اهل بیت (ع) کم کاری مبلغین و کم کاری شیعیان است، یک عده در شناساندن و یک عده در شناختن مسیر اهل بیت (ع) کم کاری می کنند و امروز شاید خیلی ها در مورد امام باقر(ع) و سیره آن حضرت اطلاعات چندانی نداشته باشند. در صورتی که فهم شرایط حاکم بر زمان اهل بیت و اقدامات آن حضرات معصومین برای شیعیان و دوستداران آن حضرت ضروری به نظر می رسد.
نمونههای فراوانی را می توان تطبیق داد که حضرت باقر (ص) در شرایط شبیه به امروز ما چه کرده است. البته به این معنی نیست که ما یک قطعه از زندگی حضرت باقر (ع) یا یک معصوم بزرگوار دیگر را بیاوریم و به زور به مقاطع زندگی خود وارد کنیم.
حجت الاسلام کاشانی در خصوص عبارت های علمای اهل سنت در مورد امام باقر با معرفی ابوزهره می گوید: «محمد ابو زهره کسی است که در الازهر دکتری فقه تدریس میکرده، یعنی درس خارج ما، هشت سال تدریسهای او هنوز بعد از ۴۰ سال کتابهای فقهی دورهی دکتری در کشورهای مختلف اسلامی حتی شیعه است. استاد محمد ابو زهره درباره حضرت باقر (ع) میگوید «جَاءَ العُلَمَاء یَقصُدونَهُ بِالمَدینَه مِن کُل أُفُق» هر کسی که در بحثهای علمی جایگاهی داشت به مدینه سفر میکردند، نه برای زیارت قبر مطهر رسول خدا، برای اینکه باقر العلوم (ع) را ببینند. لذا اسم میبرد، از مصر زندیق آمد، از ماوراء النهر، سرخس، مدینه کجا سرخس کجا.»
سختگیری بنی امیه نسبت به امام باقر (ع)
منتها بنی امیه اجازه اینکه اسم آن حضرت را ببرند به کسی نمیدادند، لذا در کتابها اسم افراد درجه چندم وجود دارد و نظر فقهی آنها ذکر شده است، اما نظر فقهی امام باقر و امام صادق (ع) در کتب فقهی، مخصوصاً در دوران بنی امیه نیست.
حجت الاسلام کاشانی در مورد تهدیداتی که در دوره امام باقر متوجه شیعیان بود می گوید: «ارتباط با اهل بیت اینقدر برای مردم هزینهبر بود که نمیارزید کسی خود را منسوب به اهل بیت کند، هزینه آن زیاد بود. حقوق او را قطع میکردند، سقف خانه را روی سر او خراب میکردند. از خود حضرت باقر(ع) نقل است که فرمود: اگر بخواهند به یکی ضربه بزنند میگویند زناکار است، بخواهند وجههی سیاسی او را خدشهدار کنند میگویند کافر است، اما بخواهند او را ساقط کنند میگویند حب اهل بیت دارد. میفرماید: خطر حب اهل بیت شدیدتر بود از اینکه به کسی بگویند کافر است یا مثلاً زنای محصنه انجام داده است. میگفتند این که چیزی نیست، خود حکومت این کار را انجام میدهد، حب علی خطرناک است.»
وی ادامه می دهد: «خیلی از آقایان نوشتهاند اگر کسی متهم به حب علی میشد حقوق او را از بیت المال قطع میکردند، هزینهبر بود، حتی در دورانهای بعد هم همینطور است. شخص احساس کرد جیب او را زدهاند به مسجد آمد گفت: اینجا دزد چه کسی است؟ معاذ الله دستها به سمت امام صادق (ع) که در حال نماز خواندن بود رفت. یعنی فضای تخریبی اینقدر سنگین است. کسی در آن مقطع میخواست بیاید نسبت به اهل بیت ارتباط بگیرد باید دست از جان و مال و ناموس خود می شست.»
نحوه ارتباط امام باقر (ع) با شاگردان خود
عمده شیعیان برجسته که شاگرد اولهای امام باقر (ع) هستند هیچکدام ساکن مدینه نیستند. شیعیان برجسته امام باقر (ع)، مانند زراره، محمد بن مسلم، در کوفه هستند. حج را بهانه میکردند و حضرت هم در مسیر حج حرکت میکردند، دو-سه ماه در مکه و مدینه ساکن میشدند، به بهانه حج با هم ارتباط میگرفتند.
در این شرایط در داخل شیعه مشکلات جدی وجود داشت، همیشه خواصی داریم که وقتی می بینند فضا فراهم است، ادعای امامت میکنند. یکی از مسائلی که در دوران امام باقر (ع) جدی است مسئله کِیسانیه است، یعنی پسر محمد حنفیه ادعای امامت می کند.
فراموش شدن اهل بیت
در بیرون از تشیع هم حضرت با بنی امیه سر و کار دارد که کاری کردند مردم اهل بیت را فراموش کردهاند. حجت الاسلام کاشانی در این مورد می گوید: «از سید الشهداء (ص) یک مورد مکتوب فقهی نداریم، یک مورد سؤال مکتوب نداریم که از امام حسین (ع) پرسیده باشند. یعنی جایگاه معرفتی رجوع به اهل بیت از بین رفته و تمام شده است. البته زین العابدین (ص) تلاش جدی میکنند، کاری انجام میدهند حواس مردم کمی نسبت به اهل بیت جمع میشود.»
وی ادامه می دهد: مردم در آن روزگار تعداد زیادی امام دارند، ائمه فقهی و عقیدتی. ابن مسعود، ابن عمر، اصحاب حدیث، اصحاب رأی از این جمله اند. امام باقر (ع) چه کاری انجام دهند؟ حضرت دو نوع تقیه دارد، یکی با حاکمیت، یکی با مردمی که با یک تفکری زندگی کردهاند. در یک دورهای که حضرت میخواهد بگوید اینهایی که شما به اسم دین دارید مطرح میکنید برای شما ساختهاند، چطور بایستی این را بگوید؟»
شیوه امام باقر (ع) در روایت حدیث
این کارشناس دینی ادامه می دهد: «یک کار راحت این بود که حضرت باقر (ع) در بیان احکام و احادیث میفرمود: «حَدثَنی أَبِی»، در وثاقت امام باقر (ع) که کسی اختلاف نداشت، ولی تعمد داشت وقتی دارد روایت میگوید نگوید از چه کسی، و سند ندهد. وقتی سوال می شد، میفرمود حکم آن را می فرمود که وجوب، حرمت، احتیاط، کراهت. میگفتند آقا از کجا؟ میفرمود: ما اهل بیت هستیم. یک عده همینجا پس میزدند، عقب میرفتند، میگفتند: این حرفها را از کجا میگوید؟ یک عده هم میگفتند این چه کسی است که جرأت میکند حکم الهی صادر کند؟ بررسی میکردند ببینند این مرد در این کار تخصص دارد یا ندارد. خود این یک نوع استراتژی است، انتخاب استراتژی در موقعیت است.»
کاشانی می گوید: «اگر حضرت این کار را انجام داده بود تشیع از بین رفته بود، چند روایت به غیر شیعه میرسید استفاده میکردند، گوهر اختلاف از بین میرفت. گوهر اختلاف چه بود؟ فرمود «شَرقَا وَ غَربَا لَنْ تَجِدَا عِلْماً صَحِیحاً إِلا شَیْئاً یَخْرُجُ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، شرق برو غرب برو اگر میخواهی دنبال دین بروی باید از این نقطه یعنی اهل بیت شروع کنی.»
وی ادامه می دهد: «امام باقر (ع) نمیخواست راوی باشد، اگر میخواست راوی باشد کار بزرگی انجام داده بود فقه اهل سنت را دگرگون کرده بود، کل احادیث فقهی اهل سنت ۴۰ هزار نیست، روایات فقهی که حضرت باقر (ع) فقط به محمد بن مسلم فرموده بیش از ۴۰ هزار تا است. البته بعدها متأسفانه در قرون و اعصار دست خورده خیلی از اینها به ما نرسیده، اگر حضرت اعلام میکرد آنها استفاده میکردند و منابع آنها دگرگون میشد. میگفتند یک نفر به یک راوی خود به اندازه کل تراث فقهی ما مطلب داده، حضرت این کار را انجام نداد. چون تمرکز حضرت به بحث عقیدتی است، یعنی استحالهای که شیعه نشود، تجمعی که برای شیعه اتفاق بیفتد.»
دفاع امام باقر (ع) از امیر المؤمنین
در این شرایط که حضرت این جایگاه را دارد، هنوز قبر مطهر امیرالمؤمنین (ع) در دوران امام باقر (ع) مخفی است و امیرالمؤمنین روی جمیع منابر لعن میشود. امام باقر (ع) که به این جایگاه رسیده به عنوان یکی از اهل البیت که چنین حجیت علمی پیدا کرده است، خود را خرج امیر المؤمنین (ع) میکند.
حجت الاسلام کاشانی در این مورد می گوید: «گاهی پیش امام باقر (ع) میآمدند سؤال میکردند، در موقع قضاوت این اتفاق میافتد چه کنیم؟ میفرماید: امیر المؤمنین (ع) در این صورت این کار را انجام میداد. کسی که چنین جایگاه علمی دارد به امیر المؤمنین (ع) استناد میکند یعنی چه؟ یعنی او جایگاه معلمی برای من دارد. یعنی خود را خرج علمدار اسلام کرد. چون اگر مسئلهی امیر المؤمنین (ع) حل میشد مسئله بقیه ائمه حل بود.»
اما آثار حیات بخش نهضت علمی امام باقر(ع) در جهان تشیع و آشکار ساختن گنج های پنهان معارف و… همه و همه جلوه های بدیع و زیبایی از دانش، آگاهی و معرفت را ترسیم نموده و اعجاز علمی نسل کوثر را متجلی ساخته و گلواژه های علم و آگاهی را از بوستان قرآن و سنت به دلهای حق جو هدیه نموده است.
امام باقر(ع) آیینه تمام نمای جمال و جلال الهی است
آیت الله صدیقی در مورد ویژگی های امام باقر(ع) اظهار می دارد: «یکی از ویژگی های محمد باقر(ع) این است که هم اسمش را و هم لقبش را پیغمبر عنوان کرده است و به مردم معرفی کرده است، نشان دارش کرده است، مبلغش بوده است، مروجش بوده است. هنوز متولد نشده بود، به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: عمر تو طولانی میشود، این قدر میمانی تا یکی از فرزندان من که هم نامش نام من است و هم قیافه اش، شمایلش، سیمایش، هیکلش، شباهتش آیینه ی من است. اسمش و رسمش با من تطبیق میکند. نسخه برابر اصل است. او را ببینی گویا داری من را می بینی، هیچ کم ندارد. هم از نظر زیبایی، هم از نظر کمالات، هم از نظر اسم، هم از نظر مشخصات؛ آیینه ی تمام نمای جمال خدا و جلال خداست که پیغمبر هم جمال الله است و هم جلال الله است. امام باقر(ع) آیینه تمام نمای جمال و جلال الهی است. هم اسمش اسم پیغمبر، هم شمایلش و ویژگی هایش و جاذبه هایش و همۀ خصوصیاتی که از عالم دلبری میکند. در حضرت باقر علیه السلام آنچه در پیغمبر هست در وجود امام باقر(ع) موج خواهد زد. فرمود: وقتی او را دیدی سلام من را به او برسان!»
وی ادامه می دهد: حضرت رسول، خاتم انبیاء، سالار انبیاء، سید کائنات، مأمور ویژه مقرر کرده و پیش بینی فرموده که این زنده بماند که همۀ سرنوشت ما را ولی خدا در شب قدر امضا میکند. در زمان پیغمبر مُهر و امضاء به دست خود پیغمبر بود. عمر حضرت جابر بن عبدالله انصاری را امضا کرده تا بماند. مأمور ویژۀ تبلیغ سلام پیغمبر به امام باقر(ع) باشد.
کسی که حجاب جهالت را میتواند کنار بزند
آیت الله صدیقی می گوید: نکتۀ مهم دیگر این است که حضرت نبی خاتم او را به عنوان کسی که حجاب جهالت را میتواند کنار بزند و گنج های علم را مثل کشاورزی که زمین را شخم میزند و برای رویش، گنج های حاصل خیزی را در آنجا می افشاند و قوت مردم را تأمین میکند؛ معرفی کرده است. امام باقر(ع) کشاورز علوم است، زمین های دل را میشکافد و تخم های دانش را میپاشد و علوم انبیا را میشکافد، باز میکند و در اختیار مردم قرار میدهد.
وی ادامه می دهد: تمام انبیا، اسرار الهی و علوم غیبی که در اختیار شان بوده است همه را امام باقر(ع) در وجودشان بود. ایشان مأمور بودند، زمینه میدیدند که عدۀ زیادی را تحت عنوان علمای حوزۀ علمیه تربیت کنند و این علوم را به نسل های بعدی انتقال بدهند. امروز ما هرچه داریم از معنویت، از عرفان و معرفت، از کشف و شهود، از جهاد و مبارزه، از شهادت و از خودگذشتگی، از انفاق، احسان، اخلاق و همۀ فضایل و خوبی هایی که در میان بشر هست؛ همه سر سفرۀ امام باقر و فرزند بزرگوارشان امام صادق(ع) به وجود آمده است.
وی اظهار می دارد: اینها بودند که استعداد ها را شکوفا کردند و توانستند علوم ظاهری و باطنی را در میان بشر نهادینه کنند و بیمه شده تحویل نسل های آینده بدهند.