مرتضی تمدن استاندار تهران که در ایام فتنه ۸۸ مسئولیت سنگینی همچون ریاست بر شورای تامین استان تهران را عهدهدار بوده است در گفتوگویی مشروح بازروایی از فتنه ۸۸، خاطراتی از این دوره و چگونگی طراحی دشمن برای به چالش کشیدن انتخابات نهمین دوره مجلس پرداخت که در ادامه به آن اشاره میشود:
– معمولا در انتخابات مختلف، نگاهها از کل کشور به سمت تهران است؛ دولت برای هرچه پرشور و باشکوهتر برگزار کردن انتخابات چه برنامههایی دارد و چه کارهایی را انجام داده و چه کارهایی را قصد دارد انجام بدهد، با توجه به اینکه این انتخابات، اولین انتخابات بعد از فتنه ۸۸ است؟
** دولت برگزارکننده انتخابات نیست/پاسخ به یک شبهه
مکانیسم انتخابات در کشور ما، برابر قانون به گونهای است که مردم به نحوی برگزارکننده انتخابات هستند، نه دولت؛ دولت مسیر را برای برگزاری انتخابات هموار میکند، اما مجریان و دستاندرکاران انتخابات، از ذیل تا صدر، خود مردم هستند، و این در پاسخ به بعضی از شبههافکنیها است مبنی بر اینکه دولت، مسیر و جهت انتخابات، کمیت و کیفیت انتخابات را میخواهد تحت تاثیر قرار بدهد.
اصولا دولت در برگزاری انتخابات، پشت سر مردم است و کسانی که اتهام دستکاری در انتخابات یا تاثیرگذاری روی انتخابات را مطرح میکنند، در واقع به شعور مردم توهین میکنند؛ مردمی که در مسیر اجرای انتخابات دارای تکالیف و وظایف قانونی هستند، یعنی قانون این وظایف را تعریف کرده و فقط در گفتار نیست.
اختیارات هیئت اجرایی در قانون کاملا احصا شده است، هیئت اجرایی چه کسانی هستند؟ از بین ۳۰ نفر از معتمدین مردم، اعضای هیئت اجرایی انتخاب میشوند که دقیقا این تعداد برابر قانون، وظیفه راهبری و اجرای انتخابات را به عهده دارند؛ اعضای هیئت اجرایی از بین معتمدین مردم انتخاب میشوند.
فرض کنید هیئتهای نظارت که متصل به شورای نگهبان هست، باز بر اساس معتمدین مردم شکل میگیرد، یعنی اعضای هیئت نظارت عموما از افراد مورد اعتماد مردم هستند و باز آنها هم بر اساس یک مکانیسم قانونی انتخاب میشوند؛ نمایندگان فرمانداران بر سر صندوقها هستند که اینها هم از بین معتمدین مردم انتخاب میشوند؛ باز این را هم قانون تعریف کرده که به چه شکل باشد.
نمایندگان کاندیداها بر سر صندوقها هستند که باز قانون معین کرده که به چه شکل انتخاب شوند که اینها هم از بین مردم هستند، یعنی خود کاندیداها بر سر صندوقها نماینده تعیین میکنند که چشم بینا و گوش شنوای آنها باشند و بر روند کار نظارت کنند؛ پس هم هیئتهای نظارت، هم هیئتهای اجرایی، هم نمایندگان فرمانداران، همه نمایندگان کاندیداها حضور دارند و میبینند که از صدر تا ذیل تماما از معتمدین مردم هستند.
** فتنهگران تا الان یک برگ سند هم مبنی بر دخالت در انتخابات ارائه نکردند
پس اینکه گفته میشود دولت فقط مسیر را برای انتخابات هموار میکند و مردم کار اجرایی انتخابات را انجام میدهند، نص صریح قانون است؛ از این رو در انتخابات سال ۸۸ از وقتی که عدهای از آقایان به ناحق شک و تردید در انتخابات ایجاد کردند، تا امروز که نیمه اول دیماه است، یک برگ دلیل و برهان مبنی بر اینکه در کجا و به چه نحوی در انتخابات دستکاری و دخالت شده و یا رای مردم تغییر جهت داده شده، تا این لحظه به ما که مجری قانون انتخابات در تهران بودیم، ارائه نکردهاند خود آنها بعدا اعتراف کردند و بعضی از لیدرها و دانه درشتهای اینها در صحبتهای درون سازمانیشان اعلام کردند و برخی از آنها در دولتهای قبل مجری انتخابات بودند، مسئول ستاد انتخابات کشور بودند که نمیتوان به این نحو و در این شکل معنای فاصلهدار در انتخابات تقلب یا دستکاری کرد.
خودشان اعتراف کردند و اعترافاتشان موجود است؛ این از کجا ناشی میشود؟ از اینجا که مکانیسم انتخابات در کشور ما به گونهای طراحی شده که دقیقا جلوی هرگونه اعمال نفوذ و اعمالنظر را خواهد گرفت.
*خاطره تمدن از روزهای اوج فتنه ۸۸
یک خاطره برایتان بگویم؛ در اوج روزهای فتنه در سال ۸۸، ما برای کاهش میزان تشنج با بعضی از این کسانی که داعیهداری و میانداری این جریان را میکردند، از نزدیک صحبت کردیم، از جمله خود من شخصا به منزل آقای کروبی رفتم و با وی صحبت کردم.
_در چه تاریخی؟
تمدن: تقریبا نیمه اول تیرماه بود؛ فکر میکنم ۱۱ یا ۱۲ تیر ماه ۸۸ بود.
_یعنی هنوز یک ماه هم از انتخابات نگذشته بود.
** ناگفتهای از دیدار با کروبی/ ماجرای صندوق رای دو طبقه روسی چه بود؟
تمدن: بله، یک بعدازظهر بود که به منزل کروبی رفتم و به وی گفتم: «من مجری انتخابات هستم. آمدهام از شما سئوال کنم در کجای انتخابات در استان تهران، شک و تردید دارید؟ ما با استفاده از هر نوع اهرم قانونی که شما بگوئید، میخواهیم برویم بررسی و تحقیق کنیم و اگر حقی از شما ضایع شده، ما برابر قانون و با کمک هیئت نظارت به این حق از دست رفته شما رسیدگی کنیم؛ حداقل برای من که مجری و مسئول در امر انتخابات در تهران بودهام، معلوم بشود که این انتخابات در کجا ایراد داشته؟ در کجا تقلب شده؟» پاسخ وی خیلی جالب بود کروبی گفت: «من در مورد بحث رأیگیری و برگزاری انتخابات شاید الان نتوانم به شما سند بدهم، اما مقدمه انتخابات که نتیجهاش این شد، اشکال داشت».
پرسیدم: «مقدمه انتخابات چه بوده؟» جواب داد: «چرا شما سهام عدالت دادید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت، چرا حقوق معوقه بازنشستگان را پرداخت کردید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت! چرا طرح ۲۰ میلیون بیمه روستایی را اجرا کردید؟ این روی انتخابات اثر گذاشت».
به وی گفتم: «شما اینها را میگوئید موجب تقلب در انتخابات شده؟» گفت: «دلیل من اینجاست».
گفتم: «شما گفتهاید از روسیه صندوق دو طبقه آوردهاند و در کف این صندوقها آرا از قبل تعبیه شده بود». گفتم: «این یک ادعای جدی بوده یا شوخی کردید؟» که وی خندید. فقط یک کلمه گفت: «این هم میتواند باشد». اما حرف کروبی این بود و اذعان داشت که در روند انتخابات نمیشود دستکاری کرده باشید و مقدمه انتخابات باعث شد این اتفاق بیفتد.
البته بنده در پاسخ گفتم: «مگر دولتهای قبلی که روی کار بودند، نمیتوانستند این کارها را انجام بدهند؟ آنها هم میتوانستند سهام عدالت بدهند؛ آنها هم میتوانستند بیمه روستائیان را بدهند آنها هم میتوانستند حقوق معوقه چندین ساله بازنشستگان را پرداخت کنند چرا ندادند؟ مگر کسی جلوی آنها را گرفته بود؛ ثانیاً این جزو وظایف ذاتی دولت است، مگر یک دولت میتواند به دلیل اینکه قرار است انتخابات برگزار شود، دست روی دست بگذارد و این کارها را نکند بعد هم هیچ یک از این سه طرحی را که شما مطرح میکنید، مشرف به زمان انتخابات نبوده و تقریبا از سال دوم دولت، اجرای اینها شروع شده و البته تا زمان انتخابات کشیده شده است.
در زمان برگزاری انتخابات، آن دولت، دولت قانونی بوده و تا سه ماه بعد از انتخابات هم همینطور بوده و باید وظایف و تکالیفش را انجام میداده. چرا این را به حساب وظایف ذاتی دولت نمیگذارید و به حساب رای میگذارید؟ مگر دولتهایی که شما در راس آنها و ذینفوذ بودید و قوهای که شما در راس آن بودید، نمیتوانست این کارها را بکند؟ خب میخواستید بکنید».
_چه پاسخی دادند؟
** سناریو تقلب و آشوب از پیش نوشته و ابلاغ شده بود/کروبی و موسوی از ستاد فرماندهی خارج دستور میگرفتند
سکوت. بحثهای زیادی در آن روز بین ما گذشت؛ همه تلاش من این بود که اگر دغدغه و نگرانی و تشکیکی وجود دارد، برطرف شود و منجر به آن اتفاقات در کف خیابان نشود، ولی ظاهرا چون سناریو از قبل طراحی و از صفر تا صد آن قبلا نوشته شده و برای اجرا ابلاغ شده بود، اگر میخواستند در جهت کاهش تشنج اقدام کنند، ارادهای نداشتند، ستاد فرماندهی در جای دیگری بود اینها نبودند.
_پس جنابعالی هم این تحلیل را قبول دارید که امثال آقای کروبی و آقای موسوی، خودشان هم جزو عوامل فتنه بودند و سران فتنه نبودند؟
– من تردید ندارم که اتاق فرماندهی و سر فتنه جای دیگری بود؛ دلیلش هم کاملا روشن است ما پیام ریختن به خیابانها و حضور در کف خیابانها و در واقع ساماندهی و سازماندهی اغتشاشات خیابانی را از زبان آقای کروبی و آقای موسوی نمیشنیدیم بلکه یک یا دو شب قبل از آن از تلویزیون بی.بیسی و صدای آمریکا میشنیدیم و اینها هم یکی دو روز بعد بیانیه میدادند و حتی مسیرهای راهپیمایی و حضور را آنها میدادند، همه فیلمهایش ضبط شده و موجود است ایمیلها از آن طرف آب میآمد اینها کارهای نبودند. سر نخ آن طرح ساماندهی و ساختار اجتماعی که آنها تعریف کرده بودند، در اینجا نبود، از بیرون مدیریت میشد. تازه در داخل هم اینها همه کاره نبودند؛ سفارتخانهها همه کاره بودند.
** زمانی که درب سفارتخانهها باز میشد؟!/ در حال واقعنگاری فتنه ۸۸ هستم
بنده از گزارشهایی که درباره وقایع فتنه ۸۸ هست، در حال نوشتن متنی به نام واقعنگاری فتنه در سال ۸۸ هستم یعنی روزانه و ساعت به ساعت چه اتفاقی افتاده است؛ در یادداشتهایم بر میخورم به ساعتهایی که همزمان با حضور در کف خیابانها، در سفارتخانهها باز شدند تا کسی که به هر دلیلی، مردم آنها را تعقیب میکردند، داخل محوطه سفارتخانهها بشوند، اینها فقط جزئی از آن مجموعه بودند و ارادهای نداشتند.
مکانیسم انتخابات در کشور ما اجازه نفوذ نمیدهد؛ برای انتخابات آینده، کار ما این است که عوامل اجرایی انتخابات را آموزش بدهیم نزدیک به ۴ ماه آنها را آموزش دادهایم یعنی امروز که کاندیداها برای ثبت نام مراجعه میکنند، مدتها تحت آموزش بودهاند، کسانی که میخواهند سر صندوق بروند، مدتها تحت آموزش بودهاند کسانی که کار پشتیبانی و تدارکات انتخابات را بر عهده دارند، مدتها تحت آموزش بودهاند. یکی از وظایف ما این بود که قانون را به اینها آموزش بدهیم و مرور کنیم و دقیقا اینها را در جزئیات مسائل قانونی و دستور العملها ها قرار بدهیم.
** ۱۰۶۶ نفر ثبتنام کردند؛ یک شکایت هم نداشتیم
این آموزش باعث میشود که مرحله ثبت نام که تمام شد، حتی یک شکایت هم نداشتیم؛ حداقل من استان تهران را عرض میکنم. میدانید ۱۰۶۶ داوطلب در تهران بالاترین رکورد در کشور بود، اما حتی یک شکایت، هم نداشتیم و یا رفتم ثبت نام کنم و نتوانستم و یا رفتم ثبت نام کنم، اشتباه ثبت نام کردم و یا مثلا حقوق قانونی مرا رعایت نکردند. حتی یک شکایت هم به ما واصل نشد.
ابهام بوده و مثلا فردی مدرک تحصیلی آورده که مخدوش بوده و ما مجبور بودهایم آن را استعلام کنیم و طرف آمده و گفته چرا مرا معطل کردهاند؛ این دیگر اجتناب ناپذیر است. ما اگر در مدرک تحصیلی فردی شک کردیم، باید استعلام کنیم این جزو ذات کار است، اما یک شکایت هم که ناشی از سوء تدبیر در مرحله ثبت نام باشد، اتفاق نیفتاده است.
_آموزش کشوری بوده؟
تمدن: کشوری بوده، ولی هر استانی مستقلا برای خود برنامه آموزش داشته است؛ حالا ما برای مراحل بعدی هم آموزش دادهایم سختترین مرحله ما اخذ رای است و ما در این زمینه آموزشها را با تمام عوامل و برگزار کنندگان دادهایم که مرحله اخذ رای چگونه انجام شود تا بی عیب و نقص باشد، چون کسانی که بعدا مدعی تقلب میشوند، عموما به مرحله اخذ رای استناد میکنند. این که گفته شود از یک نفر با چند شناسنامه رای گرفتهاند، فلان صندوق لاک و مهر نداشته دست برده شده، فلان صندوق محل اخذ رای تا فرمانداری مخدوش شده این چیزها را مطرح میکنند و ما برای تمام این موارد و مسائل آموزش دادهایم که جای تردید و ابهام و ورود به این بحثها را پیدا نکنند.
** چگونه ۱۸ رای از احمدینژاد کم شده بود
همان وقتی که در جریان فتنه به اینها گفتیم نماینده معرفی کنید و هر صندوقی را که در تهران شک دارید، بیایید و باز شماری کنید، تعدادی از آنها نماینده معرفی کردند تعدادی نکردند نتیجه رای حداقل در تهران چه شد؟ در تهران ۲۰۸ رای اضافی به نفع آقای موسوی خوانده بودند آن تعداد صندوقهایی را که به شکل اتفاقی آوردیم و باز شماری کردیم و ۱۸ رای از آقای احمدینژاد کمتر خوانده بودند آنها در آن مرحله نتوانستند به هیچ یک از ۶۰۰۰ صندوق رای تهران خدشه وارد کنند؛ ما برای انتخابات آینده همین کار را کردهایم و دقیقا مرحله اخذ رای را آموزش دادهایم.
یک آموزش هم برای بعد از اخذ رای دادیم که این همه مرحله حساسی است، یعنی مرحله شمارش آرا دقیقا آموزش داده شده، تمام ضوابط و ملاکهای مربوط به شمارش آرا آموزش داده شده است. مرحله بعد را هیئت اجرایی تعیین میکند که در کجای شهر صندوق قرار داده شود و در کجا قرار داده نشود. یعنی شعب اخذ رای را دولت تعیین نمیکند، بلکه هیئتهای اجرایی که مردم هستند تعیین میکند کم بشود یا زیاد بشود، یا مکان تغییر داده شود.
بعد از اینکه هیئت اجرایی تشخیص داد که صندوقها را در کجا قرار بدهد ما باید برویم و آنجا را آماده سازی کنیم که محل حضور رای دهندگان مشکلی نداشته باشد و اگر مشکلی هم دارد بر طرف شود؛ همچنین امنیت شعبه را برقرار کنیم چراکه شعب اخذ رای حساسیت امنیتی دارند و باید مواظب باشیم کسی به آرای مردم تعرض نکند.
موانع حضور مردم را برطرف و سیستم برقرار کنیم سیستمهای مکانیزه یا سیستمهای ارتباطی ما و یا تماس موبایل و تلفن ما باید با شعب کاملا روان و لحظه به لحظه باشد و ما میرویم و محلهای اخذ رای را آماده میکنیم این کار سنگینی است که پس از تعیین شعب اخذ رای به وسیله هیئتهای اجرایی به عهده ماست.
کار دیگری که بر عهده ما است، تامین امکانات مورد نیاز انتخابات است؛ در استان تهران ۲۲۰ هزار نفر درگیر انتخابات هستند، اعم از نیروی انتظامی، هیئتهای اجرایی، هیئتهای نظارت، عوامل و مسئولین پشتیبانی و تدارکات اینها باید بچرخند و فضا را آماده کنند که اینها تقریبا مهیا و مقدمات آنها کاملا فراهم شده است.
** تحت نظارتایم
ماحصل عرض بنده این است که ما از هر حیث در تهران آمادگی داریم و انشاالله یک انتخابات بیعیب و نقص را برگزار خواهیم کرد؛ البته میدانید با همه این تدابیر و مواظبتهایی که داریم انجام میدهیم، باز تحت نظارت هستیم؛ هیئتهای بازرسی که منصوب از طرف وزیر کشور هستند، بر ما نظارت لحظه به لحظه دارند؛ هیئت نظارت شورای نگهبان کاملا حضور دارند و حضور دائم هم دارند و ما را نظارت میکنند، بازرسی هیئت نظارت نیز کار ما را کنترل و نظارت میکند، یعنی در کنار همه مواظبتها و آموزشها و تدابیری که ستاد انتخاباتی استان تهران به کار بسته، باز از چندین ناحیه تا پایان انتخابات بازرسی و کنترل و مواظبت میشود و به شکل سرزده و با حساسیت بسیار زیاد اینها مورد بازرسی قرار میگیرند.
نکته مهم، مسئله حضور و مشارکت مردم است؛ میگویند سالی که نکوست از بهارش پیداست هجومی که برای ثبتنام کاندیداها شد، نشان داد که فضا، فضای رقابتی است بعد از بحث محدودیت مدرک تحصیلی، تصورمان این نبود که تعداد کاندیداها به این حد برسد، اما دیدیم که کاندیداها خیلی پرشور آمدند و ثبتنام کردند و برای نمایندگی داوطلب شدند.
در مقایسه با ثبت نام شدگان دور قبل تغییر بسیار ناچیزی داشتیم، فرض کنید نزدیک ۱۵۰۰ نفر بوده و حالا قرب ۱۰۶۶ نفر شده تصور من این بود که وقتی حداقل مدرک را فوق لیسانس، قرار میدهند، خیلی ریزش کند، ولی آمدند؛ ترکیب کاندیداهای تهران ترکیب متنوعی است، یعنی به چهرههای شاخص نامدار محدود نشده و تقریبا از همه اقشار آمدهاند و ثبت نام کردهاند.
کسانی که شغل آزاد دارند کسانی که حرفههای تخصصی دارند، کسانی که در دستگاههای اجرایی مسئولیت داشتهاند، از نمایندگان فعلی، از تمام اقشار، از وزرای قبل، یعنی در بین کاندیداها تکثر و تنوع زیادی را شاهد هستیم؛ از لحاظ رده سنی هم بین ۴۰سال بیشترین فراوانی را دارد و وقتی این میانگین را در نظر میگیریم یعنی میانگین داوطلبان ما جوان است؛ اگر کسی ۴۰ سال را پیرمرد تلقی نکند باید بگویم فراوانی جوانان در بین کاندیداها بیش از بقیه است آنهایی هم که تا مرز ۴۰ سال آمدهاند عموما چهرههای شاخص هستند از لحاظ شخصی عرض میکنم و نه از لحاظ سیاسی.
* همه گرایشهای سیاسی برای انتخابات آتی مجلس ثبتنام کردهاند
از لحاظ تنوع سیاسی، باز هم از همه گرایشها، در کاندیداها وجود دارد که البته ما حق نداریم در این عرصه وارد شویم و بخواهیم خط کشی گروهی و سیاسی برای داوطلبان بکنیم؛ از نظر ما همه داوطلبان از هر ایده و گرایش و فکری برابر قانون یکسان هستند اما فضای عمومی نشان میدهد که از هر گرایشها و سلایق در بین کاندیداها حضور دارند.
** نظرسنجیها درباره انتخابات آینده چه میگوید؟
نکته بعد مربوط به مشارکت مردم میشود عرض کردم این میزان داوطلب برای ثبتنام نشان میدهد که فضای انتخابات آینده یک فضای رقابتی است؛ بحث مشارکت عمومی مردم هم نشانههایی دارد حداقل نظر سنجیهایی که بعضی از سازمانهای معتبر تاکنون در مورد میزان مشارکت مردم انجام انجام دادهاند همه دلالت بر این دارد که انشاءالله مشارکت گستردهای را از طرف مردم در انتخابات آینده خواهیم داشت؛ حضور مردم در انتخابات یکی از شاخصههای روشن و بین بر هوش و فراست و آگاهی انقلابی و اجتماعی آنهاست که انشاالله در این مورد بعد از انتخابات صحبت میکنیم.
_شاهد مدیریت برخورد با فتنه توسط مقام معظم رهبری و حضور خواص و به تعبیر رهبری عمارها در برخوردهای سیاسی با فتنه بودیم شاهد اقتدار امنیتی و انتظامی نظام هم در برخورد با گروههای مسلحی که شاید مردم خیلی هم از آنها مطلع نباشند بودیم چه در زمینه راهپیماییهایی که داشتیم و چه در زمینه مقابله با این گروهها، از این تجربه برای انتخابات پیش رو چه استفادهای میشود کرد؟
* اتاق فکر فتنه ۸۸ مجددا فعال شده است
تمدن: بنده معتقدم که نشانههایی وجود دارد که جریانات معاند با نظام و افراد کم بصیرت، این بار هم بدشان نمیآید که فضای کشور را در آستانه انتخابات به نحوی که تحت تاثیر قرار بدهند؛ علائمی که دریافت میکنیم، همان ستاد فرماندهی و اتاق فکر فتنه ۸۸ مجددا فعال شده و این بار استراتژی خودش را مبتنی بر دو موضوع کرده اول اینکه تلاش کند مشارکت مردم را کاهش دهد که این شگفتانگیز است که این روش را بارها آزمودند و نتیجه عکس گرفتند، ببینید الان چقدر دارند تکرار میکنند.
حتما دلیلی برای این کار وجود دارد چون سایر ظرفیتهایی که در اختیار داشتند، ته کشیده و جواب نداده است؛ تهدید، تحریم، تطمیع، هر روشی که استفاده کردند جواب نداد و دوباره به همان روش نخ نمای قبلی روی آوردهاند که با ایجاد ناامیدی و بدبینی و یاس و دلسردی در مردم موجب کاهش مشارکت مردم بشوند یعنی دل به کاهش مشارکت مردم بستهاند.
یکی از روشهای انتخابی اینها این است که من دلیلش را این میدانم که اینها هنوز به عمق احساسات و بینش مردم ما پی نبردهاند گرچه بعضا مدعی هستند که در بین مردم حضور دارند، اما واقعا به عمق بینش مردم پیش نبردهاند.
هر روز روزهای فتنه ۸۸ میتوانست ۹ دی باشد یعنی هر روز آن روزهای پرحادثه میشد که جمعیتی مثل جمعیت روز ۹ دی به خیابانها بیاید و مسئله را برای همیشه جمع کند اما مردم ما خویشتنداری کردند صبر کردند گذاشتند تا اینها خودشان را بیشتر افشا کنند، خودشان را به دست خودشان رسوا کنند.
این ناشی از همان هوش انقلابی مردم ماست وگرنه این سؤال مطرح میشود که آیا ما باید تا روز ۹ دی صبر میکردیم و این همه حادثه را از سر میگذرانیم و این مسئله به وجود بیاید و مردم در روز ۹ دی علیه اینها قیام کنند؟ مردم همان ۲۵ خرداد هم میتوانستند به همین شکل گسترده و موج اقیانوس مانندی که به صحنه آمدند و به تعبیر امثال بنده معجزاتی الهی بود، آیا این نمیتوانست در روزهای قبل هم روی بدهد؟ چرا میتوانست ولی ملت ایران گذاشت تا اینها دست خودشان را خوب رو و مشتشان را کاملا باز کنند و بعد آن پس گردنی را به آنها بنوازد.
** “انتخابات آزاد” به جای تقلب کلیدواژه این دوره فتنهگران
اینها واقعا به عمق هوش و عواطف و بصیرت مردم ما پی نبردند و لذا این دفعه هم باز دارند همین فرمول را امتحان میکنند یعنی کاری کنند که مشارکت مردم کاهش پیدا کند؛ دومین مسئله این است که کلید واژهای را تحت عنوان انتخابات آزاد مطرح میکنند این کلید واژه اینها برای این دوره است آن دوره کلید واژهشان تقلب در انتخابات بود این دوره انتخابات آزاد نقطه مقابل انتخابات آزاد انتخابات غیرآزاد است.
یعنی مردم به هر کسی که اراده کردند رای بدهند شما این مسیر را تغییر بدهید و نگذارید اراده مردم از صندوقها خارج شود که من با مکانیسم انتخابات که در پاسخ به سؤال اول شما راجع آن توضیح دادم نشان دادم که امکان ندارد کسی بتواند چنین نفوذی را اعمال کند اصلا شدنی نیست.
یعنی اینها نمیدانند؟ اینها خودشان سالها انتخابات برگزار کردهاند مسئول وزارت کشور و مسئول انتخابات بودهاند پس چرا مطرح میکنند؟ باز نقطه مقابل انتخابات آزاد چیست؟ اینکه هر کسی بخواهد خودش را در صحنه عرضه کنند شما جلوگیری کنید و نگذارید.
ما جزو کسانی که علیه منافع ملی ملت ایران علیه عواطف و احساسات و مقدسات ملت ایران وارد صحنه شده و به اینها خدشه وارد کردهاند و قاعدتا نمیتوانند در صف ملت باشند که اینها طبق قانون حق ندارند مرکز قانونگذاری کشور را تحت تاثیر خود قرار بدهد؛ الان در کشور چه محدودیتی داریم که اینها بیایند و عرصه انتخابات را پایگاه فعالیت و رقابت قرار بدهند؟
ما جلوی کسی را گرفتهایم در شعب ثبتنام باز بوده و جزو کسانی که قانون معین کرده که نمیتوانند کاندیدا باشند و در صلاحیتشان تاثیر دارد چه عاملی بازدارندهای وجود داشته که اینها بعضی از چهرههای دانه درشت خودشان را برای ثبتنام گرفتند.
کسانی که اگر میآمدند و ثبت نام میکردند به نظر من از نظر صلاحیت حضور در انتخابات هم مشکلی نداشتند ولی اینها باید بهرهبرداری کنند و سند بیاورند که انتخابات غیر آزاد بوده و این یک دروغ بزرگ و جدی است؛ انتخابات غیرآزاد یعنی هر کسی را که حکومت خواست، از صندوق بیرون میآید واقعا طرح چنین مسئلهای در فضای کشور ما خندهآور نیست؟
** استراتژی اتاق فکر فتنه ۸۸ کاهش حضور مردم در انتخابات است
این کلید واژه این بار اینهاست، استراتژی کاهش حضور مردم را هم ادامه میدهند و آن اتاق فرمان و اتاق فکری که فتنه ۸۸ را کلید زد این بار هم بدش نمیآید که در سال ۹۰ و در آستانه انتخابات مجلس نهم این فضا را در کشور به وجود بیاورد که من عرض کردم ملت ما از این مراحل و موانع عبور کرده و راه خود را بارها و بارها در طی این سی و چند سال نشان داده است.
لذا فضایی که ما برای انتخابات آینده پیشبینی میکنیم، یک فضای مشارکت قوی از سوی مردم و یک فضای رقابتی از طرف داوطلبان و در فضایی که همراه با آرامش و متانت و تدبیر و استدلال از طرف مردم برای برگزیدن نمایندگانشان در خانه ملت است؛ اما این جور هم نیست که ما نسبت به آنجه که اینها در اندرونی خود پیشبینی و طراحی کردهاند بیتفاوت باشیم.
بالاخره هر چقدر که اینها خودشان را در لایههای پنهان و دور از چشم مردم نگه دارند میدانیم که در لطمه زدن به حیثیت و صیانت انقلاب ما کوتاه نخواهند آمد؛ ما هم متناسب با نیات آنها و اهداف اندرونی آنها پیشبینیهای لازم را برای برگزاری انتخابات کردهایم و یکی از وظایفی که طبق قانون بر عهده ما است تا کمک کنیم انتخابات خوب برگزار شود این است که فضای عمومی را از لحاظ امنیت اجتماعی تضمین کنیم.
** پیش بینی مسئولان برای رفتارهای نامعقول احتمالی
وزیر کشور، ستاد انتخابات و مسئولین کشور پیشبینیهای لازم را برای بعضی از رفتارهای نامعقولی که احتمال دارد اینها دوباره تکرار کنند، کردهاند.
پیشبینیهای لازم صورت گرفته و من از تکرار بعضی از اظهار نظرها تعجب میکنم که باید امین رای مردم بود؛ اینکه برای مثل روز روشن است و قبول داریم چه کسی این را قبول ندارد ولی او هدفش خیر نیست بلکه میخواهد تشکیک در انتخابات کند. “کلمه الحق یراد بها الباطل” اگر ایران انتخابات آزاد است و هر کسی را که مردم اراده کند از صندوق بیرون میآید ولی چرا میخواهند در این موضوع تشکیک کنند؟ اینها میخواهند آرزوهای به جا مانده از فتنه ۸۸ و آرزوهای برآورده نشدهشان را از این مقطع برآورده کنند ولی حتما میدانند که ملت ما این مقطع بزرگ و سرنوشتساز را هم پیروزمندانه پشت سر خواهد گذاشت.
_در خصوص فتنه ۸۸ در فضاهای عمومی و راهپیماییهای مختلفی که انجام شد نکاتی را ذکر کنید؟
ما سه تا دلیل داریم که اینها در جریان فتنه ۸۸ با تمام قدرت و توان آمده بودند که به قول خودشان کار را تمام کنند؛ کسی که میآید کار را تمام کند با دست خالی نمیآید کسی که پشتوانه مردمی ندارد با دست خالی نمیآید کار را تمام کند و گرنه اگر کسی تودههای مردم پشت سرش باشد نیاز به بمبگذاری دارد؟ نیاز دارد دست به کار انتحاری بزند؟ نیاز به ترور دارد؟ خیر، معمولا وقتی پایگاه اجتماعی ساقط میشود و پشتوانهای اجتماعی از بین میروند دست به روشهای غیرمتعارف میزنند.
ما سه دلیل داریم که این اتفاق در فتنه ۸۸ افتاد؛ دلیل اول اینکه ما اطمینان کامل داریم که اینها به دنبال پروژه کشتهسازی بودند و بخشی را دقیقا اجرا کردند.
تعداد افرادی که در جریان فتنه به شهادت رسیدند آیا اینها میتوانند ادعا کنند که اگر نیروهای مردمی و بسیجی به صحنه آمدند خودشان از خودشان کشته گرفتند؟ یا نیروی بسیجی، خودش به خودش شلیک کرد؟ آیا این کار در قاموس و غیرت و تعصب ما میتواند وجود داشته باشد؟
** همه چیز پروژه کشتهسازی فتنهگران
اینها در بحث کشته سازی اگر دلیل و مدرکی پیدا میکردند که افرادی که جانشان را از دست دادند عمدا و مستقیما توسط نیروهای برقرار کننده نظم کشته شدند یا به شهادت رسیدند، بارها و بارها از شبکهها و سایتها ایشان را نشان میدادند.
جز یکی دو موضوعی که در طول ۸ ماه اتفاق افتاد که درگیریهای رو در رو موجب زخمی شدن عدهای شد اما در پروژه کشته سازی معتقدیم که اینها واقعا دست به پروژههای کشته سازی زدند و تعدادی از عزیزان ما که در این ماجرا جان خود را از دست دادند، قربانی مطامع اینها شدند.
افرادی که روز عاشورا از روی پل کالج سقوط کردند مشخصا غیر از خود اینها چه کسی در آنجا بود؟ روی پل کالج و زیر پل کالج تا چهار راه ولیعصر کسی غیر از خود اینها نبود؛ بگوییم مردم به اینها حمله کردند؟ بگوییم نیروی انتظامی به اینها حمله کرد؟ اینها همه کنار صحنه بودند و کسی در میانه میدان نبود، یا بعضی از افرادی که جانشان را در حوادث و روزهای دیگر از دست دادند مکان کشته شدن اینها و شکل کشته شدنشان نشان میدهد که این کار کاملا طراحی شده بود.
یک گوشه این قضیه را در مورد ندا آقاسلطان دیدید؛ خوشبختانه شکل و نحوه کشته شدن او در فیلمها به خوبی ثبت شده و کاملا روشن است پروژه کشته سازی یکی از دلایل ماست که اینها در صحنه بودند و مسلح هم بودند.
تعدادی از بازداشت شدگان از اینها مسلح بودند و در پروندههای آنها ثبت و ضبط شده و اعتراف کردند؛ در روز ۲۲ بهمن در کنار راهپیمایان دستگیر شدگانی را داشتیم که زیر چادر سلاح حمل میکردند اینها خودشان هم تکذیب نمیکنند که مسلح نبودند یا نیستند؛ چندین مرحله که خانههای تیمی اینها به دست مأموران انتظامی و مردم افتاد آثار اسلحه مبین آن بود که اینها دست به این کار زدهاند.
ما جز حادثه تلخ کهریزک که بعد هم به پروندهها رسیدگی شد و کسانی که قصور و تقصیر داشتند محاکمه شدند بقیه پروژه شهدا و کشتههای ۸۸ را معتقدیم که از طرف اتاق فکر و فرمان فتنه طراحی شده بود؛ بنابراین دومین دلیل افراد دستگیر شده و اعترافات آنها و اسلحههایشان و مخصوصا گرایشهای آنهاست منافق، تودهای، بهایی، کمونیستها، سلطنت طلبها.
دلیل سوم این است که مدارک زیادی در دست است که از خانهها و افراد اینها به دست آمده و در آنها آموزش استفاده از سلاح و بمبهای دستی و استفاده از لوازم محترقه برای ایجاد حادثه در معابر و مکانهای مختلف شهر داده شده است؛ جزوات آموزشی بسیار زیادی از اینها بدست آمد و حتی در بعضی از شبکههای ماهوارهای روش استفاده از سلاح در بعضی از سایتها را به دنبال آن یاد میدادند؛ ما که از نزدیک در جریان بودیم و میدیدیم.
** چگونه سطل آشغالها در فتنه ۸۸ آتش میگرفت؟
اینها از قبل مسیرهایی را که محفظههای زباله در آنجا قرار داشتند شناسایی کرده بودند و سه گروه کار میکردند، یک گروه شناسایی می کرد حتی شب قبل از اقدام می آمدند و از بعضی مسیرها کروکی تهیه میکردند و در کوچههای مشرف به آن خیابانها کوچههای بنبست و بعضی از خانهها را برای پناه بردن به آنها نشانه گذاری میکردند همه اینها موجود است اما همین کار آتش زدن سطلهای زباله هم سازماندهی شده بود؛ یک گروه شناسایی میکردند یک عده مواد اشتغالزا را داخل اینها میریختند و گروه سوم میآمد و آتش را داخل آنها میانداخت و سطلها را وسط خیابان میآورد.
اینها با تمام قوا آمده بودند؛ ظرفیتشان برای استفاده از سلاح خیلی بیشتر از اینها بود زمینه و فرصت و امان پیدا نکردند و گرنه کارهایی مثل آتش زدن مغازهها، بانکها، کیوسکهای تلفن کشیدن چادر از سر زنان همه روی حساب و کتاب بود.
بعضیها تصور میکنند صحنه شلوغ شد و یک جوانی هم احساساتی شد و یک بانک هم آتش گرفت، امکان ندارد؛ امکانش خیلی که دست بالا بگیریم ۱۰درصد است ۹۰درصد این کارها برنامه ریزی شده بود. برای کسانی که صحنهها را از نزدیک میدیدند و رصد میکردند و اطلاعات پشت صحنه را داشتند این کارها کاملا معنادار بوده و تصادفی نبودند.
به هر حال اینها تصادفی نبود به هر حال اینها بر موج احساسات جوانان سوار شدند؛ در یکی از روزهای فتنه ۸۸ خوردویی در میدان آزادی به مردم میزد و جلو میرفت که فیلمش از تلویزیون هم پخش شد؛ بعد که خودرو را در همان نزدیکی پیدا کردند و ردش را گرفتند دیدند متعلق به یکی از همین خانههای تیمی است و برای مردم اعلام کردند.
این غیر از جنگ روانی و رسانهای عظیمی بود که اینها به مدد رسانههای خارجی و دلارهای آمریکایی راه انداختند؛ به نظر من از اول انقلاب تا سال ۸۸ سهمگینترین و عظیمترین هجمه جنگ روانی و رسانهای در این سال اتفاق افتاد؛ در هیچ سالی چنین هجمهای را سراغ نداریم نه در جریان گروهکها در دهه ۶۰ چنین جنگ روانی را سراغ داریم نه در جریان کودتاهای متعدد، نه در جریان حملات پیدا و پنهان آمریکا مثل واقعه طبس.
جنگ روانی که در جریان فتنه علیه ما به راه افتاد چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ کمیت نظیرش را سراغ نداریم؛ به نظر من دشمن بالاترین تکنیکهای جنگ روانی را در جریان فتنه به نمایش گذاشت. اگر فرصت بود اشکال این جنگ روانی را با مثال بیان میکردم؛ شما تصور میکنید تکبیرهای شبانه مسئله سادهای بود؟ میدانید دشمن برای بعضی از این تکبیرها چه سرمایهگذاری عظیمی کرد؟ تکبیرهای شبانه یک جنگ روانی منحصر به فرد بود که اینها در هیچ مقطعی نیازموده بودند و در آنجا آزمودند.
همین تکبیرهای شبانه برنامهریزی دقیقی داشت نوع شعارها، میزان حضور در پشت بامها، ساعت ورود به پشتبام شکل اختفا به هنگام تکبیر گفتن به صورت نسخههای پیچیده شده آموزشی از طریق سایتها و ایمیلها برای اینها ارسال میشد و یا نحوه حضور در خیابانها با یک نقشه دقیق بود یعنی اتاق فرمان و اتاق فکر دقیقا برنامهریزی شده اینها را کف خیابانها میآورد.
**۱۵۰ شبکه رادیویی و ماهوارهای فارسیزبان در جریان فتنه فعالیت بودند
از کدام مسیر بروند از کدام ایستگاه مترو بالا بیایند چند بار در یک مسیر رفت و برگشت داشته باشند؛ لیدرها تحت آموزشهای دقیق قرار گرفته بودند بالاترین تکنیکهای جنگ روانی را اینها در جریان فتنه آزمودند؛ به نظر من برای ساقط کردن یک انقلاب همین جنگ روانی اینها کافی بود و لازم نبود کف خیابانها بیایند؛ لازم نبود کشته سازی کنند، لازم نبود آتش بزنند، همین جنگ روانی برای ساقط کردن یک حکومت کافی بود.
در حال حاضر میبینیم به بعضی از کشورها یک مقدار فشار میآورند منفعل و دچار مشکل میشوند به هم میریزند میروند معاهده امضا میکنند تازه نه استقلال ما را دارند و نه آمادگی ما را ولی بالاخره یک جاهایی کوتاه میآیند؛ شبکههای ماهوارهای که در جریان فتنه علیه کشور ما کار کردند و هنوز هم بعضی از آنها کار می کنند قریب به ۱۴۹ شبکه رادیویی و ماهوارهای فارسی زبان بودند و شبانه روز آتش تهیه میباریدند تا اینها در اینجا با بیانیهها و سخنرانیهایشان کار خود را انجام بدهند و این غیر از اینترنت و ایمیل و سیستم پیام کوتاه و سایر پیام رسانیهاست.
** ارزش ۹ دی
بنابراین باید ارزش ۹ دی را بیشتر بدانیم و ببینیم ۹ دی برخاسته در چه ظرف زمانی بود؟ ۹ دی در زمانی اتفاق افتاده بود که همه اینها آمده بودند که به قول خودشان کار را تمام کنند ستون خیمه انقلاب را بشکنند مسئله ولایت و رهبری را مخدوش کنند و به قول خودشان مضمحل کنند؛ بدنه نظام را از لحاظ اجرایی دچار سستی کنند. بالاخره اینها ۸ ماه کاری کردند که مردم بعضی از شبها ترس داشتند از خانههایشان بیرون بیایند با اینکه می دانستند همه عوامل انتظامی حضور دارند اینها کاری کردند که مردم وحشت داشتند دیروقت در خیابانها قدم بزنند.
به نظر من در انتخابات مجلس ۹۰ اینها چیزی بیشتر از آنچه که در فتنه ۸۸ آوردند و خرج و سرمایه گذاری کردند، آن اتاق فکر و اتاق فرمان، سردمداری آمریکا و انگلیس و اسراییل، ندارند و آن چیزی هم که دارند، مردم دستشان را خواندهاند؛ ما به خاطر اینکه مسئولیت اجرایی داشتیم و گاه و بیگاه باید خودمان کف خیابانها بودیم و میدیدیم، هزار نکته از آن حادثه غم انگیزی که به وقوع پیوست داریم و البته خداوند مثل همه مشکلاتی که خیر مردم ایران را در آن گذاشت ملت ایران آبدیده شد و چندین گام جلوتر آمد.
** “خواص بیبصیرت” در فتنه ۸۸ بیشترین ضربه را به کشور وارد کردند
یکی از مهمانان مصری که بعد از انقلاب مصر به ایران آمد میگفت ما وقتی بیش از پیش مجذوب انقلاب ایران شدیم که جریان فتنه پیش آمد و شکست خورد؛ فهمیدیم که این انقلاب قابل اتکا و استناد است، میگفت که ما بیرون از فضای شما و دوستدار انقلاب بودیم کار را تمام شده می دانستیم چنین فضایی در کشورهای خاورمیانه مطرح بود که قضیه تمام است و البته اگر از من سؤال کنید که بدترین ضربه را چه کسانی در این فتنه به ما زدند و بیشترین گناه را چه کسانی مرتکب شدند خواهم گفت همان واژهای که مقام معظم رهبری فرمودند «خواص بی بصیرت»هفتهنامهشما.