ه نقل ازzmescience ، یک مطالعه جدید نشان می دهد که هانس آسپرگر، پزشک متخصص اطفال آلمانی، همکار فعال رژیم نازی بوده و کودکان را به کلینیک مشهور Ams Spiegelgrund – کلینیک بدنام اتانازی «مرگ شیرین» تحویل داده است.
این یک داستان است که هیچ کس راضی نیست. هرویگ چک، یک مورخ پزشکی در دانشگاه پزشکی وین و نویسنده این مطالعه، نشریات دوره ای نازی را همراه با اسنادی که قبلا تحقیق نشده از آرشیوهای اتریشی مورد بررسی قرار داده است، که شامل پرونده های پرسنل آسپرگر و پرونده های بیماران آسپرگراست.
وی گزارش می دهد که شواهد قابل توجهی مبنی بر اینکه آسپرگر در برنامه رایش سوم اتانازی کودکان (مرگ شیرین) شرکت کرده است، هدف آن ساختن یک جامعه ژنتیکی “خالص” از طریق “بهداشت نژادی” بوده است و از بین بردن زندگی که به عنوان “بار” و “عدم ارزش زندگی” تلقی می شود. چک می نویسد که “آسپرگر” توانست خودش را به رژیم نازی برساند و برای وفاداری خود با فرصت های شغلی پاداش بگیرد.
سندرم آسپرگر
سندرم آسپرگر یک نوع اوتیسم است. افراد با این شرایط بسیار دشوار است که با دیگران ارتباط برقرار کنند. آنها همچنین برای درک آنچه دیگران احساس و فکر می کنند و تمایل به نمایش الگوهای تفکر تکراری و اولویت دارند تلاش می کنند. با این حال، اکثر افراد مبتلا به Asperger در واقع دارای هوش متوسط یا بالاتر از متوسط هستند.
به طور واضح، دکتر آسپرگر مخالف جدی رژیم نازی بود و ادعا کرد که بیماران خود را از دخالت ناخواسته محافظت می کند. در یک سخنرانی افتتاحیه ۱۹۸۰ در دانشگاه وین، آسپرگر ادعا کرده که توسط گشتاپو (پلیس مخفی ناسیونال) برای امتناع تحویل کودکان احضار شده است. اما، چک شواهدی را در موردای مخالف این ادعا یافت. گفته می شود،در کل ۷۸۹ کودک در کلینیک Am Spiegelgrund کشته شده اند، که چندین نفر توسط دکتر آسپرگر فرستاده شده اند.
نیازی به گفتن نیست که مقاله در حال حاضر موجب اختلاف نظر است. با این حال، مقاله همراه با سرمقاله نوشته شده توسط محققان برجسته: دو سردبیر مجله، سیمون بارون کوهن (دانشگاه کمبریج) و جوزفبوکسباوم (دانشکده پزشکی سینا)، و دو نفر از بازرسان استیو سیلبرمن و امی کلاین (دانشگاه اموری) حمایت قوی خود را از یافته های چک بیان می کنند.
“ما آگاه هستیم که مقاله و انتشار آن بحث برانگیز است. ما اعتقاد داریم که برای انتشار حقایق در مورد اینکه چگونه یک پزشک که به مدت طولانی فقط با کمک ارزشمند در زمینه روانپزشکی کودکان و کودکان روبرو شد، مجبور به تحویل شد، مجبور شد که به طور فعال به نازی ها کمک کند در خط مشی های شگفت انگیز خود و سیاست های اتانازی قرار گیرد. این شواهد تاریخی باید در دسترس باشد.
جوزف بوکسباوم اضافه می کند:
“ما توسط مقاله هرویگ چکس متقاعد شده ایم که آسپرگر فقط تلاش خود را برای زنده ماندن در شرایط غیرقابل تحمل انجام نمی دهد، بلکه با سرپرستی نازی ها در هدف قرار دادن آسیب پذیر ترین افراد جامعه همکاری می کند“.
هانس آسپرگر اولین بار سندرم را در سال ۱۹۴۴ شناسایی کرد. اما تا سال ۱۹۸۱، زمانی که روانپزشک بریتانیا، لورنا وینگ، تشخیص سندرم آسپرگر را معرفی کرد، آن را “روانپزشکی اوتیست” نامید.
وی تاکید می کند: البته، هیچ رنجی از هر گونه بیماری نباید با این تاریخ ناراحت کننده باشد. هنوز مشخص نشده است که آیا جامعه پزشکی نام این سندرم را حفظ خواهد کرد یا خیر.
انتهای پیام/
معصومه صادقی
https://www.zmescience.com/science/news-science/asperger-nazi-collaborator-19042018