من با پسری در تهران آشنا شدم و تلفنی صحبت کردیم تا اینکه او در باغ بهشت را نشان داد و من گفتم به تهران بیایم…
به گزارش مشرق، حمیرا ۲۵ ساله اهل یکی از استان های غرب کشور است. خوددش می گوید وقتی از خانه به امید آینده درخشان فرار کرد نمی دانست چه روزهای تاریکی پیش رویش قرار دارد. حال برای ترک اعتیاد به مرکز بهاران آمده و در ادامه گفت و گوی ما با این دختر را می خوانید.
خودت را معرفی کن؟
حمیرا ۲۵ ساله هستم. اهل یکی از استان های غربی کشور هستم.
اینجا چه می کنی؟
از خانه فرار کردم و به تهران آمدم.
چند وقت است در تهران هستی؟
۵ سال است که تهران هستم.
این مدت کجا بودی؟
در چنگال شیطان.
شیطان؟
من با پسری در تهران آشنا شدم و تلفنی صحبت کردیم تا اینکه او در باغ بهشت را نشان داد و من گفتم به تهران بیایم با او خوشبخت می شوم.
بعد چه شد؟
خانواده ام مخالف آمدنم به تهران بودن به همین خاطر فرار کردم و به خانه رامین آمدم.
وارد بهشت شدی؟
نمی دانستم ۱۰ سال از من بزرگتر است و معتاد.
چرا برنگشتی؟
سر ۴ ماه رامین من را هم معتاد به شیشه کرد. دیگر در دستان او بودم. تا اینکه یک سال قبل فهمیدم در این مدت ایدز هم گرفته ام.
چرا برای ترک اقدام کردی؟
۵ سال بدبختی کشیدم بس است. می خواهم اول پاک باشم بعد خودم را درمان کنم.
فکر می کنی بتوانی؟
چرا نشود، مطمئنم می شود.
