عشق پسرعمه به دخترداییاش وقتی برملا شد، چنان خشمی را در دل برادران دختر جوان ایجاد کرد که با شلیک گلوله پسرعمه را به قتل رساندند.
به گزارش شرق، وقتی صدای شلیک چند گلوله پی‌درپی در منطقه پیشوای ورامین شنیده شد مأموران متوجه شدند با یک پرونده خونین روبه‌رو هستند. دقایقی بعد وقتی مأموران خود را به محل رساندند مقدار زیادی خون روی زمین ریخته بود.
شاهدان گفتند ضاربان دو نفر بودند که هردو از اقوام مرد مجروح‌اند که شروین نام دارد. هنوز تحقیقات برای پیداکردن عامل این تیراندازی ادامه داشت که به پلیس گزارش دادند شروین جانش را از دست داده است. شواهد نشان می‌داد ضاربان دو برادر به نام‌های کاوه و کیان هستند که اسلحه در دست داشتند و مقابل خانه عمه‌شان رفتند و پسرعمه‌شان به نام شروین را به گلوله بستند.
تحقیقات مأموران نشان می‌داد که این جوان، قربانی عشق به دختردایی شده و رابطه‌ای بین او و رومینا، دخترداییاش، منجر به این قتل شده است.
مادر شروین در تحقیقات بعدی به مأموران گفت: پسرم مدتی بود به دخترداییاش علاقه‌مند شده بود. به همین دلیل ما به خواستگاری دختر برادرم رفتیم و آنها با هم قرار ازدواج گذاشتند، اما نمی‌دانم چه موضوعی باعث اختلاف میان پسرم و دو برادرزاده‌ام شد. دو برادرزاده من به نام‌های کاوه و کیان با پسرم درگیر شدند. حتی یک‌بار او را به گاوداری‌ای که در آن کار می‌کردند، در حاشیه ورامین کشاندند و پسرم را با چاقو به‌شدت زخمی کردند. پسرم می‌خواست از آنها شکایت کند اما من او را منصرف کردم. گفتم به‌هرحال تو می‌خواهی با خواهر آنها ازدواج کنی و ما با هم فامیل‌ایم.
زن میان‌سال ادامه داد: درگیری میان آنها ادامه داشت و دختر برادرم هم نامزدی‌اش را با پسرم به هم زد؛ البته من فکر می‌کنم به این خاطر بود که برادرانش آسیب بیشتری به شروین نزنند. در نهایت امروز (روز حادثه) دو برادرزاده‌ام با اسلحه مقابل در خانه ما آمدند و پسرم را به رگبار بستند. به‌دنبال اطلاعاتی که این زن به پلیس داد، دو برادر ردیابی و بازداشت شدند و به شلیک‌های مرگ‌بار اعتراف کردند.
کیان ۳۳ ساله گفت: شروین به خواستگاری خواهر ما آمد و جواب مثبت گرفت. بعد از آن گاهی اوقات با ماشین دنبال خواهرمان می‌آمد تا با هم برای تفریح بیرون بروند و من و برادرم از این موضوع ناراحت بودیم. آخرین‌بار وقتی با موبایل خواهرم تماس گرفتم صدای شروین را از آن طرف خط شنیدم که به من و برادرم فحاشی کرد. این موضوع باعث شد کینه او را به دل بگیرم. به همین علت من و برادرم با شروین درگیر شدیم و برای اینکه او را ادب کنیم، او را مدتی پیش با چاقو زخمی کردیم ولی این پایان ماجرا نبود. شروین چندین‌بار با ما تماس گرفت و ما را تهدید به مرگ کرد. او هر بار به ما ناسزا می‌گفت و حرفش این بود که پاسخ مثبت از رومینا گرفته و دیگر نمی‌خواهد درباره این موضوع حرفی از ما بشنود. همین موضوع نیز باعث شد تا خواهرمان از ازدواج با شروین منصرف شود، چون می‌گفت نمی‌خواهد اتفاقی برایمان بیفتد. شروین آخرین‌بار برای من و برادرم خط و نشان کشید، به همین دلیل ما با اسلحه مقابل در خانه‌شان رفتیم. ما می‌خواستیم او را تهدید کنیم اما چون درگیری میان ما بالا گرفت ناچار شدیم به سمت شروین شلیک کنیم.
درحالی‌که دو برادر به اتهام مشارکت در قتل بازداشت شده بودند، کیان تیراندازی مرگ‌بار را گردن گرفت و گفت: برادر کوچکم، کاوه، هیچ تیری شلیک نکرده است. زمان زیادی تا جلسه دادگاه نمانده بود که کیان حرف‌های قبلی‌اش را پس گرفت و برادر کوچکش را عامل قتل معرفی کرد.
کاوه نیز حرف‌های برادرش را تأیید کرد. به‌این‌ترتیب برای کاوه به اتهام مباشرت در قتل و برای برادر بزرگش به اتهام معاونت در جنایت کیفرخواست صادر و پرونده آنها به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. د
و برادر پای میز محاکمه رفتند و ابتدا کیفرخواست علیه آنها خوانده شد. مادر قربانی به‌عنوان ولی‌دم در جایگاه حاضر شد و گفت: قصد داشتم برادرزاده‌هایم را ببخشم، اما چون در بازجویی‌ها بارها دروغ گفتند تا حقیقت روشن نشود، برای هر کدام که مشخص شود پسرم را کشته قصاص می‌خواهم. خواهرزاده‌ام بعد از این ماجرا ازدواج کرد و حالا سر زندگی‌اش رفته و پسر من تنها قربانی این ماجرا بود. او جرمی به‌جز عاشقی نداشت، کار خلاف شرعی هم نکرد؛ ما به خواستگاری رفتیم و خیلی رسمی درخواست ازدواج دادیم و خانواده برادرم هم قبول کردند.
سپس کاوه روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: من قبلا ترسیده بودم، به همین دلیل از کیان خواستم قتل را گردن بگیرد. او هم پذیرفت حالا تصمیم گرفته‌ام حقیقت را بگویم. من به سمت شروین شلیک کردم و او را کشتم. کیان بی‌گناه است.
وقتی کیان که با وثیقه آزاد است در جایگاه ویژه ایستاد حرف‌های برادرش را تأیید کرد و گفت: من به پسرعمه‌ام شلیک نکردم. قبول دارم همراه برادرم بودم، اما شروین را نکشتم. قبلا به خاطر برادرم قتل را گردن گرفته بودم.
در پایان جلسه هیئت قضات شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند تا نظر خود درباره دو برادر را اعلام کنند.
