سپس گفتند او هول شده و هیجان زیادی دارد. همچنین گفتند و نوشتند که کریمی نمی تواند حرف بزند (که البته این ادعا کاملا درست بود) و با اینکه حرفش تا حد زیادی منطقی است اما چون مدام داد و بیداد به راه می اندازد و رموز سخنوری، سخنرانی و سخنگویی را نمی داند، مدام اشتباه می کند. تا اواسط برنامه، آنهایی که از طریق توئیتر، کانال تلگرامی و اینستاگرام مشغول آنالیز صحبت های ساکت و کریمی بودند، نمی توانستند حق را به کاپیتان پیشین تیم ملی بدهند.
از اواسط برنامه که بحث فساد اداری در فدراسیون داغ شد، کفه سنگین ترازو به سود کریمی بود. او بابت ابهاماتی که مطرح کرده بود، خود را برنده بازی می دانست و با افزایش تعداد سوالاتش از ساکت، دبیر کل فدراسیون را به گوشه رینگ برد. بعد هم پیامک عجیب از سوی کارلوس کی روش که توسط عادل فردوسی پور خوانده شد و به علی کریمی لقب «بزدل» را داد و تهدید کرد در زمان و مکانی بهتر، پاسخ کریمی را می دهد.
از اینجای به بعد، همه چیز به سود کریمی بود. حتی آنهایی که مخالفش بودند و نظراتش را رد می کردند و تصورشان این بود که کریمی بازنده ماجرا بود، موافق و حامی جادوگر شدند. بدتر از همه اینکه وارد دعوا با کارلوس کی روش سرمربی موفق تیم ملی شدند و این بار به کی روش حمله کردند.
این چند خط را نوشتیم که بدانید هیچ تعادلی در میان هواداران فوتبال وجود ندارد. تفکرات آنها یا صفر است و یا صد. یا کاملا موافق کریمی، یا ضد کریمی. یا کاملا حامی کی روش و یا کاملا منتقد او. در این شرایط، کار رسانه ها در تشخیص عدالت سخت می شود. در واقع هیچ کجای دنیا این طور نیست که با یک برنامه دو ساعته، نظر مردم در مورد یک چهره کاملا تغییر کند اما اینجا ایران است و امکان دارد هر اتفاقی رخ بدهد.
در آخر اینکه کاش عدالت را در مورد علی کریمی و کارلوس کی روش رعایت کنیم. اینکه کی روش چقدر پول می گیرد، چه قراردادی بسته و چه می کند، قطعا به کریمی ارتباطی پیدا نمی کند و از سوی دیگر، کی روش هم نباید به خود اجازه توهین به کریمی را بدهد، به هیچ وجه و با هیچ بهانه ای.
خبرورزشی