3

ماجرای این ۴ خانم و محمدنوری زاد چیست؟ +تصویر

  • کد خبر : 24855
  • ۱۹ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۹

مردک بولهوس می خواهی بگوئی تو از ترویج فساد ناراحتی؟ ای حقّه باز ، حداقل ۴ خانم محترم می دانند که این ادعای تو دروغی بزرگ است….

مردک بولهوس می خواهی بگوئی تو از ترویج فساد ناراحتی؟ ای حقّه باز ، حداقل ۴ خانم محترم می دانند که این ادعای تو دروغی بزرگ است….

در ادامه سلسله نامه های دوستان نوری زاد به وی یکی از دوستان نامبرده نامه ای خطاب به نامبرده منتشر کرده که حاوی نکات مهم و حتی برخی ناگفته های تاریخی از دولت اصلاحات است. متن کامل نامه که در اختیار قرار گرفته به شرح زیر است:
آقا محمد سلاماً
خوشحالم از اینکه دوباره توفیق نامه نوشتن به تو را پیدا کردم، راستی نامه های مرا می خوانی یا نه؟ البته مطمئنم نامه های مرا می خوانی همچنان که انتظار داشتی دیگران نامه تورا بخوانند، بگذریم محمد، حتماً خبر رحلت شهادت گونۀ حاج بخشی را شنیده ای پیرمرد شیردلی که مانند حبیب بن مظاهر روحیه بخش رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس بود، پیرمردی که در مقابل چشمانش یکی از ۲ دوفرزند شهیدش بهمراه دامادش در آتش سوختند و او خم به ابرو نیاورد روحیه بخشی حاج بخشی فقط منحصر به دوران غربت دفاع مقدس باقی نماند بلکه در روزهای غریب تر از دوران جنگ نیز نعره های ماشاءالله حزب الله حاج بخشی لرزه بر اندام دشمنان و نفوذیهائی چون تو می انداخت چرا که حاج بخشی ها نماد روزهای عشق و ایثار بودند. حاج بخشی ها به خاطر اینکه نماد اقتدار فرهنگ بسیجی بودند همیشه خار چشم امثال تو بوده اند و خواهند بود، دشمن و نفوذیهایش خیلی سعی کردند امثال حاج بخشی را خشونت طلب معرفی کنند، آنها غیرت دینی را خشونت تفسیر کردند چون از غیرت دینی ضربه خورده بودند ، حاج بخشی ها نمی توانستند زنده با شند و ببینند جماعتی پست و منافق ذیل تابلوی خط امام در فساد و خیانت و تباه سازی آرمانها و دستآوردهای شهداء حد و مرزی نمی شناسند. آنروزها که امثال تو در کافی شاپها و محافل روشنفکری دوداندود بادی به غبغبه می انداختند و قلم روی کاغذ می چرخاندند .

حاج بخشی ها از جلوی این وزارت خانه به مقابل آن وزارت خانه می رفتند و بدون ملاحظه این و آن آنان را امر به معروف و نهی از منکر می کردند می دانی اینها همه در چه زمانی و چه دوره ای بود؟ دورۀ سازندگی ! و اصلاحات! دوره ای که جماعتی به اسم سازندگی مشغول ساختن ویلاهای خودشان و سازش با دشمنان بودند، دوره ای که جماعتی به اسم اصلاحات مشغول اصلاح ریششان و کندن ریشۀ انقلاب و اسلام و مردم انقلابی و مسلمان بودند.
جماعتی که رفقای گرمابه و گلستان امروز تواند، جماعت حیوان صفتی که بجای بدهکاری و پاسخگوئی به مردم در جایگاه طلبکاران نشسته اند.

امثال عبداله نوری هائی که تو امروز تا کمر در مقابلشان خم می شوی و بوسه بردستان خائن آنها می زنی ، امثال خاتمی که تو هر هفته برای کسب تکلیف در مقابلش زانو می زنی و او با عتاب و خطاب دستورات لازم رابه تو می دهد.

امثال کروبی که از بس از بیت المال خورده و بالا آورده که دچار سؤ هاضه شده و تو امروز کاسه لیس او شده ای .
امثال میرحسینی که آخرالامر معلوم نشد خانه چند هزار متری اش را از کجا آورده و تو به خاطر شباهت زیادت به او در امر حرام خوری دستمال به دست او شده ای چون اگر قرار باشد میرحسین در مورد منزل چند هزار متری اش توضیح دهد تو هم باید در مورد منزل جدیدت در فرمانیه و پولی که با آن این منزل را خریده ای توضیح دهی ، بله دفاع تو از این جماعت قابل درک است . جماعت سنگ پا صفتی که با پُرروئی تمام قبل از انتخابات سال ۸۸ گفتند این انتخابات نا مشروع است چون قطعاً در آن تقلب خواهد شد.

و با این وجود برای حضور در انتخابات سرو دست شکستند، کاسۀ گدائی به دست گرفتند و ساعتها پشت در کاخهای شیخ نشینان عرب به انتظارنشستند تا شاید دیناری برای تأمین هزینه های میلیاردی ایشان در انتخابات در کاسه گدائیشان بیاندازند و احمقهائی مثل تو به آنها اعتراض نکردند که ای جماعت منافق اگر این انتخابات نا مشروع است چرا با سر در آن حضور یافته اید.

و جالب تر اینکه در همین انتخابات نامشروع! مدعی می شوند پیروز انتخابات هستند و حتی مهلت نمی دهند که انتخابات پایان یابد و میر حسین در مصاحبۀ رسانه ای خود در شام جمعه ، ساعت ۱۰ ادعا می کند، طبق اطلاعات واصله تا این لحظه من ( میرحسین) در ۲۱ استان با فاصله زیاد از رقبا برنده انتخاباتم و در همان مصاحبه نظام و دستگاهای مسئول را تهدید می کند که اگر نتیجه ای غیر از این اعلام شود مملکت را بهم خواهند ریخت ، و باز احمقهائی مثل تو از او نمی پرسند که ای مردک درازگوش بالاخره تقلب خواهد شد یا نخواهد شد.

یا بهتر اینکه بپرسند تقلب شده یا نشده چون شما گفته بودید حتماً تقلب خواهد شد. حال که تو مدعی هستی پیروز این انتخاباتی آیا با تقلب پیروز شده ای یا بدون تقلب ، اگر بگوئید بدون تقلب آنگاه باید احمقهائی مثل تو بپرسند پس چه شد آنهمه اطمینانتان از تقلب .

ممّد زبل ، تو باید هم از میرحسین دفاع کنی چون سگ زرد برادر شغال است و یا بقول آن ضرب المثل « دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید » درغگو چون دروغگو ببیند دفاع کند، تو تا کنون دهها دروغ در نامه ات گفتی و هر بار که من از تو مصداق خواسته ام هیچ مصداقی ارائه نکرده ای در این نامه آخرت نیز دروغ دیگری گفته ای مبنی بر کشتن زندانیان و دفن کردن آنها در جای نا معلوم خُب دروغ که حناق نیست تا گلو گیر کعب الاحباری چون تو شود من قول می دهم که تو اگر فقط یک اسم بعنوان اثبات ادعای خود آوردی پس ازاین نامه هایم در همراهی و در تأئید تو ادامه یابد.
بسم الله
دروغ دیگرت در نامه اخیر ادعای سخن گفتن ملایم تو ست، در این مورد سؤالی دارم که جان ممد زبل راستش رابگو تو جنبش سبزیها را احمق فرض کرده ای یا خودت را به حماقت زده ای؟
مرتیکه الاغ تو در نامه های قبلی ات آیا فحشی هم باقی مانده که نگفته باشی ؟
شاید دوستان جدیدت تو را نشناسند ولی به دوستان قدیمی و سابقت که نمی توانی رودست بزنی من تک ، تک سلولهای تورا می شناسم آنقدر که می توانم بگویم کدام نامه ات را در کدام منزلت نوشته ای مثلاً همین نامۀ آخرت را مطمئناً در منزل فرمانیه نوشته ای ولی نامۀ قبلی را در منزل سعادت آباد و بعضی دیگر را در منزل سبلان جنوبی نوشته ای و معمولاً نامه هائی که در منزل الهیه می نویسی کمی شاعرانه تر است ….جناب ممّد زبل بالاخره بدهی خودت رو به سپاه کی می دی اون خونۀ فرمانیه با پول بیت المال خریداری شده نماز نداره و هر اتفاقی هم که اونجا بیافته نا مشروع است اِ اِ ببخشید نمی دونم چرا یک دفعه این جمله معترضه به ذهنم رسید خُب کجا بودیم ؟ بله ، معلومه که تو باید از این جماعت سفله و قابل ترحم دفاع کنی چون از اوّل هم ذات خبیثت با اونها یکی بود.

برگردیم به ذکر حاج بخشی ونامه مون رو که با نام تو و یادتو نجس شده تطهیر کنیم، در روز تشییع پیکر مطهرّ حاج بخشی جای تو خالی نبود ولی ایکاش بودی و می دیدی که مردم قدرشناس و فهیم ما چطور تابوت این ابوالشهداء را با گل و ریحان بدرقه کردند ، هیچ فکر کرده ای که اگر انشاءالله بهمین زودیها تو به درک واصل شدی چه کسانی زیر تابوت تو را خواهند گرفت. ؟!

من به تو خواهم گفت همان فاحشه ها و بهائی هائی که تو را حامی خود یافته اند تو که در نامۀ آخرت برای فاحشه ها مرثیه سرائی کرده ای و زبلانه خواسته ای گناه فحشای آنها را به گردن نظام بیاندازی اگر می خواهی علل و عوامل این ناهنجاری و منکر را در جامعه ریشه یابی کنی زحمت بکش به روانشناسان خبره مراجعه کن تا تو را خر فهم کنند، تازه اگر نظام هم تقصیری داشته باشد که حتماً دارد تقصیر به گردن آن حکومت مردانی است که بخاطر بوالهوسیهای خودشان طرفدار فساد بودند و هستند مانند خاتمی که در حاشیه خبری مبنی بر فساد انگیزه بودن تأمین هزینه های گوگوش ، خواننده مبتذل رژیم سابق ، برای اجراء کنسرت در کشور کانادا توسط مهاجرانی – بگمونم اسم مهاجرانی میاد نیشت باز میشه نه؟ – نوشت « ما مسئول فساد انسانها نیستیم»

ثانیاً مردک بولهوس می خواهی بگوئی تو از ترویج فساد ناراحتی؟ ای حقّه باز ، حداقل ۴ خانم محترم می دانند که این ادعای تو دروغی بزرگ است.

از حاملان تابوت نجس تو که بگذریم نکتۀ دیگر را یاد آور می شوم و آن این است که اگر بعد از تشییع جنازه مرحوم حاج بخشی کارگران شهرداری مجبور شدند از خیابانهای اطراف دانشگاه تهران ، همانجائی که محل برگزاری نماز جمعه است، در مورد نماز جمعه بعداً آموزشهای لازم را به تو خواهم داد ، دسته گلها را جمع آوری کنند امّا مطمئناً بعد از تشییع بدن نجس تو از مقابل منزلتان در فرمانیه بجای شهرداری باید آتش نشانی متحمل زحمت شود و با آب فشار قوی خیابانها را که مملو از تف شده است بشویند.
جناب ممّد زبل ای دکتری که لیسانس هم نداری سعی نکن ماهیت خبیث و کثیف خودت رو در لابلای الفاظ و کلمات قشنگ پنهان کنی گفتم که حداقل ۴ خانم محترم از ماهیت کثیف تو مطلعند.
شاید گمان کنی چقدر خوب است که من از کلمات و الفاظ قشنگ استفاده می کنم و می توانم دل مردم را به خودم جلب کنم ولی این م – د پاسخ مرا با فحش می دهد و یقیناً مردم خوششان نمی آید پس من بازی را برده ام زهی خیال باطل ، تو را ارجاع می دهم به نهج البلاغه و برخورد های متفاوت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام با افراد متفاوت حضرت با برخی بسیار محترمانه برخورد می کند امّا برای برخی هیچ احترامی قائل نیست چون لیاقت احترام ندارند، حضرت در جائی خطاب به جماعتی می فرمایند ، لا اباًلکم ، ای بی پدرها
در جائی دیگر خطاب به شخصی می فرمایند یابن اللعین الابتر انت تکفینی ، ای فرزند ملعون دم بریده تو می خواهی پاسخ مرا بدهی و مرا کفایت کنی یا خطاب به خالدبن ولید که قصد ترور حضرت را داشت بسیار تند تر از این عبارات بکار می برند .

حق و ادب همان است که امیر کلام امیرالمؤمنین بر زبان جاری می سازد، وقتی من حال تو را با امثال خالدبن ولید مقایسه می کنم می بینم تو سزاوارتر از خالد برای چنین عباراتی یعنی تو شأنی نداری که بخواهد رعایت شود، فسق تو آشکار است تو خود هر فحش و نا سزائی که دلت خواسته تا کنون نثار این و آن کرده ای پس نمی توانی انتظار برخورد محترمانه داشته باشی توهین به تو عین ادب است من اگر به تو خر نگویم ادب را رعایت نکرده ام ، البته نگرانم که خرها در روز قیامت جلوی من را بگیرند که چرا ما را با نوری زاد مقایسه کردی و امّا چند نکته دیگر را که در نامۀ آخرت آورده ای پاسخ دهم ، سعی کرده ای شاعرانه شرایطی را تصویر کنی که نظام از همه فاحشه ها و بهائی ها و بی حجابها و ضد انقلاب و ….عذر خواهی می کند و نام این اقلیّت را گذاشته ای مردم و خواسته ای وسط دعوا نرخ تعیین کنی اگر می خواستی مردم را ببینی باید ۹ دی ۸۸ به خیابانهای ایران می آمدی فرقی نمی کرد که این خیابان در تهران باشد یا زابل ، در اصفهان باشد یا الشتر در مشهد باشد یا ابرقو در شهر باشد یا روستا ، هر کجا که قدم می گذاشتی با سیل بی نظیر مردمی روبرو می شدی که شعارشان مرگ بر موسوی ، مرگ بر خاتمی ، مرگ بر کرّوبی و مرگ بر….. تمام خائنان به این مرز بوم و قطعاً تو خود اذعان داری که وقتی مردم می گویند مرگ بر موسوی یعنی مرگ بر نوری زاد هم ، چون مرگ بر ارباب شامل نوکر هم می شود.

اگر می خواستی مردم گل به دست و لبخند برلب را ببینی باید در زمان سفر مولایمان سید علی به کرمانشاه در بین مردم سیل آسای کرمانشاه می بودی و چشمهای کور خود را باز می کردی و می دیدی مردم واقعی کدامند ، شاید بگوئی این مردم هم از ترسشان و برای تملق پا به پای خودروی حامل مولایشان می دویدند و شاید اشکهای شوق آنها رانیز اشک از روی ترس قلمداد کنی از احمقی چون تو چنین برداشتهای چپکی بعید نیست .

هر وقت می خواهی آن فضای رؤیائی که ترسیم کردی ببینی و مردم واقعی را با ارادتهای واقعی شان به سید علی از نزدیک حس کنی در سفرهای استانی یا دیدارهای عمومی آقایمان شرکت کن و چشم کورت را باز کن تا ببینی ، جناب ممّد زبل ای دکتری که لیسانس هم نداری با دکلمه سرائی و بازی با کلمات نمی توان واقعیّتهای جامعه را عوض کرد اگر می خواهی بدانی مردم در مورد تو چه فکر می کنند کافی است در مجامع عمومی ظاهر شوی ، که مطمئنم چنین جرأتی نداری، جناب ممّد زبل گفته بودی می خواهی در انتخابات شرکت کنی هر چند که مطمئنم این هم دروغی است مانند سایر دروغهایت امّا در صورت صحت آن حتماً بگو در کدام صندوق رأی خودت را می اندازی تا آن صندوق را که نجس شده آب بکشیم فقط به تو دستور می دهم در صندوق مساجد حضور پیدا نکنی چون احکام اسلام مانع حضور مرتدها در مساجد است و تو چون ضروری دین را که حجاب است منکر شده ای مرتدی اگر باور نداری به احکام رساله ها رجوع کن تا بدانی و اگر تا کنون زنده هستی این کوتاهی دستگاه قضائی است .

راستی در مورد مدرک تحصیلی ات میدانم که تو لیسانس هم نداری ولی خودت را اینور و اونور دکتر معرفی می کنی اگر واقعاً مدرکی داری در سایتت منتشر کن تا من پی به اشتباه خودم ببرم و الاّ حق نداری که به دروغ خود را دکتر جا بزنی جناب دکتر قلابی!

تا نامه ای دیگر
م-د
۱۷/۱۰/۱۳۹۰

ندای انقلاب

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=24855

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
[cov2019]