید انتخابات فلان شود! بابا چه ربطی دارد؟ مرضی آمده و مرغی مرده باید آن را مدیریت کرد. چرا ما همه چیز را با هم قاطی می کنیم؟ آدم دلش می سوزد. هم
دولت مقصر است هم سیاسیون و هم سایرین. همه ما مقصریم.چرا فکر می کنیم این موضوعات فقط به
دولت بر می گردد؟ درد مردم و گلایه آنان به همه ما و اشتباهات ما بر می گردد.
به خاطر یک تخم مرغ
دولت را پایین بکشید؟! آیا
دولت محترم نمی توانست قبل از اینکه این اتفاق ها بیفتد کاری کند که قیمت تخم مرغ پایین بیاید؟ الان چه کار کرد که قیمت پایین آمد؟ قبلش باید همین کار را می کرد. چرا نمی خواهیم واقعیت ها قبول کنیم و خودمان و همه را به عذاب بیندازیم آن وقت مملکت و انقلاب و نظام را اینطور کنیم . مشکل مردم تخم مرغ است، مشکل گوشت است، مشکل اجاره خانه است، روغن و برنج است. اینها چه ربطی به نظام دارد؟ ما پاس می دهیم بقیه هم می کوبند.
دولت پاس می دهد، مجلس پاس می دهد، رسانه ها پاس می دهند، احزاب پاس می دهند،اینطور نکنید مردم به اندازه کافی مشکل دارند.
*جدا از
دولت چه نهادهای دیگر چه وظیفه ای برعهده دارند؟
همه وظیفه دارند. خود رسانه ها وظیفه مهمی دارند. همین حرف هایی که من الان می زنم را رسانه ها باید قبلا می زدند. بابا این تخم مرغ را چرا بزرگ می کنید؟ چرا سیاسی می کنید؟ چرا اینطور می کنید؟ طرف ناراحت است، خوب چون کاسپین پولش را خورده است. می آیند این را وصل می کنند به فلسطین، به سوریه! او می گوید بابا کاسپین پولم را خورده تو می گویی فلسطین! اینها چه ربطی بهم دارند؟ چرا همه چیز را باهم قاطی می کنیم؟
*برای عبور از این بحران باید چه کرد؟
باید شورای عالی امنیت ملی،
دولت، مجلس، احزاب، گروه ها و رسانه ها با هم توافق کنند که مسائل اقتصادی حداقل برای ۶ ماه از مسائل سیاسی جدا شود. ما خواهش می کنیم، التماس می کنیم برای ۶ ماه مسائل اقتصادی را از مسائل سیاسی جدا کنید. ما چاره نداریم ولو برای مدت محدود مسائل اقتصادی را از مسائل سیاسی جدا کنیم. اینها را بهم وصل نکنیم وگرنه یک تخم مرغ می شود بحران رئیس جمهوری. یه تخم مرغ وصل می شود به سوریه فلسطین، وصل می شود به چی و چی و چی. این کارها را نکنید. مردم مشکل دارند، مشکلات مردم قابل حل است. همین الان رزنامه ها را نگاه کنید تخم مرغ ارزان شده قلبش می شد این کار را کرد چرا گذاشتیم به اینجا برسید که تخم مرغ وصل شود به فلسطین؟ مشکل اصلی این است که مسائل سیاسی را با مسائل اقصادی خیلی قاطی می کردیم. راهکار این است برای مدت محدود همه هم عهد و هم قول شویم و شورای عالی امنیت ملی وارد شود. مصوبه بگذارند که ۶ ماه مسائل سیاسی را به مسائل اقتصادی گره نزنند.
*شما در صحبت های خودتان اشاره کردید که همه باید با هم همکاری کنند و این مشکل فقط محدود به
دولت نیست. به نظر شما ناامیدی مردم از
دولت روحانی چه تبعاتی برای نظام دارد؟
بزرگ نمایی نکنید. مردم دنبال حل مشکلاتشان هستند. مشکل مردم کاسپین، پدیده، شاندیز، موسسات مالی غیرقانونی، وضعیت معیشتی و .. است، مردم دنبال گرفتاری روزانه خود هستند. یک عده رسانه ای، یه عده مجلسی، دولتی و حزبی می خواهد اینها را بهم وصل کنند که از این جریان برای خود کلاهی دوخته باشند. دودش به چشم همه می رود، ول کنید مسائل سیاسی را، انتخابات ۲ سال مانده بگذارید
دولت کار خود را بکند.
منبع: اعتمادآنلاین