به گزارش افق نیوز، محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: تحلیل دقیق هفته گذشته رهبر معظم انقلاب از فتنه و آشوبهای اخیر شاید نیاز به دهها مقاله و نشست تخصصی داشته باشد تا زوایای آن تبیین شود. اما در این مطلب در حد بضاعت به مواردی از آناشاره میکنیم.
۱- بعداز آشوبهای اخیر برخی از جریانات سیاسی که به تعبیر رهبری«دوست دارند با آمریکا پیوند بخورند»، به کمک برخی چهرههای به اصطلاح روشنفکری و دانشگاهی تلاش کردند از یک طرف مشکلات اقتصادی مردم را انکار کنند و از سوی دیگر همچون فتنه ۸۸ نقش آمریکا را در طراحی فتنه ۹۶ نادیده بگیرند و برای روز مبادا همچنان چهره آمریکا را بزک کرده نگه دارند تا دلبریشان از آمریکا مورد تمسخر قرار نگیرد! اما تاریخ توهمات روشنفکرمآبانهای که ملت خام آنها شود، خیلی وقت – قریب۴۰ سال– است که گذشته است. در دنیای کنونی ارتباطات و اطلاعرسانی،کسی نمیتواند ادعای بیاطلاعی از مشکلات مردم و همچنین قرائن و اطلاعات روشن از توطئههای دشمنان داشته باشد، مگر اینکه به عالمِ زیر برف کردن سر خویش، خوش باشد!
۲- شکست تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق، ناکامی در اقلیم کردستان عراق و لبنان، گرفتار شدن در باتلاق جنگ یمن، فتنه علی عبدالله صالح و…، اینها همه که منجر به «بیرون رانده شدن آمریکا از منطقه در دهه ۹۰» براساس«دکترین مقاومت» و «عصبانیت آمریکا از رهبری و ملت و انقلاب اسلامی» شده، باعث شد تا آمریکا و رژیم صهیونیستی و عربستان در راهبرد جدید خود برای سرپوش گذاشتن بر شکستهای پیدرپی خود در منطقه و تحتالشعاع قرار دادن پیروزیهای محور مقاومت و «سیاست درست جمهوری اسلامی»، دو سناریوی مکمل هم یعنی «القاء ناکارآمدی نظام و آشوب» در ایران را در دستور کار خود قرار دهند. چنانکه در روزهای اخیر رسانههای منطقه روی این مطلب اتفاق نظر داشتند که «این بیثباتیها در واقع مجازات ایران بخاطر ایجاد امنیت در منطقه با استراتژی ضد آمریکایی بوده، بهویژه که شکست آمریکا و همپیمانانش در سوریه به نماد رسوایی آنها تبدیل شده است ». لذا این«آتش بازیها و شیطنتها» را که در حد « ایجاد مشکلاتی برای کشور» بود، میتوان «سناریوی تحتالشعاع قرار دادن» هم نامید. مثلث شرارت همچنین با «بازیافت زبالههای فراری و پادوهای خود» یعنی منافقین آدمکش و ضدانقلابهای لندن نشین با این سناریو تلاش داشتند حضور مردم در سالگرد ۹ دی و مطالبات واقعی مردم را نیز تحتالشعاع قرار دهند و در جنگ اقتصادی کنونی افکارعمومی و اذهان مسئولان کشور را از مسائل اقتصادی به مسائل امنیتی منحرف کنند.
۳- منطقه بهسرعت در حال تغییر است و «سال ۲۰۱۸» برای آمریکا «سال ترس» است و به هرگونه «دیوانهبازیهای نمایشی» دست خواهد زد تا هم این ترس خود را بپوشانند و هم فکری بهحال بیرون رانده شدن خود از منطقه کنند. برهمین اساس دوهفته قبل از آشوبها مشاوران امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر رژیم صهیونیستی در جلسهای محرمانه با تشکیل کارگروه «سناریوهای ایجاد تنش در ایران» به «معاملهای راهبردی» رسیده بودند که بلافاصله سردبیر پایگاه اینترنتی رایالیوم فاش کرد«مهمترین این سناریوها شعلهور کردن اعتراضات داخلی است». مک مستر مشاور ترامپ در مصاحبه با شبکه الحره هم اذعان کرده بود «هدف از تحریمها و فشارهای اقتصادی ما، سازماندهی گروههایی در داخل ایران است». هرچند برای اثبات آمریکایی– صهیونیستی بودن پروژه آشوب در ایران مصادیق فراوانی از این قرائن و اطلاعات وجود دارد و حمایتهای آشکار مقامات آمریکایی و غربی از آشوبطلبان کفایت میکند، اما درز اطلاعات محرمانه از دفتر کمیسر خاورمیانهای کمیساریای حقوق بشر و دبیرکل سازمان امنیت و اطلاعات اروپا در روزنامه النشره لبنان مربوط به«چگونگی هدایت سناریوی آشوبها در ایران در دو اتاق عملیات آمریکا، یکی در اربیل عراق و دیگری در هرات افغانستان» و همچنین انتشار مقاله وندی شرمن در مجله تایم و افشای نقش انگلیس خبیث در آشوبها، بسیار هشداردهنده و صدالبته تأملبرانگیز است که نشان میدهد چگونه دو سناریوی القاء ناکارآمدی نظام و ایجاد آشوبها طراحی شده است. شرمن دراین مقاله تصریح میکند «برجام با بالا بردن انتظارات مردم برای حل مشکلات اقتصادیشان و عدم تحقق این انتظارات، در رقم زدن شرایط فعلی در ایران نقش مهمی داشته است»!. وی تاکید کرده «آمریکا از یک سو با تامین مالی و حمایت از دسترسی معترضان به اینترنت و شبکههای اجتماعی و از سوی دیگر با تشدید تحریمها و فشارهای اقتصادی باید ایران را به پای میز مذاکره دیگری بکشاند که از میز مذاکره،کار واقعی شروع خواهد شد»! خبرگزاری اسپوتنیک هم در گزارشی با عنوان«توطئه آژانس اطلاعاتی انگلیس» از نقش گروه جیتیآرآی جیِ MI6 در آشوبهای ایران با ایجاد حسابهای کاربری جعلی و پخش محتوای ساختگی در شبکههای اجتماعی پرده برداشت.
۴- بررسی رویکرد رسانههای غربی و عربی و بویژه فارسی زبان هم از همان آغاز اغتشاشات نشان داد که این آشوبها یک سناریوی برنامهریزی شده از خارج کشور بوده است چرا که اولا این رسانهها دچار هیچگونه غافلگیری نشدند و از قبل آماده پوشش حوادث داخل ایران بودند.این رسانهها از ابتدا تا انتهای آشوبها، یک ضربآهنگ هماهنگ و تندی علیه اصل نظام و رهبری در پیش گرفتند و اصل را نه بر مطالبات اقتصادی مردم بلکه بر تغییر نظام گذاشتند. ثانیا آنچه که آنها پوشش خبری میدادند تابع رخدادهای صحنه نبود بلکه تلاش داشتند رخدادهای صحنه را با ضربآهنگ خود هماهنگ کنند، آنگونه که مشاور ویژه موگرینی که در زمان آشوبها در ایران بود به این اقدام رسانههای غربی اذعان کرد، هرچند حضور همزمان وی با اغتشاشات در ایران خود جای سؤال و ابهام است!. ثالثا در اکثر موارد به پردازش شعارهایی اقدام میکردند که هنوز در صحنه آشوبها سر داده نشده بود و در واقع تلاش میکردند شعارهای طراحی شده را به آشوبطلبان القاء کنند.در این میان نقش بیبیسی فارسی بسیار برجسته بود تا جایی که در اقدامی بیسابقه همچون فتنه۸۸ در اکثر بخشهای خبری خود برخلاف معمول که سه هدلاین مربوط به خبرهای متفاوت داشت،با چهار هدلاین فقط به پوشش آشوبهای داخل ایران میپرداخت. رابعا همزمان سرویسهای اطلاعاتی– جاسوسی در یک برنامه هماهنگ از خارج، در شبکههای اجتماعی اقدام به آموزش ساخت بمبهای دستساز و نحوه کشتهسازی و هدفگذاری اماکن مورد حمله به آشوبگران میکردند. پایگاه آمریکایی هافینگتون پست هم نحوه استفاده از بستههای دیجیتالی ارسالی رمزگذاری شده در آمریکا را به آشوبگران از طریق ماهواره در دستور خود داشت. خامسا از مجموع هشتگهایی که در توئیتر برای دامن زدن به آشوبهای ایران انجام شد، ۷۴ درصد در خارج از کشور بویژه با پروفایلهای عربی، عبری و انگلیسی انجام میشد.
۵- آشوبهای اخیر یک خاصیت هم داشت و نشان داد هرجا پای ضربه زدن به مردم ایران باشد اروپا و آمریکا هیچ اختلافی ندارند و باهم از آشوبگران حمایت میکنند و حتی این اقدامات خصمانه را بهانهای میکنند برای اعمال تحریمهای بیشتر. حال چگونه برخی در توهم جدا کردن اروپا از آمریکا، به رفع تحریمها و پا برجا ماندن برجام امیدوارند ؟!
۶- همانطور که رهبری در تحلیل خود اشاره کردند «هدف آمریکا براندازی نظام از درون با تضعیف ابزارهای اقتدار ملی و قدرت دفاع موشکی ایران است». چنانکه براساس «فکرهای بسیاری» که وزیرخارجه آمریکا در مورد ایران کرده، وزیر آموزش و پرورش اسرائیل نیز در مصاحبه با روزنامه تایم آو اسرائیل اذعان کرد«سناریوی تغییر نظام ایران از بیرون امکان ندارد و باید از داخل اتفاق بیفتد که دیر یا زود صورت خواهد گرفت»! لذا ملت و مسئولان با توجه به برجام بیفرجام و گسترش و تشدید تحریمها و نقشههایی که دشمنان علیه قدرت دفاعی کشور در سر میپرورانند، باید هوشیار باشند که«فتنه بزرگتری» در پیش است،آنگونه که رئیسجمهور آمریکا بعداز شکست پاتک اغتشاشات اخیر ادعا کرده «در وقت لازم معترضان در ایران حمایت ما را شاهد خواهند بود» و بیبیسی نیز، از هماکنون انتظار میکشد که«این آشوبها دوباره سر برآورد و گستردهتر و مهارش سختتر شود»!
۷- و اما هرچند دشمنان یکبار دیگر در مقابل ملت ایران «نتوانستند» و «سرشان به سنگ خورد»و شکست دیگری بر شکستهای خود در منطقه افزودند، ولی شناخت و بصیرت نسبت به«سناریوهای دشمنان»، نافی پرداختن بعلل اعتراضات بحق مردم و ضرورت پاسخ دادن به مطالبات آنها برای جلوگیری از«فتنهای بزرگتر» نیست. لذا سؤال این است چرا تاکنون علیرغم شعارها و وعدههای داده شده مشکلات مردم حل نشده تا از یک سو مردم مجبور نشوند از طریق تجمعات، اعتراضهای خود را بیان کنند و از سوی دیگر زمینه برای بهرهبرداری جریانات نفوذی دشمن فراهم نشود؟ رهبری تاکید داشتند «مگس روی زخم مینشیند و اگر مشکلات داخلی را که هیچکدامشان لاینحل نیست، حل کنیم آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».ایشان قبل ازاین نیز در چند نوبت تذکر داده بودند «اگر کارهای ضروری در موضوع اقتصاد مقاومتی انجام شده بود، امروز تفاوت محسوسی را در اوضاع اقتصاد و زندگی مردم شاهد بودیم». باید توجه داشت که براساس تحلیل رهبرمعظم انقلاب«جریان لیبرال نفوذ کرده در ارکان اجرایی کشور و دشمنان میخواهند با القاء ناکارآمدی نظام در حل مشکلات مردم، اقتصاد کشور را آنچنان زیر فشار قرار بدهند که مردم از انقلابشان، نظامشان، دولتشان و کشورشان دلسرد بشوند». لذا مسئولان مربوطه باید با حل مشکلات معیشتی مردم عملا از این مردم «صبور و وفادار و زمان شناس» که در کلام رهبری «هزار بار شایسته تشکر» هستند، تشکر کنند تا بتوانند جلوی «فتنهای بزرگتر» را بگیرند.